مناسك نوين

مشخصات كتاب

سرشناسه : انصاری، عبدالرحمن، - 1326

عنوان و نام پديدآور : مناسک نوین مطابق با فتاوای مراجع معظم تقلید.../ تدوین عبدالرحمان انصاری، مصطفی آخوندی

وضعيت ويراست : [ویرایش ]2

مشخصات نشر : [تهران]: مشعر، 1382.

مشخصات ظاهری : ص 263

شابک : 12000ریال ؛ 12000ریال

موضوع : حج

موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه

موضوع : فتواهای شیعه -- قرن 14

شناسه افزوده : آخوندی، مصطفی، . - 1338

رده بندی کنگره : BP188/8/الف 86م 8 1382

رده بندی دیویی : 297/357

شماره کتابشناسی ملی : م 82-36819

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ص: 8

ص: 9

ص: 10

ص: 11

ص: 12

ص: 13

ص: 14

ص: 15

پيشگفتار

«مراتب معنوى حجّ، كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مى دانيد، حاصل نخواهد شد مگر آن كه دستورات عبادى حجّ به طور صحيح و شايسته، مو به مو عمل شود.»

امام خمينى رحمه الله

فروع حجّ به اندازه اى زياد است كه گاهى افراد آگاه را دچار مشكل مى كند و از سويى با توجّه به كثرت مراجع تقليد و عدم دسترسى روحانيون محترم كاروان ها به تمامى فتاواى علما، بر آن شديم تا مسائل مهمّ حجّ و فروع اختلافى را از مراجع بزرگ تقليد جمع آورى كنيم و به نام «مناسك نوين حج» در اختيار روحانيان گرامى كاروان ها و زائران خانه خدا قرار دهيم، از اين رو مناسك حجّ حضرت امام خمينى قدس سره را به عنوان متن برگزيديم و فتاواى مراجع بزرگوار تقليد را

ص: 16

كه نامشان در ذيل مى آيد به عنوان حاشيه آورديم:

1- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ محمّدعلى اراكى قدس سره

2- حضرت آيةاللَّه حاج سيّد محمّدرضا گلپايگانى قدس سره

3- حضرت آيةاللَّه حاج سيّد ابوالقاسم خوئى قدس سره

4- حضرت آيةاللَّه حاج سيّد على خامنه اى (دامت بركاته)

5- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ محمّد فاضل لنكرانى (دامت بركاته)

6- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ محمّد تقى بهجت (دامت بركاته)

7- حضرت آيةاللَّه حاج سيّد على حسينى سيستانى (دامت بركاته)

8- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ ناصر مكارم شيرازى (دامت بركاته)

9- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ ميرزا جواد تبريزى (دامت بركاته)

10- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ حسين وحيد خراسانى (دامت بركاته)

11- حضرت آيةاللَّه حاج سيّد موسى شبيرى زنجانى (دامت بركاته)

12- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ لطف اللَّه صافى گلپايگانى (دامت بركاته)

13- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ حسين نورى همدانى (دامت بركاته)

14- حضرت آيةاللَّه حاج شيخ يوسف صانعى (دامت بركاته)

شيوه تنظيم

در تنظيم اين مناسك، نكات ذيل مدّنظر قرار گرفته است:

1- مسائل به صورت موضوعى تنظيم شده است.

2- مهمترين مسائل مربوط به مناسك حج، آمده است.

ص: 17

3- بيشتر، مسائل مورد اختلاف و كاربردى آورده شده است.

4- براى دسترسى سريع به فتاوا ابتدا خلاصه آن آمده كه، با علامت دايره () مشخص شده است.

5- پس از ذكر فتوا، آدرس مسأله در داخل پرانتز ذكر شده است.

6- براى بيان فتاواى مراجعى كه موافق همديگرند، يك متن انتخاب شده است.

7- سعى شده است عين عبارات مراجع عظام آورده شود، جز در موارد نادرى كه به ناچار اندك تصرّفى صورت گرفته است.

8- در موارد بسيار اندكى، اگر فتواى مرجعى با مناسك محشى منطبق نبود به مناسك خود آن مرجع آدرس داده شده است.

9- براى تكميل مباحث كتاب (به عنوان يك مجموعه كامل) برخى مسائل مورد نياز را از توضيح المسائل آورده ايم.

10- در مواردى كه فتواى مرجعى به دست نيامده، نام آن مرجع ذكر نشده است.

منابع مورد استفاده:

منابعى كه در مناسك نوين از آن ها استفاده شده، عبارتند از:

1- مهم ترين و اصلى ترين منبع، مناسك حجّ محشى (مطابق با

ص: 18

فتاواى 12 تن از مراجع عظام)، چاپ نشر مشعر، حوزه نمايندگى ولى فقه در امور حج و زيارت، (ويرايش جديد، تابستان 1382 مى باشد).

2- مناسك حجّ آيات عظام: زنجانى و وحيد.

3- اجوبة الاستفتاءات، حضرت آيةاللَّه خامنه اى، (دارالحق، بيروت- لبنان، چاپ اوّل 1416 ه ق).

4- استفتاءات ويژه حجّ، حضرت آيةاللَّه حاج سيّد على خامنه اى حاوى 72 سؤال، (تكثير از: بعثه مقام معظّم رهبرى).

5- توضيح المسائل آيات عظام كه در متن با نام «رساله» ذكر شده است.

6- آنجا كه آمده است: امام خمينى و ساير آيات عظام ولى در ذيل فقط نام دو يا سه تن پيش نيامده است به اين معنى است كه جز اين چند تن بقيه موافق با امام مى باشند. اما به خاطر اختصار از ذكر نام آيات عظام خود دارى شده است.

7- در برخى موارد آدرس ها علاوه بر مناسك محشى به مناسك آيات عظام نيز آدرس داده شده است.

8- پس از ديدن خلاصه، متن فتاوا حتماً ديده شود.

بار الها! مهاجران الى اللَّه را از بركات حجّ ابراهيمى بهره مند و از كوثر زلال رسالت و ولايت سيراب نما.

ايزدا! سايه ولايت، اين نعمت بزرگ الهى را بر سر ما مستدام بدار و بر عمر با عزّت مقام معظم رهبرى حضرت آيةاللَّه خامنه اى بيفزا.

ص: 19

پروردگارا! اين خدمت ناچيز به راهنمايان و زائران خانه ات را قبول فرما و قلب مصلح جهان حضرت بقيةاللَّه الاعظم (عج) را از ما خشنود گردان و فرجش را نزديك نما.

تداوم راهنمايى و پيشنهادات شما سروران گرامى موجب پيراستگى و آراستگى كتاب در چاپ هاى بعدى خواهد شد.

آدرس: قم، شهرك امام خمينى، شهرك مدرس، بين كوچه 3 و 5، كوچه حسينيه سيدالشهداء، پلاك 3. تلفن: 7736543- 2920238

ماه مبارك رمضان 1423/ آبان 1382

عبدالرحمن انصارى

مصطفى آخوندى

ص: 20

مقدّمه چاپ جديد:

در سال 1378 چاپ دوم مناسك نوين كه حاوى اهمّ مسائل عمره و حج به صورت كاربردى است، همراه با فتاواى مراجع معظّم تقليد، منتشر گرديد، اين كار كه حاصل تلاش حضرات حجج اسلام انصارى و آخوندى و در نوع خود مفيد و سودمند است، مورد استقبال زائران، به خصوص روحانيان معظّم كاروان ها قرار گرفت ولى از آن جا كه نوشته هاى فقهى، به ويژه مسائل حج، دقّت بسيار طلبيده و فتاواى متفاوت كار را بر محقّقان شاق و پرزحمت ساخته است و از سوى ديگر نياز روحانيان معزّز كاروان هاى حج، مؤلفان محترم را بر آن داشت تا كتاب را براى چاپ سوم آماده سازند. لذا زحمت فراوانى كشيده شد و نقايص آن تا حدود زيادى برطرف گرديد، مسائلى حذف و مسائل ديگر افزوده شد. از تلاش پديدآورندگان اين اثر تشكر مى كنيم و توفيق همگان را از خداوند خواستاريم و همچنان از نظرات اصلاحى و پيشنهادى خوانندگان استقبال مى كنيم.

معاونت آموزش و تحقيقات

بعثه مقام معظّم رهبرى

ص: 21

بخش اول:

اشاره

ص: 22

ص: 23

فصل اول: تقليد

تقليد چيست؟

امام خمينى رحمه الله: تقليد در احكام، عمل كردن به دستور مجتهد است.

(رساله ص 1 م 2)

نيز آيات عظام سيستانى (رساله ص 6 م 2)+ صانعى (رساله ص 6 م 2)+ بهجت (رساله ص 1)+ فاضل (رساله ص 5 م 3)+ نورى (رساله ص 12 م 2)+ تبريزى (رساله ص 4 م 2).

آيةاللَّه خامنه اى: بعيد نيست كه صرف التزام به عمل بر فتاواى مجتهد معيّن، كافى در تحقق تقليد باشد. (استفتاء)

آيةاللَّه مكارم: تقليد در احكام، استناد عملى به دستور مجتهد است. (رساله ص 1 م 2).

آيةاللَّه صافى: تقليد در احكام، ياد گرفتن فتواى مجتهد است با التزام به عمل به آن. (رساله ص 6 م 2).

نيّت در تقليد

س- آيا با نيّت، تقليد محقّق مى شود؟ و اگر با نيّت تقليد كرد آيا مى تواند به ديگرى رجوع كند؟

آيةاللَّه فاضل: بدون عمل ولو فى الجمله، تحقّق تقليد مشكل است. (استفتاء)

ص: 24

آيةاللَّه نورى: (اگر با نيت از مجتهدى تقليد كرد) مى تواند به ديگرى رجوع كند. (همان)

آيةاللَّه بهجت: مجرّد نيّت تقليد نيست، و تقليد از مجتهد ديگر با وجود شرايط، مانع ندارد. (همان)

آيةاللَّه تبريزى: به نيّت، تقليد محقّق نمى شود، و تقليدى كه با تحقّق آن رجوع به غير جايز نيست، به ياد گرفتن فتوا براى عمل محقّق مى شود ولو هنوز عمل نكرده باشد. (همان)

آيةاللَّه سيستانى: در مسأله بقاء بر تقليد ميّت، التزام به عمل به فتواى مجتهد كافى است. (همان)

آيةاللَّه صافى: تقليد با نيّت محقّق نمى شود، و اگر مجرّد نيّت بوده عدول به مُساوى اشكال ندارد. (همان)

آيةاللَّه صانعى: محض نيّت، تقليد نمى باشد و لذا تقليد از مجتهد ديگر مانعى ندارد. (همان)

بقاء بر تقليد ميّت

آيةاللَّه سيستانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، اگر اعلم از مجتهد زنده باشد، بايد بر تقليد او باقى بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم باشد، بايد به مجتهد زنده رجوع كند، و اگر اعلميتى ميان آنها معلوم نشود يا مساوى باشند مخيّر است عمل خود را با فتواى هر كدام تطبيق نمايد، مگر در موارد علم اجمالى يا

ص: 25

قيام حجّت اجمالى بر تكليف مانند: اختلاف بر قصر و تمام كه بنابر احتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد و مراد از تقليد در صدر اين مسأله، صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معيّن است نه عمل كردن به دستور او. (رساله ص 8 م 9)

آيةاللَّه وحيد: اگر مجتهدى كه وظيفه انسان تقليد از او بوده از دنيا برود، در صورتى كه اعلم بودن مجتهد زنده از ميّت برايش ثابت شود، در مسائل مورد ابتلايى كه علم- اگر چه اجمالًا- به اختلاف بين ميّت و حىّ دارد واجب است به حىّ رجوع كند، و در صورتى كه اعلميّت مجتهد ميّت برايش ثابت بوده، مادامى كه اعلم بودن مجتهد زنده برايش ثابت نشود بايد به فتواى مجتهد ميّت عمل كند، چه در زمان حيات او التزام به عمل به فتواى او داشته يا نداشته باشد، و چه عمل به فتواى او كرده يا نكرده باشد، و چه فتواى او را ياد گرفته يا نگرفته باشد. (توضيح المسائل م 9).

آيةاللَّه مكارم: باقى ماندن بر مجتهدى كه از دنيا رفته جايز است، بلكه اگر اعلم باشد واجب است به شرط اينكه عمل به فتواى او كرده باشد و يا حدّاقل فتواى او را براى عمل ياد گرفته باشد. عمل كردن به فتواى مجتهد مرده ابتداءً جايز نيست، هر چند اعلم باشد بنابر احتياط واجب. (رساله ص 11 م 10).

آيةاللَّه صانعى: كسى كه در بعضى مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد مى تواند در همه مسائل حتّى در

ص: 26

مسائلى كه عمل نكرده، از او تقليد كند. (رساله ص 7 م 9)

آيةاللَّه خامنه اى: بقاء بر تقليد ميّت در همه مسائل حتّى در مسائلى كه عمل نكرده جايز است. (اسئله و اجوبه ص 17، س 43)

سزاوار نيست ترك احتياط در بقاء بر تقليد ميّت اعلم.

(همان ص 16، س 37).

آيةاللَّه بهجت: بقاء در مسائلى كه تقليد و عمل كرده، اگر مجتهد ميّت و مجتهد زنده با هم مساوى باشند، جايز است و اگر مجتهدى كه از دنيا رفته اعلم باشد، واجب است و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد، واجب است در تمامى مسائل به او عدول نمايد. مسائلى كه از مجتهد ميّت ياد گرفته و بنا داشته عمل كند اگر عمل نكرده يا شكّ در آن دارد نمى تواند در آن مسائل بر تقليد ميّت باقى بماند، هر چند مجتهد ميّت اعلم باشد. (رساله ص 10، م 12، 13).

- شخصى مقلد مرجعى بوده و بعد از وفات او بر طبق نظر مرجعى ديگر بر تقليد باقى مانده ولى در بعضى از فتاوى به مرجع دوّم عدول كرده (مثل بلاد كبيره) بعد از وفات مرجع دوّم، نمى تواند در اين مسائل به مرجع اوّل برگردد ولى مى تواند به تقليد مرجع دوّم باقى باشد. (رساله ص 10 م 14).

آيةاللَّه فاضل: باقى ماندن بر تقليد ميّت جايز است در صورتى كه (مجتهد حىّ و ميّت) مساوى در علم باشند و اگر يكى از آن دو اعلم باشد تقليد از او لازم است، و فرقى بين مسائلى كه عمل نموده و

ص: 27

مسائلى كه عمل ننموده وجود ندارد. (رساله ص 7 م 10).

آيةاللَّه نورى: كسى كه در بعضى مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد مى تواند در همه مسائل از او تقليد كند مگر اينكه مجتهد زنده اعلم از ميّت باشد كه در اين صورت رجوع به زنده واجب است. (رساله ص 14 م 9).

آيةاللَّه صافى: كسى كه در مسأله اى به فتواى مجتهدى عمل كرده يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله، به فتواى مجتهد زنده رفتار نكرده باشد مى تواند در آن مسأله به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته باقى باشد، بلكه جواز بقاء بر تقليد او در ساير مسائل نيز بعيد نيست، ولى اگر مجتهدِ ميّتى كه از او تقليد مى كرده اعلم از حىّ باشد بقاء بر تقليد او بنابر احتياط واجب است، چنانكه اگر مجتهد حىّ از ميّت اعلم باشد، عدول به حىّ واجب است. (رساله ص 8 م 9).

آيةاللَّه تبريزى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، در صورتى كه فتواى او در نظر مقلّد بوده و فراموش نكرده باشد، حكم بعد از فوت او، حكم زنده بودنش هست، و اگر فتواى او را ياد نگرفته، لازم است به مجتهد زنده رجوع كند و بعيد نيست در صورتى كه فراموش كرده، باز بتواند به فتواى او عمل كند. (رساله ص 5 م 9)، و اگر در مسأله اى از مجتهد زنده تقليد نمايد دوباره نمى تواند به مجتهدى كه از دنيا رفته رجوع كند. (رساله ص 6 م 10).

ص: 28

آيةاللَّه زنجانى: اگر انسان مجتهدى را در زمانى كه مى توانسته از او تقليد كند- يعنى هنگامى كه مميز بوده و خوب و بد را مى فهميده (هر چند بالغ نشده)- درك كند، مى تواند پس از مرگ آن مجتهد از او تقليد كند. خواه در زمان زنده بودنش از او تقليد كرده باشد يا نه، در غير اين صورت بنابر احتياط عمل كردن به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته جايز نيست.

و چنانچه مجتهدى كه از او تقليد مى كرده از دنيا برود ... در صورتى كه اعلم باشد يا در صورت تساوى به فتواى او عمل كرده باشد، لازم است بر فتواى او باقى بماند. و اگر مجتهد زنده اعلم شده باشد، بايد به او مراجعه شود. و اگر به فتواى مجتهد متوفّى كه با مجتهد زنده مساوى است عمل نكرده باشد، از هر يك از آنها كه بخواهد مى تواند تقليد كند (مناسب محشى، ص 569).

شكّ در اعليمت

س- چنانچه مجتهد حىّ، قائل بر وجوب بقاء بر تقليد ميّت اعلم باشد و مقلّد شكّ دارد كه مجتهد حىّ اعلم است يا مجتهد ميّت، وظيفه اش چيست؟

آيةاللَّه فاضل: در فرض شكّ مى توان از هر كدام خواست تقليد كند. (استفتاء)

آيةاللَّه مكارم شيرازى: در مسائلى كه به فتواى او عمل كرده

ص: 29

باقى مى ماند و در بقيه به فتواى مجتهد زنده عمل مى كند. (استفتاء)

آيةاللَّه سيستانى: اگر اعلميّت مجتهد ميّت در زمانى معلوم باشد، اكنون هم اعلم به حساب مى آيد تا حجّت شرعى بر خلاف آن قائم شود، و اگر معلوم نباشد و از نظر ورع در فتوا دادن هم مساوى باشند مى تواند به فتواى هر كدام عمل كند مگر موارد علم اجمالى كه احتياطاً بايد ملاحظه هر دو فتوا را بكند. (استفتاء)

آيةاللَّه تبريزى: چنانچه اعلميّت ميّت را احراز كرده در مسائلى كه از ميّت در زمان حيات او ياد گرفته بايد باقى بماند و در بقيّه مسائل بايد به حىّ رجوع كند، و چنانچه اعلميّت ميّت را احراز نكرده در مسائلى كه از ميّت ياد گرفته مى تواند باقى باشد و مى تواند رجوع به حىّ كند و در بقيّه مسائل بايد به حىّ رجوع كند. (استفتاء)

عدول و تبعيض در تقليد

آيةاللَّه مكارم: هرگاه دو مجتهد مساوى باشند مى توان بعضى مسائل را از يكى و بعضى را از ديگرى تقليد كرد. (رساله ص 12 م 19).

- عدول بنابر احتياط واجب جايز نيست مگر آنكه مجتهد دوّم اعلم باشد و اگر بدون تحقيق عدول كرده بايد بازگردد.

(رساله ص 12 م 16).

آيةاللَّه بهجت: در صورت مساوى بودن دو مجتهد جايز است انسان در مسائلى كه ارتباط با هم ندارند بعضى را از يكى و بعضى ديگر را از مجتهد ديگر تقليد نمايد. (رساله ص 9 م 5).

ص: 30

- عدول از مجتهد زنده به مجتهد ديگر در صورت تساوى آن دو، جايز است ولى احوط ترك عدول است مگر به اعلم و حكم اورعيّت نيز مانند اعلميّت است. (رساله ص 9 م 6).

آيةاللَّه فاضل: عدول (از مجتهد زنده به ديگرى) جايز نيست مگر آنكه ديگرى اعلم باشد كه در اين صورت رجوع به آن واجب است. (رساله ص 7 م 11).

- اگر مجتهدى در احكام عبادات اعلم باشد و مجتهد ديگرى در احكام معاملات، احياط آن است كه مكلّف تقليد را تقسيم نمايد، يعنى در عبادات از اوّلى و در معاملات از دوّمى تقليد نمايد.

(رساله ص 8 م 15).

آيةاللَّه خامنه اى: تا هنگامى كه مرجع تقليد زنده است، احتياط واجب آن است كه مقلدين او مرجع تقليد خود را عوض نكنند، مگر اين كه وى فاقد يكى از شرايط مرجعيت شود. (منتخبى از استفتائات مقام معظم رهبرى تهيه شده توسط ارتباطات حوزه اى دفتر معظم له).

آيةاللَّه صافى: (عدول) در مسائلى كه هنوز عمل نكرده مانعى ندارد و در آن ها كه عمل كرده محلّ اشكال است و (تبعيض) در مسائلى كه عمل كرده محلّ اشكال است. (استفتاء).

آيةاللَّه سيستانى: اگر در اعلميت و ورع در افتا مساوى هستند، مى تواند عمل خود را با فتواى هر كدام تطبيق كند، بجز موارد علم اجمالى به تكليف، مانند: قصر و تمام كه موارد اختلاف بايد به

ص: 31

احتياط واجب جمع كند. (از اين مسأله استفاده مى شود كه تبعيض نيز جايز است). (همان).

آيةاللَّه تبريزى: در فرض تساوى دو مجتهد در مسائلى كه از مجتهد اوّل ياد نگرفته مى تواند به مجتهد دوّم رجوع كند مگر اين كه علم اجمالى به بطلان عمل پيدا كند كه در اين صورت رجوع به مجتهد دوّم جايز نيست. (تبعيض نيز از اين مسأله روشن مى شود).

(همان).

آيةاللَّه نورى: در مسائلى كه اوّلى فتوا دارد و به آن عمل كرده است (عدول) جايز نيست و (در مورد تبعيض) در مسأله اى كه عمل كرده نمى تواند به مساوى رجوع كند. (همان).

آيةاللَّه صانعى: تخيير در متساويين ابتدايى است نه استمرارى.

(پس جايز است). (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر انسان به فتواى مجتهدى عمل كرد نمى تواند از مجتهد ديگر تقليد كند، مگر مجتهد ديگر اعلم از مجتهد اوّل شده باشد كه لازم است به فتواى مجتهد ديگر عدول كند (رساله محشى، ص 571).

ص: 32

فصل دوم: استطاعت

شرايط استطاعت

1 و 2- بلوغ و عقل

3- حريّت

4- استطاعت از جهت مال و صحّت بدن و توانائى و باز بودن راه و آزادى آن و وسعت وقت و كفايت آن. (م 14).

استطاعت مالى

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى، خوئى رحمهم الله، خامنه اى و فاضل: شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اينكه ضروريات زندگى و آنچه را در معيشت به آن نياز دارد، داشته باشد. مثل خانه مسكونى و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن در حدّى كه مناسب با شأن او باشد و چنانچه عين آن ها را نداشته يا ندارد، پول يا چيزى كه بتواند آن ها را تهيه كند، داشته باشد. (م 16).

آيةاللَّه مكارم: خواه (خانه مسكونى) ملكى باشد يا اجاره اى كه با شئون او سازگار باشد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه. (همان).

آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه سيستانى: و نداشتن آن حرجى باشد.

(همان).

ص: 33

آيةاللَّه صانعى: و همچنين است در صورت عزم بر عود و مراجعت، سوغات ها و وليمه و پذيرايى در برگشت، اگر به نحوى باشد كه تركش موجب ملامت و خجلت زدگى مى شود. (همان).

تذكر: به مسأله 51 نيز مراجعه شود.

قرض كردن پول حجّ

با قرض كردن پول:

استطاعت حاصل نمى شود و كفايت از حج نمى كند: (آيات عظام:

امام خمينى، اراكى رحمهم الله، مكارم، نورى و صانعى).

حج واجب مى شود: (آيات عظام: خوئى، گلپايگانى رحمهم الله، فاضل، سيستانى، بهجت، وحيد، تبريزى، زنجانى و صافى).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله، نورى، صانعى و مكارم: اگر غير مستطيع، مصارف حج را قرض كند مستطيع نمى شود، هر چند بتواند بعداً به سهولت قرض را اداء كند و اگر با آن حج بجا آورد از حجةالاسلام كفايت نمى كند. (م 20).

آيةاللَّه خامنه اى: با قرض، استطاعت حاصل نمى شود.

(استفتائات ص 9 س 2).

آيةاللَّه تبريزى: ... و اگر در وقت قرض كردن مالى داشته باشد كه بتواند با آن قرض خود را ادا كند ولى فعلًا نمى تواند آن را بفروشد يا در آن تصرّف كند حج بر او واجب خواهد بود. (م 20).

ص: 34

آيةاللَّه سيستانى: مگر اينكه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلًا عقلا به آن توجّه نكنند كه در اين صورت حج بر او واجب خواهد شد. (همان).

آيات عظام: خويى، گلپايگانى رحمهم الله، فاضل و صافى: هر گاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد و قدرت پرداخت آن را بدون مشقت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. (همان).

آيةاللَّه وحيد: ولى اگر قرض كرد به اندازه هزينه حج و توانائى بر پرداخت قرض بدون زحمت داشته باشد، حج بر او واجب مى شود.

(ص 20 م 30).

و نيز آيةاللَّه زنجانى: (ص 25 م 33).

آيةاللَّه بهجت: قرض گرفتن براى حج تحصيل استطاعت است و واجب نيست مگر آن كه مالى داشته باشد بالفعل كه مى تواند پس از حج با فروش و استبدال آن اداء دين كند كه در اين صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمكن از فروش آن قبل از حج و اگر مالى كه با آن اداء دين مى نمايد بعد از حج تحصيل مى شود پس در وجوب حج فعلًا تأمّل است. (م 20).

داشتن خانه گران قيمت

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى رحمهم الله، فاضل، خامنه اى، صافى، نورى، مكارم، تبريزى و صانعى: اگر كسى منزل گران قيمتى

ص: 35

دارد و در صورتى كه آن را بفروشد و منزل ارزان تر بخرد و با تفاوت آن بتواند به حج برود چنانچه آن منزل زائد بر شؤون او نباشد، لازم نيست آن را بفروشد و با اين فرض مستطيع نيست. و اگر زائد بر شؤون او باشد با وجود ساير شرايط مستطيع است (م 49).

آيةاللَّه بهجت: اگر استبدال ضررى يا حرجى باشد لازم نيست (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه سيستانى: اگر فروش خانه سبب حرج و مشقت نباشد، حج بر او واجب است (همان).

تذكر: در مورد داشتن ماشين، باغ، زمين و ... نيز حكم همين است.

فاقد منزل مسكونى

امام خمينى رحمه الله: اگر كسى زمين يا چيز ديگرى را بفروشد كه منزل مسكونى تهيه كند در صورت نياز به منزل مسكونى مستطيع نمى شود هر چند پولى كه بدست آورده براى مخارج حج كافى باشد (م 51)

آيةاللَّه مكارم: و قصد تهيه آن را داشته باشد. (همان)

آيات عظام خويى رحمه الله، بهجت و سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. (همان)

آيةاللَّه خامنه اى: اگر در نزد عرف داشتن خانه ملكى از شؤون عرفى او باشد يا سكونت در غير خانه ملكى براى او باعث مشقت و ناراحتى

ص: 36

شود و يا موجب تحقير او گردد، مستطيع نمى شود. (همان)

س- كسى كه فاقد مسكن ملكى است و زندگى او از طريق درآمد و حقوق تأمين مى شود و هزينه حج را نيز دارا مى باشد، آيا مستطيع است؟

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى رحمهم الله، مكارم، سيستانى، صافى، نورى، فاضل، خامنه اى و صانعى: اگر لوازم زندگى به مقدار شأن خويش دارا شد و بعد از مراجعت با درآمد كسب بتواند زندگى خود و عائله را اداره كند، مستطيع است (م 77).

آيات عظام: خويى رحمه الله، تبريزى و بهجت: اگر از جهت صرف هزينه در ناراحتى و مشقت (دچار) نشوند واجب است حج برود.

(همان).

استطاعت و پول قربانى

س- شخصى به جز پول قربانى استطاعت را دارد، آيا حج بر او واجب است؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، بهجت، تبريزى، سيستانى، صانعى، مكارم و نورى: بلى، مستطيع است و پول هدى جزء استطاعت نيست (م 89).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى و فاضل: چنين شخصى مستطيع نيست و پول هدى، جزء استطاعت است (همان).

ص: 37

آيةاللَّه مكارم و آيةاللَّه سيستانى: ... استطاعت حاصل است و به جاى هدى روزه بگيرد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: مستطيع است، در صورتى كه بتواند بدون حرج و مشقت بدل هدى روزه بگيرد (همان).

مهريه زن

آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله، خامنه اى، فاضل، صافى، نورى و صانعى: زنى كه مهريه اش وافى براى مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبكار است، اگر شوهرش تمكّن از اداى آن را ندارد، زن حقّ مطالبه ندارد و مستطيع نيست، و اگر تمكّن دارد و مطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد، با فرض اينكه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه براى او مفسده دارد، مثل اينكه ممكن است مطالبه به نزاع و طلاق منجر شود كه براى زن مفسده دارد، مستطيع نشده است.

(م 47).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: مجرد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست بلى اگر صرف مهريه در حج باعث شود كه زندگى او مختلّ گردد، حج بر او واجب نيست. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: (... به نزاع)، اگر به حدّى باشد كه براى زن تحمّلش مشكل باشد. (همان).

ص: 38

آيةاللَّه تبريزى: اگر مطالبه مهريه موجب ناراحتى هايى شود كه زن در زندگى اش به حرج و مشقّت بيافتد حج بر او واجب نيست.

(همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: يعنى مطالبه بر او حرجى يا در آن خوف ضرر باشد حج بر او واجب نيست. (همان).

آيةاللَّه مكارم: حتى اگر منجرّ به طلاق نشود ولى مشكلات مهمّى در زندگى او حاصل گردد، حج لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر شوهر تمكّن از پرداخت مهريه به مقدار مخارج حج دارد و مطالبه مهريه، مستلزم حرج و هتك حيثيّت نباشد، با وجود ساير شرايط استطاعت، حج بر او واجب است. (ص 11 س 35).

آيةاللَّه بهجت: در صورتيكه مطالبه مهر از شوهر، ناراحتى و يا مشكلاتى در زندگى ايجاد نكند، وى مستطيع است و مطالبه مهر منعى ندارد بلكه لازم است. ولى اگر موجب دردسر و ناراحتى براى وى شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست. (م 47).

استطاعت مالى و عدم استطاعت بدنى يا باز نبودن راه

مى تواند در مال تصرّف كند: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله، بهجت، مكارم، فاضل، صانعى و نورى)

ص: 39

واجب است نايب بگيرد: (آيات عظام: گلپايگانى، خوئى رحمهم الله، صافى، سيستانى و زنجانى)

بنابر احتياط نايب بگيرد. (آيةاللَّه تبريزى)

نايب گرفتن موافق احتياط است: (آيةاللَّه وحيد)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، مكارم، نورى، بهجت و صانعى: كسى كه از جهت مالى مستطيع است و از جهت صحّت بدن يا باز بودن راه مستطيع نيست مى تواند در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالى خارج كند. (م 23).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد، بلكه احوط نايب گرفتن است براى كسى كه اميد خوب شدن دارد. پس اگر رفع عذر شد، خودش نيز به حج برود، مگر اينكه پس از رفع عذر، استطاعت مالى نداشته باشد. (همان)

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: اگر علم داشته اشد كه در آن سال متمكن از رفتن به حج است، جواز مصرف كردن وجه در غير حج (خصوصاً در اوان خروج مردم براى حج) مشكل است، و اگر استطاعت مالى بعد از استطاعت طريقى حاصل شده باشد تصرف در آن مال در زمانى كه مردم آماده براى حج مى شوند، جايز نيست (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: و مأيوس است از تمكّن از مسير و صحّت بدن.

(همان).

ص: 40

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر دارا و ثروتمند است و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقّت است، بايد نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج فورى است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه تمكن مالى دارد ولى توانائى مباشرت حج را ندارد و اميد اين كه بتواند در آينده انجام دهد ندارد، واجب است نائب بگيرد، و اگر مباشرت براى او حرج و مشقّت داشته باشد، مى تواند نائب بگيرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنانكه وجوب مباشرت فورى است وجوب استنابه نيز فورى است. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: كسى كه از جهت مالى مستطيع است و فعلًا از جهات ديگر استطاعت ندارد، اگر از استطاعت پيدا كردن مأيوس است، واجب است در اوّلين سال ممكن، كسى را به نيابت خود به حج بفرستد و اگر در آينده توانايى رفتن به حج پيدا كرد، بايد دوباره براى خود حج بجا آورد. (ص 16 م 51).

آيةاللَّه تبريزى: اگر مى داند در همان سال ساير شرائط استطاعت حاصل مى شود حفظ استطاعت مالى لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمينان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد بنا بر احتياط در همان سال نايب بگيرد و چنانچه عذرش زايل شد و استطاعت مالى باقى بود بنا بر احتياط دوباره خودش حج بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه موضوع وجوب استنابه كه يأس از

ص: 41

رفع مانع است محقق نشده باشد (همان).

آيةاللَّه وحيد: در صورت تمكّن مالى و عدم استطاعت بدنى يا حرجى بودن، وجوب نايب گرفتن محلّ اشكال است، اگر چه موافق با احتياط است. (ص 29 م 60).

رجوع به كفايت

شرط است و وجوه شرعيه كفايت نمى كند: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله و نورى).

شرط نيست و وجوه شرعيه كفايت مى كند: (آيات عظام: خوئى، گلپايگانى رحمهم الله، سيستانى، بهجت، صانعى، تبريزى، وحيد، فاضل، خامنه اى، مكارم و زنجانى).

احتياط ترك نشود: (آيةاللَّه صافى).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله و نورى: شرط است در استطاعت رجوع به كفايت، يعنى بعد از برگشت از حج، تجارت يا زراعت يا صنعت يا منفعت ملك مثل باغ و دكّان داشته باشد. بطورى كه براى زندگانى به شدّت و حرج نيفتد و اگر قدرت بر كسب لايق به حالش هم داشته باشد كافى است و اگر بعد از مراجعت نياز به مثل زكات و خمس و ساير وجوه شرعيه داشته باشد كفايت نمى كند. بنابر اين بر طلاب و اهل علمى كه در بازگشت از حج، نياز به شهريه حوزه هاى علميه دارند حج واجب نيست. (م 40).

ص: 42

آيةاللَّه فاضل: و همچنين اگر از طريق زكات يا خمس و يا استعطاء، امور خود را اداره كند كافى است و همچنين كسى كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى نكند.

حج بر او واجب مى شود و نيز بر طلاب كه با شهريه اداره مى شوند چنانچه هزينه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند يا به عنوان روحانى مشرّف شوند حج واجب است و از حجةالاسلام كفايت مى كند. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: اگر بعد از مراجعت، زندگى آن ها با شهريه اداره مى شود كفايت مى كند و حج واجب است. (همان).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى و تبريزى: كسى كه از وجوه شرعيه مانند خمس و زكات و امثال اين ها، زندگى خود را اداره مى كند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقّت، مضمون و حتمى باشد در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد بعيد نيست حج بر او واجب باشد و همچنين است كسى كه شخص ديگرى در تمام مدّت زندگى او مخارجش را متكفل باشد و همچنين كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج صرف كند زندگى بعد از حجش با قبل از آن تفاوتى نكند. (همان)

همچنين آيةاللَّه بهجت: ولى معظم له فرموده اند: به جاى بعيد نيست حج بر او واجب مى شود. (مناسك، ص 12 م 25). همچنين آيةاللَّه وحيد (ص 18، م 25).

ص: 43

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: افرادى كه از وجوه خاصى مثل: سهم سادات و وجوهات شرعيه و نذورات استفاده مى كنند، مانند: طلاب و سادات و اشخاص ديگرى كه مورد توجه مردم هستند در صورتى كه هزينه حج و مخارج عيالات را تا بازگشت داشته باشند، بعيد نيست كه حج بر آنان واجب باشد. (همان از آداب و احكام حج م 68)

آيةاللَّه مكارم: براى طلّاب و مانند آن ها حج واجب مى شود.

(همان)

آيةاللَّه زنجانى: اگر مخارج حج از وجوه شرعى تأمين شده باشد آيا شخص مستطيع است؟ جواب: مستطيع مى باشد. (ص 6 س 16)

آيةاللَّه صافى: ... حج واجب نيست ولى رعايت احتياط باينكه به نحوى خود را واجد شرايط استطاعت نمايد، ترك نشود. (همان)

آيةاللَّه صانعى: ظاهر وجوب حج است براى طلابى كه با مثل شهريه اداره مى شوند و در صدق عرفى استطاعت بين مثل شهريه و بين اخماس و زكوات كه به عنوان فقر و استحقاق داده مى شود و اطمينان به اداء آن هم غالباً وجود ندارد فرق است (همان)

نياز به ازدواج

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه صانعى: كسى كه نياز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد، در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد (م 18).

ص: 44

آيةاللَّه خامنه اى: و از ترك ازدواج، به حرج يا مرض و يا حرام دچار مى گردد. و يا ترك ازدواج موجب وهن او شود. (همان)

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: و از ترك ازدواج، به حرج يا مرض و يا حرام دچار مى گردد. (همان)

آيةاللَّه فاضل: بطورى كه ترك ازدواج، موجب مشقت يا ضرر باشد. (همان)

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اگر ترك تزويج، مستلزم حرج باشد به نحوى كه عرفاً بگويند: مستطيع نيست، واجب نمى شود والّا حج بر او واجب و مقدّم است (همان).

آيةاللَّه بهجت رحمه الله: اگر در ترك نكاح، مشقت غير قابل تحمّل بحسب عادت بود يا خوف مرض يا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نكاح است و همچنين اگر قبل از رسيدن وقت سير كاروان حج، صرف در نكاح كند. اما بعد از رسيدن وقت سير، نمى تواند صرف در نكاح نمايد؛ به نحوى كه متمكّن از حج در آن سال نمى شود، نه در صورت تمكّن از جمع بين آن دو (همان).

آيات عظام خويى رحمه الله، تبريزى و سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج، سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. آيةاللَّه خويى اضافه فرمودند: بلى اگر بنابر صرف نكردن آن مال در نياز خود داشت، حج بر او واجب است (همان).

ص: 45

آيةاللَّه مكارم: منظور از نياز اين نيست كه به خاطر ترك آن به عسر و حرج بيفتد، بلكه همين اندازه كه ازدواج از شؤون زندگى او باشد كافى است. (همان)

آيةاللَّه نورى: به طورى كه اگر متأهل نشود به زحمت مى افتد يا به حرام مى افتد، در صورتى ... (همان).

حج بذلى

در مواردى، قبول واجب است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام)

قبول واجب نيست: (آيةاللَّه بهجت)

آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله، صانعى و فاضل: اگر مالى كه براى حج كفايت مى كند را به او ببخشند براى اينكه حج بجا آورد، بايد قبول كند و حج بجا آورد و همچنين اگر واهب بگويد: مخيّرى بين اينكه حج بجا آورى يا نه. ولى اگر اسم حج را نياورد و فقط مال را به او ببخشد قبول واجب نيست. (م 34).

آيةاللَّه نورى: مگر اين كه در قبول، ذلّت و مهانت براى او باشد كه در اين صورت قبول واجب نيست. (همان)

آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى، تبريزى: در اين فرض (اگر واهب بگويد: مخيّرى كه به حج بروى يا به حج نروى يا مالى را ببخشد و نامى از حج نبرد) قبول واجب نيست. (همان)

ص: 46

آيةاللَّه مكارم: (و در فرض اخير نيز) قبول واجب است به شرط اينكه به هنگام بازگشت، زندگى او تأمين باشد. (همان)

آيةاللَّه بهجت: در هيچ كدام از سه صورت، قبول واجب نيست، و در صورت قبول، استطاعت بذليّه (در صورت اوّل) و استطاعت ماليّه (در دو صورت بعد) محقّق مى شود (همان)

آيةاللَّه وحيد: در صورت اوّل قبول واجب است و در صورت دوّم، بنابر احتياط واجب است و در صورت سوّم قبول واجب نيست.

(ص 24 م 43)

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: (.. بايد قبول كند و حج به جاى آورد) چنانچه مال كافى براى مؤنه حج باشد و يا بمقدارى است كه به ضميمه اموال خود شخص، استطاعت حاصل مى شود، حج بر او واجب و كافى از حجةالاسلام است. (م 34)

آيةاللَّه زنجانى: (در هر سه صورت) اگر در قبول كردن هبه و تحويل گرفتن مال موهوب، مشقّتى نباشد، حج بر او واجب مى شود.

بلكه اگر در قبول كردن آن يا تحويل گرفتنش مشقّت كمتر از حرج باشد، بنابر احتياط واجب حج واجب مى شود. ولى اگر حرجى باشد حجّ واجب نمى گردد. (ص 12، 13 م 43)

ص: 47

استطاعت خدمه و روحانى كاروان

س- خدمه كاروان ها و پزشكان و امدادگران و افراد ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند آيا مستطيع هستند و بايد حجةالاسلام بجا آورند يا نه؟

امام خمينى رحمه الله: خدمه كاروان ها كه وارد جده مى شوند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارند، از قبيل داشتن وسايل زندگى بالفعل يا بالقوه و رجوع به كفايت، مثلًا كار و صنعت و غير آن كه با آن ها مى توانند پس از مراجعت ادامه زندگى مناسب خود را بدهند مستطيع هستند و بايد حجةالاسلام بجا آورند، و كفايت از حج واجب آنان مى كند و چنانچه ساير شرايط را ندارند، به مجرد امكان حج، استطاعت حاصل نشده است و حج آنان استحبابى است و چنانچه بعداً استطاعت پيدا كردند بايد حج واجب را بجا آورند و حكم روحانى كاروان نيز همين است، ليكن اگر بعد از مراجعت از مكه نياز به شهريه حوزه دارند، مستطيع نمى شوند (م 58)

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: (چنانچه ساير شرايط را ندارند) اگر حج موجب تفاوت در زندگى آنان نباشد، وجوب آن بعيد نيست (همان).

آيةاللَّه مكارم: چنانچه زندگى خانواده آن ها در همان مدت تأمين باشد، مستطيع هستند و حجشان حجةالاسلام مى باشد و تأمين زندگى آنها در بازگشت شرط نيست (همان)

... نياز به شهريه نظر مراجع عظام در ذيل مسأله 40 گذشت.

همچنين به مسأله 59 مراجعه شود.

ص: 48

[استطاعت عمره مفرده]

واجب نيست (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام)

احتياط واجب است (آيات عظام: مكارم، زنجانى و صانعى).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: كسى كه وظيفه اش جمع تمتع است ... اگر استطاعت براى عمره داشته باشند و براى حج نداشته باشند، عمره مفرده بر آنها واجب نيست. مثل اشخاصى كه به نيابت حج مى كنند.

گر چه احتياط آن است كه به جا آورد (م 179).

آيةاللَّه زنجانى: بر كسى كه استطاعت انجام عمره مفرده را از وطن خود دارد و استطاعت حج را ندارد، واجب است عمره مفرده بجا آورد هر چند از اهالى مكّه و حوالى آن نباشد، ولى اگر تنها استطاعت عمره مفرده را از ميقات داشته باشد مانند: اكثر كسانى كه براى انجام حج نيابى به ميقات آمده اند و استطاعت بلدى ندارند، عمره مفرده لازم نيست بلكه مطابق احتياط استحبابى است.

(استفتائات ويژه حج، ص 51، س 4)

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب اگر براى عمره، مستطيع باشد، عمره مفرده بر او واجب است (مناسك م 355).

آيةاللَّه صانعى: وجوب ش خالى از قوت نيست. (همان)

آيةاللَّه نورى: عمره مفرده واجب نيست. (م 171)

تذكر: نيز به مسأله 179 رجوع شود.

ص: 49

حج كودك

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله، مكارم، نورى و صانعى:

رفتن بچّه مميّز به مكّه، مستحب است و حج او صحيح مى باشد اگر چه ولىّ او اذن ندهد ... ليكن حجِّ زمان كودكى از حجةالاسلام كافى نيست. (م 7)

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: در صورتيكه ولى او اذن بدهد بنابر احتياط.

(همان)

آيةاللَّه مكارم: ولى اگر تصرّف در مال خود مى كند، بايد به اذن ولىّ باشد. (همان)

آيةاللَّه سيستانى: بعيد نيست كه در صحّت آن، اذن ولىّ معتبر باشد. (همان)

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: در مواردى كه حج او موجب تصرّف در اموالش مى شود براى تصرّف، اذن ولىّ لازم است. (همان)

آيةاللَّه بهجت: بنابر احتياط اجازه ولى لازم است در صورتيكه موجب تصرّف در مال باشد. (همان)

آيات عظام: امام خمينى، اراكى رحمهم الله، خامنه اى، مكارم، نورى، صافى و صانعى: همچنين مستحب است ولىِّ طفل غير مميّز، او را مُحرم كند و نيّت كند كه: «اين طفل را مُحرم مى كنم براى حج» يا «اين طفل را مُعتمر مى كنم به عمره تمتع» و اگر مى شود تلبيه را تلقين كند به

ص: 50

او، والّا خودش به عوض او بگويد، و پس از احرام، ولىّ بايد او را از محرمات باز دارد، و بايد ولىّ، طفل را وا دارد كه تمام اعمال حج و عمره را انجام دهد و اگر نمى تواند، خود به نيابت از طفل انجام دهد.

(م 8، 10 و 13)

آيةاللَّه فاضل: و در اعمالى كه نياز به وضو دارد احتياطاً طفل را وضو هم بدهد و خودش هم وضو بگيرد (همان).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى، سيستانى و بهجت: (بازداشتن طفل از محرّمات) مربوط به حجّ صبّى غيرمميّز است (م 10)

آيةاللَّه تبريزى: و در وقتى كه مى خواهد او را (طفل مميّز) طواف دهد واجب است طفل را وضو دهد اگر چه به صورت وضو باشد (م 13). همچنين آيةاللَّه وحيد (ص 10 م 7)

آيةاللَّه بهجت: و در صورت تمكّن، احوط آن است كه در حال طواف هر دو (ولىّ و طفل) طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند، و سنگ ريزه را در دست طفل بگذارد و ولىّ با آن كيفيت رمى و نيّت نمايد و در تمام افعال (طفل)، آن چه مى تواند انجام دهد و ولىّ متصدى نيّت مى شود (همان، م 13).

س- كفاره محرّمات احرام كودك بر عهده كيست؟

امام خمينى رحمه الله: بعد از محرم شدن طفل، اگر وى محرمات احرام به جاى آورد يا ولى، او را از آنها باز نداشت، كفّاره بر ولى طفل است. نه بر مال طفل. بنابر اقوى در صيد و بنابر احتياط واجب در غير آن (م 11).

ص: 51

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى كفاره صيد بر ولى طفل است. و اما در وجوب ساير كفارات بر ولى اشكال است. اگر چه احوط اين است كه بر عهده ولى است (همان).

آيات عظام، خامنه اى، خوئى رحمه الله و تبريزى: ظاهراً كفارات ديگر در غير صيد، نه بر ولى واجب است و نه در مال طفل. اما كفاره صيد بر ولى واجب است (همان).

آيةاللَّه بهجت: كفاره صيد بر ولى واجب است و كفاره موجب هدى در چيزهايى كه عمد و خطاى آن كفّاره دارد نيز بر ولى است، بلكه در آن چه فقط عمد آن كفاره دارد و صبّى عمداً مرتكب شده، ثبوت كفاره بر ولى خالى از وجه نيست (همان).

آيةاللَّه صانعى: كفاره طفل مميّز، اگر خود اراده حج نموده بنابر اظهر بر عهده خود اوست (همان).

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط مستحب در غير صيد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: كفاره صيد غيرمميز بر ولى اوست و در غير آن بر نابالغ كفّاره نيست، نه در مال او و نه در مال وليش (همان).

ص: 52

فصل سوم: نيابت

اشاره

امام خمينى رحمه الله: شرايط نيابت عبارت است از:

1- بلوغ بنابر احتياط واجب

2- عقل

3- ايمان

4- وثوق و اطمينان به انجام دادن اعمال

5- معرفت نايب به افعال و احكام حج ولو با ارشاد كسى در حال عمل.

6- ذمّه نايب مشغول به حج واجبى در آن سال نباشد.

7- معذور در ترك بعضى افعال حج نباشد (م 107).

استطاعت نايب

اگر نايب مستطيع بود:

نيابتش صحيح نيست: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، صانعى و نورى).

نيابتش صحيح است: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى، تبريزى، بهجت، وحيد، مكارم، فاضل و زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى و نورى: كسى كه خودش

ص: 53

مستطيع است، نمى تواند، از طرف ديگرى، براى حج نايب شود يا حج استحبابى به جا آورد، و اگر حج نيابى يا استحبابى به جا آورد باطل است.

آيةاللَّه اراكى: صحت آن محل اشكال است (م 44).

آيةاللَّه بهجت: حجّ نايب، صحيح و ذمّه منوب عنه برى ء مى شود (همان).

آيةاللَّه تبريزى: اگر حج نيابى به جا آورد حجّش صحيح است. و ذمه منوب عنه برى ء مى شود، ولى در فرض كه واقعاً بر او حج واجب بوده، ولو نسبت به آن جاهل باشد. اجاره باطل است و نائب استحقاق اجرةالمثل را دارد. مگر بيشتر از اجرةالمسمى باشد. و اگر حج استحبابى براى خودش انجام دهد در صورت علم به استطاعت خود و عدم صحت حج استحبابى، حج او باطل است. و در غير اين صورت حجش صحيح و مجزى از حج الاسلام مى باشد (همان).

آيةاللَّه فاضل: حج او صحيح است هر چند معصيت كرده است (همان)

آيةاللَّه مكام: حج نيابتى او صحيح است، هر چند گناه كرده است و حج استحبابى او حج وجوبى محسوب مى شود (همان).

آيةاللَّه صافى، گلپايگانى: در صحت آن اشكال است. و احتياط ترك نشود، عام باشد و يا جاهل (همان).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه ضمه اش مشغول به حج واجب

ص: 54

است و متوجه است، جائز نيست در همان سال نيابت بپذيرد، ولى اگر حج نيابى انجام داد صحيح است و ذمه منوب عنه فارغ مى شود، اما اجاره باطل است و مستحق اجرةالمثل است و قصد حج استحبابى براى خودش اثرى ندارد و حجةالاسلام محسوب مى شود، مگر قصدش به نحوى باشد كه به قصد قربت خلل ايجاد كند (همان).

آيةاللَّه خوئى: در صورت وجوب حج بر نائب، اجاره باطل است، مگر اين كه اجاره مطلق باشد كه بتواند اول براى خودش حج به جا آورد و بعد از آن حج منوب عنه را و در فرض بطلان اجاره، اجير مستحق اجرةالمثل است، مگر اين كه اجرةالمثل بيشتر از اجرةالمسمى باشد و اگر مستطيع، حج استحبابى براى خودش انجام دهد با اين كه مى داند مستطيع است، گر چه حجش صحيح است، ولى مجزى از حجةالاسلام نمى باشد (همان).

تذكر: در اين موضوع به مسأله 107 و 118 مراجعه شود.

س- كسى كه براى حج ثبت نام كرده و وصيّت نموده براى او حجّ مستحبى به جا آورند، فرزند او چون ديده كه استطاعت بدنى و مالى داشته و با فوت پدر، استطاعت طريقى نيز برايش حاصل شده، براى خود حج انجام داده نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، بهجت، فاضل، خامنه اى، صافى و صانعى: در فرض مزبور نيابت نيست و حج

ص: 55

خودش صحيح و مجزى است (س 71).

آيةاللَّه مكارم: ولى به خاطر ترك وصيّت پدر، گناه كرده است و بايد حج مستحبى او را انجام دهد يا كسى را بفرستد تا به جا آورد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: وصيت پدر در حج نسبت به او نافذ است و پسر استطاعت طريقى نداشته كه بتواند براى خودش حج به جا آورد (همان).

آيةاللَّه خوئى: فتواى ايشان در اين مورد يافت نشد.

س- شخصى به عنوان نيابت در مسجد شجره محرم شده و به مكّه آمده در مكّه فهميد كه خودش مستطيع بوده است، آيا بايد اعمال عمره را به قصد خود به جا آورد يا به قصد نيابت؟

امام خمينى رحمه الله: احرام او صحيح نبوده است و بايد برگردد و براى عمره تمتع، براى خودش محرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد (س 141).

آيةاللَّه سيستانى: اگر مطمئن است كه سال ديگر مى تواند حج خود را انجام دهد، حجّ نيابى را تمام كند، وگرنه آن را رها كند و به ميقات برگردد و براى خود احرام ببندد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط بايد اعمال عمره را تمام كند و طواف نساء هم به جا آورده و پس از آن به ميقات برگشته و براى خود محرم شود و وظيفه خود را انجام دهد (همان).

ص: 56

آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه جاهل به وجوب باشد، يعنى نداند كه حج خودش واجب است ... نيابت وى عيبى ندارد. (صورت تفصيلى، ذيل مسأله 107 مناسك محشى آمده است).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر حج نيابى را تمام كند صحيح است گر چه وظيفه اش رها كردن حج نيابى و احرام بستن براى حج خودش بوده است (همان).

آيةاللَّه فاضل: احرامش صحيح است و تبدّل نيّت براى شخص محرم صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياطاً عمره را تمام كند و طواف نساء به جا آورد و به ميقات برگردد و محرم شود، اين در صورتى است كه اجير نشده باشد و الّا اجازه او صحيح است ودر آن سال مستطيع نيست (همان).

س- كسى كه مستطيع بوده و در ميقات به نيابت ديگرى مُحرم شده و به مكّه آمده و عمره تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است، وظيفه او چيست؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خامنه اى و صافى: با اين كه خودش مستطيع است نيابت او صحيح نيست و احرام او باطل است و بايد برگردد به ميقات و از آنجا براى خودش محرم شود (س 124)

آيةاللَّه بهجت: به مسأله 107 مراجعه شود.

ص: 57

آيةاللَّه صانعى: و حكم كسى را دارد كه از روى عذر بدون احرام وارد مكه شده است (همان).

آيةاللَّه فاضل: نيابت او صحيح است اگر چه معصيت كرده است و در مورد سؤال، چون از احرام خارج شده واجب است به ميقات برگردد و براى خودش محرم شود، ولى اگر دوباره معصيت كرد و حجّ نيابى را تمام كرد صحيح است و از منوب عنه مجزى است. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله، آيةاللَّه نورى: مگر آن كه به نحو خطاى در تطبيق باشد. كه در اين صورت از خودش واقع مى شود (همان).

آيةاللَّه مكارم: نيابتش صحيح است هر چند گناه كرده است (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام مى دهد، حجّ نيابى را تمام كند و اگر مطمئن نيست، بايد به يكى از مواقيت رفته و براى خود احرام ببندد، ولى اگر حج نيابى را تمام كند، حجش صحيح است و اگر استيجارى باشد، اجاره باطل است و مستحق اجرةالمثل است (همان).

آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه خوئى: با فرض وجوب حج بر خود او، اجاره باطل مى باشد، ولى حج صحيح است و ذمه منوب عنه برى مى شود گر چه موظف بوده است به ميقات برگردد و براى خودش محرم شود (همان).

ص: 58

استطاعت از طريق ارثيه

س- اگر پدرى وصيت كند، فرزندش به نيابت وى به مكّه برود. ولى فرزند از طريق ارثيه مستطيع شود، وظيفه او چيست؟ (س 151)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، خامنه اى، بهجت، صانعى و تبريزى: اگر امكان فروش اموال و صرف در حج را دارد، بايد اوّل براى خود حج به جا آورد، و براى پدر بعداً انجام دهد يا نايب بگيرد (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر ميّت شرط مباشرت كرده، نمى تواند نايب بگيرد (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، صافى و نورى: اگر حج واجب بر عهده پدر بوده در همان سال نايب بگيريد تا تأخير در انجام وصيت نشود (همان).

آيةاللَّه سيستانى: مگر اين كه وصيت نشده باشد كه حج را همان سال استطاعت انجام دهيد، در اين صورت اگر مطمئن باشيد كه سال بعد مى توانيد حج خود را انجام ديهد به وصيت عمل كنيد و گرنه در آن سال حج خود را انجام دهيد و حج از جانب پدر را سال بعد انجام دهيد (همان).

آيةاللَّه خوئى: به حاشيه مسئله 146 مناسك محشى مراجعه شود (همان)

ص: 59

س- شخصى طبق وصيت پدر كه پول به حساب سازمان واريز كرده است، به نيابت او به مكّه آمده در حالى كه خود فرزند نيز استطاعت مالى داشته، آيا به نيابت پدر، حج به جا آورد يا حجّ خود را انجام دهد؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، بهجت، فاضل و صانعى:

اگر راه براى پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او، راه براى او باز شده است، بايد براى پدر حج كند، مگر آن كه تبرعاً و بدون اجاره، به نيابت پدر آمده باشد؛ كه در اين صورت مستطيع شده و بايد براى خودش حج به جا آورد و گذشت كه به مجرّد وصيّت وقبول فرزند، نيابت واجب نمى شود، مگر آن كه قبل از استطاعت اجير شود (م 88).

آيةاللَّه اراكى، آيةاللَّه نورى: اگر در وصيّت قيد مباشرت شده و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مى شود. و استيجار لازم نيست (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر وصيّت را قبول كرده، واجب العمل است (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، تبريزى و صافى: بايد براى خود حج به جا آورد و براى پدر نايب بگيرد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: در هر دو صورت بايد براى پدر حج انجام دهد (همان).

ص: 60

نيابت معذور

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، نورى و صانعى:

معذور در ترك بعض افعال حج نباشد (م 107).

آيةاللَّه فاضل: نيابت معذور براى حج واجب، حتّى اگر تبرّعاً و بدون وكالت باشد صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه بهجت: بنابر احتياط با تمكّن از استيجار غيرمعذور، نمى توان معذور را اجير نمود ... بلى اگر در به جا آوردن كارهايى كه بر محرم حرام است معذور باشد، مثل اين كه: مضطرّ به تظليل (زير سايه رفتن) باشد، اجير گرفتن يا نايب گرفتن چنين شخصى، عيبى ندارد (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اجاره معذور براى حج جايز نيست، بلكه اگر خودش تبرعاً حج نيابى به جا آورد، اجزاء آن از منوب عنه مشكل است، ولى ايشان نيابت معذور به عذر طارى را مجزى مى دانند (همان).

آيةاللَّه صافى: اگر ترك عمدى آن عمل از غير معذور، موجب بطلان حج يا عمره نباشد به اين كه ترك آن عمل يا فقط حرمت تكليفى دارد و يا علاوه بر آن موجب كفّاره هم هست، اشكال ندارد، و حتى اگر مى داند كه اجير بعضى از اعمالى كه ترك آن موجب بطلان حج عمره نيست، عمداً بدون عذر ترك مى كند، استجار او مانعى ندارد و مبرء ذمه منوب عنه مى باشد، بلى نسبت به استحقاق اجرت

ص: 61

اگر موقع عقد اجاره مستأجر اطلاع از معذور بودن اجير در امور مذكوره نداشته باشد، اجير استحقاق اجرت ندارد، ولو اين كه عمل او مبرء ذمه منوب عنه است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب نمى شود كسى را كه از پيش، عجز او از عمل اختيارى معلوم است اجير كرد، بلكه اكتفا به تبرء او در نيابت نيز محل اشكال است و در مورد عذرهائى كه بعداً عارض مى شود حكم نائب همان حكم منوب عنه است كه در بعضى موارد حج صحيح است و گاهى نير باطل است و استيجار و نيابت كسى كه در انجام بعضى واجبات حج كه ترك عمدى آنها هم موجب بطلان نيست، مانند طواف نساء و بيتوته و رمى روز 11 و 12 اشكال ندارد (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: بنابر احتياط، نيابت معذور صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه مكارم: ولى عذرهايى كه در خود حج پيش مى آيد مانعى ندارد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: نيابت كسى كه از ابتداء مى داند از اتيان به حج اختيارى عاجز است، در حج واجب اشكال دارد (همان).

آيةاللَّه نورى: در نايب معذور به عذر طارى، اشكال ندارد (همان).

توجه: نيز به مسأله 125 مراجعه شود.

آيةاللَّه زنجانى: در ضمن ذكر شرايط نايب مى فرمايد: «شرط پنجم: معذور در بعض افعال عمره يا حج نباشد» (ص 18 م 55).

ص: 62

س- چه كسى معذور است؟

امام خمينى رحمه الله: كسى كه نتواند اعمال اختيارى را انجام دهد معذور است، و نمى تواند نايب شود ولى مباشرت در ذبح در حال اختيار هم لزومى ندارد (س 162).

عارض شدن عذر در اثناء عمل (عذر طارى)

اشكال دارد: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله و نورى).

اشكال ندارد: (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، مكارم، بهجت، تبريزى، سيستانى، فاضل، صافى و صانعى).

تفصيل: (آيات عظام: خامنه اى و زنجانى)

س- كسى كه هنگام پذيرفتن نيابت، عذرى از انجام اعمال عمره و حج ندارد ولى در بين اعمال، عذرى برايش پيش آيد، به نيابت او ضرر مى زند يا نه؟ (استفتائات ويژه حج، ص 56، س 7).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله: نيابتشان اشكال دارد (همان و م 159 و 160).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، فاضل، مكارم، سيستانى و صافى:

عذر طارى اشكال ندارد (همان).

آيةاللَّه بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب كفايت مى كند و مضرّ به صحّت نيابت نيست و مسأله اجرت در صورت صحّت نيابت و اجزاء، مستحقّ تمام اجرت است (همان).

ص: 63

آيةاللَّه خامنه اى: اگر عذر، موجب ناقص شدن بعض اعمال حج نشود، مثل اين كه نسبت به برخى تروك احرام معذور شود، نيابت صحيح است، ولى اگر عذر موجب نقص اعمال حج شود، بطلان اجاره در اين صورت بعيد نيست. احوط مصاله بين نائب و منوب عنه در اجرت و اعاده عمره و حج براى منوب عنه مى باشد (م 159).

آيةاللَّه تبريزى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر هنگام احرام بستن گمان دارد كه نمى تواند اعمال اختيارى حج يا عمره را انجام دهد نمى تواند حج يا عمره نيابى به جا آورد و در غير اين صورت نيابت او صحيح است (همان و مناسك، ص 21، م 65).

آيةاللَّه صانعى: كفايت، خالى از وجه نيست (همان).

آيةاللَّه نورى: اگر عذر او موجب نقص بعضى اعمال شود اشكال دارد (همان).

در مناسك محشى از فتواى آيةاللَّه خويى استفاده كرده اند كه ايشان نيابت معذور به عذر طارى را مجزى مى دانند (م 107).

ص: 64

نيابت خدمه كاروان

س- خدمه كاروان ها وافرادى كه به جهتى، شب عيد قربان را در مشعرالحرام نمى مانند و نيمه شب براى انجام كارهاى لازم، از مشعر خارج مى شوند. آيا نيابت آنان صحيح است؟

(م 126)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى، نورى، فاضل و آيةاللَّه خامنه اى: با توجه به اين كه از معذورين هستند و نمى توانند وقوف اختيارى در مشعر را درك كنند، نيابت آنان صحيح نيست (م 126).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: بنابر احتياط نيابت آنان صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه بهجت: بنابر احتياط با تمكن از استيجار غيرمعذور، اجير شوند، و در جاى ديگر آمده است: در صورتى كه بدانند به واجبات اختياريه نمى توانند عمل كنند، احتياط در ترك نيابت است (همان).

آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه خوئى: نيابت آنان محل اشكال است، مگر اين كه بتوانند براى درك مسمّى وقوف اختيارى به مشعر برگردند (همان).

آيةاللَّه زنجانى: شب عيد قربان در مشعرالحرام ماندن، واجب نيست و كسانى كه تنها براى انجام وقوف از اذان صبح تا طلوع آفتاب

ص: 65

به مشعر مى آيند، مى توانند در حج نايب شوند، و همچنين كسانى مانند بانوان كه مى توانند اختياراً وقوف شبانه مشعر را درك كنند مى توانند نايب شوند و كسى كه هنگام احرام بستن گمان دارد نمى تواند وقوف اختيارى مشعر را به جا آورد، نمى تواند نايب شود (استفتائات ويژه حج، ص 54، س 6).

آيةاللَّه مكارم: نيابت آنها صحيح است (م 126).

آيةاللَّه صانعى: در صورتى كه از قبل مى دانسته، و امّا اگر عذر حين عمل و بعد از احرام براى عمره تمتع باشد، نيابتشان ظاهراً صحيح است (همان).

آيةاللَّه سيستانى: صحت نيابت آنان بعيد نيست (همان).

آيةاللَّه صافى: به مسئله 107 مراجعه شود (معذور در ترك بعضى افعال حج نباشد)

عمره مفرده نايب حجّ

احتياط مستحب است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خويى رحمه الله، سيستانى، تبريزى، اراكى رحمه الله، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى).

مى تواند: (آيات عظام: تبريزى، وحيد و سيستانى).

رجاءً: (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله)

احتياطاً (آيةاللَّه بهجت)

احتياط واجب است: (آيات عظام: مكارم، زنجانى و صانعى).

ص: 66

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خوئى رحمه الله، خامنه اى، تبريزى، سيستانى، صافى و نورى: كسى كه به عنوان نيابت رفت به مكّه و خودش حج به جا نياورده، احتياط آن است كه بعد از عمل نيابت، براى خودش عمره مفرده به جاآورد و اين احتياط واجب نيست، لكن خيلى مطلوب است (م 121).

آيةاللَّه صانعى: (اگر) استطاعت براى عمره مفرده دارد وجوب اتيان آن بعد از عمل نيابت، خالى از وجه نمى باشد و ظاهراً در اين گونه استطاعت ها عود و رجوع الى الكفاية معتبر نيست (همان).

آيةاللَّه فاضل: بعد از عمل نيابت يا قبل از آن (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: رجاءً (همان).

آيةاللَّه مكارم: اين احتياط واجب است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر براى انجام عمره مفرده از وطن مستطيع بوده انجام عمره مفرده واجب است (ص 27، م 91).

آيةاللَّه وحيد: مى تواند براى خود يا ديگرى عمره مفرده به جا آورد (ص 52 م 126)

آيةاللَّه بهجت: احتياطاً عمره به جا آورد (م 121).

نايبى كه نمازش صحيح نيست

نيابتش باطل است: (ساير آيات عظام).

نيابتش صحيح است (آيةاللَّه بهجت).

ص: 67

س- كسى كه نماز او صحيح نيست و براى حج به نيابت محرم شده، آيا نيابت او صحيح است؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى رحمه الله، خامنه اى و صانعى: اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت و احرام او باطل است و اگر معذور نيست، صحيح است و بايد قرائت خود را درست كند (م 163).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اگر از قرائت صحيح، معذور است، نيابت او محلّ اشكال است و بنابر احتياط به قصد منوب عنه محرم به احرام حج شود و اعمال را به جا آورد و نسبت به اجرت مصالحه نمايند و بنابر احتياط واجب، حج ديگرى براى منوب عنه استيجار نمايند (همان).

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب باطل است (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله، آيةاللَّه تبريزى: نيابت او اشكال دارد (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر احتياطاً در موارد عذر، نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد نيابتش صحيح است هر چند از اوّل نمى توانسته نايب شود (همان).

آيةاللَّه زنجانى: نايبى كه تلبيه يا قرائت نماز را به شكل صحيح نمى تواند اداء نمايد، نيابتش صحيح نيست، بنابر اين فرزندى كه قرائتش صحيح نيست اگر از طرف پدرش به حج برود، حجّش باطل است هر چند پدر وصيّت كرده باشد (ص 20، م 63).

ص: 68

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب نيابتش مجزى نيست، ولى احرامش صحيح است و بايد عمل را تمام كند (م 163).

آيةاللَّه فاضل: (بايد قرائت خود را درست كند) گر چه به تلقين شخص ديگرى باشد كه آن بخواند و نايب هم با او بخواند (همان).

تقليد نايب

مطابق وظيفه و مرجع تقليد خود عمل كند: (آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى رحمهم الله، فاضل، صانعى، صافى، نورى و خامنه اى).

تفصيل: (آيات عظام: بهجت، خويى رحمه الله، سيستانى و زنجانى).

س- آيا نايب بايد اعمال حج را طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه انجام دهد يا مطابق وظيفه خود عمل نمايد؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، فاضل، صافى، صانعى و نورى: ميزان، وظيفه خود اوست. ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى، بايد طورى عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده، بشود (م 148).

آيةاللَّه بهجت: در نيابت از ميّت به وظيفه خودش عمل مى كند و در نيابت صحيح از زنده فى الجمله احتياط مى كند (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: چنانچه منوب عنه حىّ باشد بايد بر طبق تقليد منوب عنه عمل كند و چنانچه منوب عنه مرده باشد اگر وصيت كرده بايد به تقليد منوب عنه عمل كند و در غير اين

ص: 69

دو صورت، مراعات تقليد منوب عنه لازم نيست. (همان) و آيةاللَّه تبريزى اضافه فرمودند: و بنابر احتياط لازم است آن عمل، بنابر تقليد وصىّ و ورثه هم صحيح باشد و اگر وصيّتى نكرده، نايب به حسب تقليد خودش عمل كند و طورى باشد كه به حسب وظيفه ورثه هم مجزى باشد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر به انجام حج وصيّت كند، نايب بايد فتاواى وصيّت كننده يا مرجع تقليدش را نيز رعايت كند (ص 23 م 74).

آيةاللَّه سيستانى: بايد طبق تقليد خودش عمل كند، ولى اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوب عنه يا مستأجر عمل كند، چه به صراحت ذكر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد. بايد به همان نحو عمل كند، مگر در صورت يقين به فساد عمل. (م 148).

نيابت زنان

س- آيا زنها كه مجاز به درك اضطرارى مشعر مى باشند مى توانند نايب شوند؟

امام خمينى رحمه الله و ساير مراجع: زنها مى توانند نايب شوند (م 138).

آيةاللَّه زنجانى: اشكالى ندارد (ص 21، م 66).

آيةاللَّه وحيد: احتياط مستحب مماثله است (ص 45، م 104).

آيةاللَّه بهجت: نيابت زن از مرد مرجوح است (همان).

توجه: نيز به مسأله 107 مراجعه شود.

ص: 70

نيابت از امام زمان (عج)

س- حج به نيابت حضرت ولى عصر- ارواحنا له الفداه- چون در موسم حج تشريف دارند جايز است يا نه؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خوئى رحمه الله، خامنه اى، صانعى، صافى، نورى و تبريزى: اشكالى ندارد (م 154).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه مكارم: به اميد مطلوبيت اشكال ندارد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: انجام عمره و حج و نماز مستحبى، اشكال ندارد. ولى انجام طواف مستحبى از طرف كسانى كه در موسم حضور دارند صحيح نيست و انجام طواف واهداء ثواب آن به پيشگاه مبارك حضرت، توفيق بزرگى است (ص 27، م 92).

آيةاللَّه بهجت: مانع ندارد، و احتياط در حج، از نفس (خود) و اهداء ثواب براى آن حضرت است (همان).

نيابت صروره

اگر مستطيع نباشد جايز است (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

مكروه (آيةاللَّه بهجت).

در برخى موارد احتياط لزومى صروره بودن نايب است (آيةاللَّه خويى و آيةاللَّه تبريزى).

ص: 71

س- آيا كسى كه تاكنون به حج نرفته مى تواند از براى انجام حج نايب شود؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خامنه اى، فاضل، صافى، نورى، سيستانى و صانعى: كسى كه به حج نرفته و مستطيع نيست، مى تواند براى ديگرى نايب شود (م 108).

آيةاللَّه بهجت: بلى نايب گرفتن صروره مكروه است به خصوص در صورتى كه نايب زن و منوب عنه، مرد باشد ... (همان)

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: بلكه اگر منوب عنه مرد و زنده باشد كه به خاطر عدم تمكّن نمى تواند حجّةالاسلام را به جاى آورد، احتياط لزومى آن است كه مردى را كه تاكنون به حج نرفته به نيابت خود به حج بفرستد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: كسى كه تاكنون به حج نرفته اگر خودش مستطيع نباشد، مى تواند براى انجام حج از طرف شخص ديگرى نايب شود.

آيةاللَّه وحيد: مانعى ندارد، ولى احتياط مستحب آن است كه مرد از مرد نيابت نمايد (ص 45 م 105).

ص: 72

فصل چهارم: ميقات

اشاره

ميقات (محلّ بستن احرام)، پنج محلّ است:

1- مسجد شجره، ميقات راه مدينه.

2- وادى عقيق (مسلخ، غمره، ذات عرق)، ميقات راه عراق و نجد.

3- قرن المنازل، ميقات راه طائف.

4- يلملم، ميقات راه يمن.

5- جحفه، ميقات راه شام.

1- مسجد شجره

اشاره

احرام از داخل مسجد: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، نورى، سيستانى، خامنه اى و بهجت).

از بيرون مسجد كفايت مى كند: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، وحيد، تبريزى، مكارم، زنجانى و صانعى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، سيستانى و نورى:

احتياط واجب آن است كه در داخل مسجد شجره محرم شوند نه خارج آن (م 202).

آيةاللَّه بهجت: جايز نيست در بيرون مسجد به طورى كه محاذى و برابر آن از طرف راست يا چپ باشد، احرام بسته شود، و اختياراً

ص: 73

بايد در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود (همان) و احتياطاً احرام از مسجد قديمى شجره باشد، و با فحص از اهل اطلاع، توسعه از يمين و يسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قديمى محسوب مى شود. ودر صورت عدم امكان دخول به قسمت قديمى، از محاذى آن محرم شوند (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه صانعى: احرام از منطقه ذوالحليفه مانعى ندارد (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: احرام خارج از مسجد شجره براى كسانى كه از طريق مدينه به سوى مكه حركت مى كنند كفايت نمى كند و واجب است داخل مسجد محرم شود (همان).

آيات عظام گلپايگانى رحمه الله، صافى و مكارم: بلكه همين اندازه كه محازى مسجد از طرف راست يا چپ باشد كفايت مى كند، هر چند از داخل مسجد مستحب است. آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى: احرام از پشت ديوار مسجد نيز صحيح است.

آيةاللَّه وحيد: احوط و افضل آن است كه در داخل مسجد محرم شود (ص 69).

آيةاللَّه تبريزى: در بيرون مسجد به طورى كه محاذى و برابر آن از طرف راست يا چپ باشد، احرام بسته شود واحوط اين است كه در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود و احتياط واجب آن است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندند (همان).

ص: 74

آيةاللَّه زنجانى: 1- احتياط واجب آن است كه نماز و نيت احرام در مسجدى كه در منطقه ذوالحليفه واقع است و به آن مسجد شجره مى گويند، انجام گيرد.

2- محرم مى بايست تلبيه را در منطقه ذوالحليفه بگويد و لازم نيست در خصوص مسجد باشد هر چند مطابق احتياط استحبابى است (ص 42 م 122).

تذكر: به مسأله 220 نيز مراجعه شود.

افراد معذور (حائض، جنب و ...)

امام خمينى رحمه الله: جنب و حائض مى توانند در حال عبور از مسجد محرم شوند و نبايد در مسجد توقف كنند (م 203) ... اگر حائض نتواند تا وقت پاك شدن صبر كند احتياط آن است كه نزديك مسجد محرم شود و در جحفه يا محاذى آن احرام را تجديد كند (م 205).

آيةاللَّه فاضل: اگر حائض (و نيز نفساء) نتوانند تا وقت پاك شدن صبر كنند، بايد نزديك مسجد محرم شوند و نياز به تجديد احرام از جحفه ندارند (همان).

آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه مكارم: هر كس مى تواند در كنار مسجد شجره محرم شود و تجديد احرام لازم نيست (م 205)

آيةاللَّه زنجانى: حائض مى تواند در خارج مسجد نيّت نموده و تلبيه بگويد (ص 42، م 124).

ص: 75

آيةاللَّه خامنه اى: زنانى كه عذر دارند به خاطر ازدحام و امثال آن نتوانند در حال عبور از داخل مسجد محرم شوند، واجب است كه از جحفه يا محاذى آن محرم شوند، كما اين كه مى توانند با نذر شرعى از منزل خود در مدينه احرام ببندند (همان، م 205).

آيةاللَّه مكارم: مى توانند در خارج مسجد يا در حال عبور از مسجد محرم شوند (همان)

آيةاللَّه بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود، در خارج مسجد محاذى آن محرم مى شود و در جحفه يا محاذى آن تجديد احرام مى كند، بنابر احتياط (همان).

آيةاللَّه سيستانى: براى حائض و نفساء احرام بستن از بيرون مسجد شجره كافى است (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و نورى: اگر به واسطه زيادى جمعيت از عبور از مسجد هم عاجز باشد احتياط آن است كه از نزديك مسجد محرم شود (همان).

آيةاللَّه صانعى: احرام در حال عبور كفايت نمى كند و بايد از بيرون مسجد كه ميقات است محرم شود (م 203).

توجه: آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، خويى رحمه الله، صافى و وحيد: احرام از بيرون مسجد را مجزى مى دانند.

آيةاللَّه تبريزى: شخص جنب و حائض در خارج مسجد محرم مى شود و تجديد تلبيه در جحفه لزومى ندارد. و نيز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند، مانعى ندارد (همان م 203).

ص: 76

زن حائض

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، فاضل و بهجت: اگر زن در ميقات حائض باشد و يقين كند كه نمى تواند عمره تمتع را در وقت خود انجام دهد بايد نيّت حج افراد كند و براى حج افراد محرم شود. ولى اگر بعد از آن كشف خلاف شد در صورتى كه براى حجةالاسلام محرم شده احرام او باطل است و بايد براى عمره تمتع مجدداً محرم شود (م 221).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر به نيت مافى الذّمّه محرم شود اشكالى نيست. ولى اگر به نيت حج افراد محرم شود و بعد پاك شود احرامش باطل است (همان).

آيةاللَّه مكارم: بهتر است در موقع احرام قصد كند احرامى كه بر او واجب است انجام مى دهد تا مشكلى براى او پيش نيايد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: مى تواند به قصد ما فى الذّمه احرام ببندد، اگر پاك شد عمره تمتع به جا مى آورد و اگر پاك نشد حج افراد انجام مى دهد و اگر به قصد حج افراد احرام بست و پاك شد با همان احرام اعمال عمره تمتع را انجام مى دهد، اگر چه احتياط مستحب در اين صورت تجديد احرام براى عمره تمتع است (همان).

آيةاللَّه صانعى: (و در صورت كشف خلاف) احرام صحيح است و نيازى به احرام مجدد ندارد (همان).

ص: 77

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: ... احتياط آن است كه در وقت احرام قصد كند محرم مى شوم به احرامى كه بر من واجب است از عمره تمتع يا حج افراد. اگر پاك شد اعمال عمره تمتع را انجام مى دهد ... و اگر پاك نشد، به همان احرام اعمال حج افراد را به جا مى آورد و بعد عمره مفرده به جا آورد و حج افراد صحيح است (همان).

نيت حج افراد كرد و پاك شد عدول به عمره تمتع كند و اعمال حج را هم انجام دهد، اما كسى كه حج افراد هم از او صحيح است، مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام كند (همان).

آيةاللَّه سيستانى: (در صورت كشف خلاف)، عدول به عمره تمتع كند و اعمال آن را انجام دهد و بايد رعايت كند كه پس از انجام سعى، تلبيه نگويد (همان).

ساير آيات عظام متعرض كشف خلاف نشدند، و در نيت افراد با حضرت امام موافق هستند (همان).

محرم شدن با نذر

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى: چون احرام قبل از ميقات با نذر صحيح است، زنهاى حائض كه عذر شرعى از دخول مسجد دارند، مى توانند در مدينه با نذر براى عمره محرم شوند و در اين صورت لازم نيست به مسجد شجره بروند، ولى نذر زن بايد با اذن شوهر باشد (م. 232).

ص: 78

آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى، بهجت و مكارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد اجازه لازم نيست (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: اگر شوهرش حضور دارد بايد بنابر احتياط نذر زن با اجازه او باشد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: اگر چنانچه احرام قبل از ميقات منافى با حق شوهر نباشد، اشكال ندارد و الّا بايد به اذن شوهر باشد (همان).

آيةاللَّه صانعى: در امثال اين موارد اذن شوهر معتبر نيست (همان).

تذكر: مقلدين كسانى كه احرام در بيرون مسجد شجره را براى حائض جايز مى دانند، نيازى به نذر ندارند.

مسجد جحفه و تنعيم

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: ميقات در جحفه خصوص مسجد نيست و از هر جاى جحفه مى توانند محرم شوند و همچنين مسجد تنعيم خصوصيّت ندارد و احرام از ادنى الحلّ صحيح است، هر چند در مسجد نباشد. بنابر اين در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه در اوّل و ادنى الحلّ در دوّم، احرام اشكال ندارد (م 236).

همچنين آيةاللَّه وحيد: (ص 70 و 71، م 160) و آيةاللَّه زنجانى:

(ص 41، م 119)

ص: 79

فصل پنجم: احرام بستن

غسل احرام

مستحب است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام)

واجب است: (آيةاللَّه زنجانى) و همچنين دو ركعت نماز احرام.

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: مستحب است پيش از احرام در ميقات، غسل احرام بنمايد، و اين غسل از زن حائض و نفساء نيز صحيح است (م 302).

آيةاللَّه زنجانى: 1- بر كسى كه مى خواهد محرم شود، واجب است قربة الى اللَّه براى احرام. غسل نمايد و احرام بدون غسل، صحيح نيست.

2- غسل احرام بر مرد و زن و حتى حائض و نفساء، واجب مى باشد.

3- بنابر احتياط واجب، محرم بايد در ميقات غسل كند (ص 45، م 131 و 132 و 133).

واجبات احرام

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: واجبات احرام سه چيز است: 1- نيّت. 2- پوشيدن لباس احرام. 3- تلبيه (م 251).

ص: 80

آيةاللَّه زنجانى: واجبات پنج چيز است: 1- غسل احرام. 2- لباس احرام (بنابر مشهور). 3- نماز احرام. 4- نيّت. 5- تلبيه (ص 45). و واجب است احرام بعد از نماز باشد و فرقى نيست كه نماز واجب باشد يا مستحب (ص 50، م 156).

نيّت احرام

در نيت احرام قصد ترك محرمات:

لازم نيست: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خويى رحمه الله، خامنه اى، سيستانى، فاضل، نورى، تبريزى و وحيد)

لازم است: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، مكارم، صافى و بهجت).

مستحب است: (آيةاللَّه زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله، سيستانى، تبريزى، صانعى، فاضل و نورى: نيّت يعنى انسان در حالى كه مى خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نيّت كند عمره تمتع را، و لازم نيست قصد كند ترك محرماتى را كه بر محرم پس از احرام، حرام مى شود، بلكه كسى كه به قصد عمره تمتع يا حج تمتع لبيك هاى واجب را گفت، محرم مى شود، چه قصد بكند احرام را يا نكند و چه قصد بكند ترك محرمات را يا نكند (م 251).

همچنين آيةاللَّه وحيد: (ص 79، م 175).

آيةاللَّه خامنه اى: لكن بايد قصد انجام چيزى كه احرام را باطل مى كند، نداشته باشد (م 251).

ص: 81

آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، بهجت و صافى: و لازم است قصد كند ترك كارهايى را كه بر محرم حرام است (همان).

آيةاللَّه مكارم: نيّت احرام اين است كه: قصد مى كند تروك احرام را بر خود حرام كند و قصد اجمالى كافى است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: احتياط مستحب آن است كه چنين قصد كند كه:

مى خواهم با لبيك گفتن، محرمات احرام را بر خود حرام گردانم و نيز قصد داشته باشد عملًا از آنها اجتناب نمايد (ص 52، م 159).

لباس احرام

پوشيدن دو جامه احرام:

فقط براى مردان: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

احتياط مستحب براى زنان (آيةاللَّه صافى، آيةاللَّه فاضل).

احتياط واجب براى زنان (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله).

امام خمينى و ساير آيات عظام: لازم است پوشيدن دو جامه احرام براى مردان، يكى لنگ و ديگرى رداء كه بايد آن را به دوش بيندازد (م 269) و هنگام پوشيدن جامه احرام احتياط واجب آن است كه نيت كند، و احتياط مستحب آن است كه در كندن جامه دوخته هم نيّت كند (م 273).

آيةاللَّه بهجت: در پوشيدن جامه احرام قصد قربت لازم است (م 273).

ص: 82

آيةاللَّه سيستانى: بعيد نيست اعتبار قصد قربت در پوشيدن لباس احرام (م 273).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: ... احتياط واجب آن است كه زنها نيز دو جامه را بپوشند. اگر چه كندن لباس دوخته بر آنها واجب نيست و جايز است بعد از احرام دو جامه احرام را بيرون بياورند (م 269).

آيةاللَّه مكارم و صافى: احتياط مستحب آن است كه زن ها نيز اين دو جامه احرام را در وقت محرم شدن بپوشند.

آيةاللَّه صافى: و در طواف و سعى نيز همراه داشته باشند (م 269).

پوشيدن لباس احرام قبل از نيّت

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خوئى رحمه الله، تبريزى، نورى، مكارم و صانعى: احتياط واجب آن است كه اين دو جامه (احرام) را قبل از نيّت احرام و لبيك گفتن بپوشد و اگر بعد از لبيك بپوشد احتياط آن است كه لبيك را دوباره بگويد (م 269).

آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه فاضل: (اگر بعد از لبيك پوشيد) اعاده لبيك احتياط مستحب است (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: پوشيدن دو جامه احرام مى بايست قبل از نيت و تلبيه باشد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: (اگر بعد از لبيك پوشيد) احتياط مستحب اعاده نيت و تلبيه است (همان).

ص: 83

آيةاللَّه بهجت: محل پوشيدن (دو جامه) از باب مقدمه قبل از نيّت و تلبيه است و احتياط در صورت تأخير پوشيدن، در اعاده نيت و تلبيه است (همان).

وجوب تلبيه

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله، خامنه اى، تبريزى، صانعى، نورى و فاضل: دوّم تلبيه. يعنى لبّيك گفتن و صورت آن بنا بر اصحّ آن است كه بگويد: «لَبَّيك اللّهُمَّ لَبَّيك لَبَّيكَ لاشريكَ لَكَ لَبَّيك ...» و احتياط مستحب آن است كه پس از آن كه چهار لبيك را گفت، بگويد: «انَّ الحمدَو النِّعمَةَ لَكَ والمُلكَ لاشرَيكَ لَكَ لَبَّيكَ» (م 259).

همچنين آيةاللَّه وحيد (ص 280 م 175).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه بهجت: احتياط واجب (است كه بگويد انّ الحمد ...) (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: احتياط اين است كه بگويد:

ان الحمد ... (لاشريك لك) (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه جمله آخر را (لاشريك لك) بگويد امّا لبيّك پنجم را نگويد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: جايز است لبيك پنجم را بگويد، ولى جزء اين احتياط استحبابى نيست (همان).

ص: 84

فتواى آيةاللَّه زنجانى شبيه به آيةاللَّه صافى است. جز آن كه مى فرمايد: گفتن لبيك آخر بعد از لاشريك لك لازم نيست (ص 56، م 166).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل و صانعى: واجب است صحيح گفتن مقدار واجب تلبيه و اگر نتواند تلبيه را به طور صحيح بگويد، بايد كسى به او تلقين كند، واگر با تلقين نيز نتواند، احتياط آن است كه به هر نحو كه مى تواند بگويد و ترجمه اش را هم بگويد و بهتر آن است كه نايب هم بگيرد (م 260، 261، 262).

آيات عظام: اراكى رحمه الله، مكارم و تبريزى: احوط اين است نايب هم بگيرد (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: بايد به هر نحو كه مى تواند بگويد و بنابر احتياط نايب هم بگيرد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: به هر نحو كه مى تواند بگويد، اگر عرفاً صدق تلبيه كند. و اگر صدق نكند به احتياط واجب هم مرادف عربى و هم ترجمه آن را بگويد و نيز نايب بگيرد (همان).

آيةاللَّه نورى: نايب گرفتن لازم نيست (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اگر تقلين ممكن نشد، به هر طور كه مى تواند بخواند و ترجمه اش را بگويد و رجاءً نايب هم بگيرد (همان).

ص: 85

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: به همان مقدار كه مى تواند اكتفا كند. گر چه احوط جمع بين ترجمه و استنابه نيز هست (م 235).

آيةاللَّه بهجت: احتياط كند به جمع بين اين و استنابه. اگر چه جواز اكتفا به همان مقدارى كه مى تواند با ضمّ ترجمه عبارت صحيح، خالى از وجه نيست (م 235).

تذكر: مقلدين مراجعى كه گفتن تلبيه اضافى را احتياط مى كنند، مى توانند به مراجع ديگر رجوع كنند.

ص: 86

فصل ششم: محرّمات احرام و كفاره آنها

24 چيز بر محرم حرام است

مردها:

1- پوشاندن سر (م 425- 424) (گوسفند)

2- به زير سايه رفتن (م 449- 448) (گوسفند)

3- پوشيدن لباس دوخته (م 526- 354) (گوسفند)

4- پوشاندن تمام پا (م 371) (ندارد)

زنها

5- پوشاندن صورت (م 436) (ندارد)

6- زينت كردن خود (م 394) (ندارد)

مشترك بين زن و مرد

7- شكار حيوانات صحرايى و خوردن گوشت آنها (شتر)

8- جماع، بوسيدن و بازى همسر (م 319، 315) (شتر)

9- عقد و شاهد عقد بودن (م 333) (شتر)

10- استمناء (م 334) (شتر)

11- استفاده از بوى خوش (م 343) (گوسفند)

ص: 87

12- كشتن جانوران معتاد بدن (م 386) (طعام)

13- سورمه كشيدن و حنا بستن (م 361) (ندارد)

14- نگاه به آئينه (م 366) (ندارد)

15- دروغ و دشنام (م 372) (استغفار)

16- جدال و قسم خوردن (م 380- 379 و 378) (گوسفند يا گاو و شتر)

17- انگشتر زينتى (م 390) (ندارد)

18- روغن ماليدن (م 399) (ندارد)

19- ازاله مو از بدن (م 409- 407) (طعام- گوسفند)

20- خون آوردن از بدن (م 453) (ندارد)

21- دندان كشيدن (م 468) (گوسفند)

22- كندن گياه و قطع درخت حرم (م. 476- 474) (استغفار، گوسفند، گاو)

23- ناخن گرفتن (م 464، 463 و 458) (طعام- گوسفند)

24- همراه داشتن سلاح (م 480) (ندارد)

تلذّذ از زنان

امام خمينى رحمه الله و ساير مراجع عظام: جماع كردن با زن، و بوسيدن و دست بازى كردن ونگاه به شهوت، بلكه هر نحو لذّت و تمتّعى بردن.

(حرام است) (قبل از م 314).

ص: 88

آيةاللَّه سيستانى: در صورتى كه نگاه به همسر از روى شهوت موجب خروج منى شود لازم است از آن پرهيز كند و احتياط مستحب آن كه اگر موجب خروج منى هم نشود پرهيز كند (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و صافى: براى زنان همين حكم نسبت به مردان صادق است، اگر چه از محارم زن باشند (همان).

آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه خويى رحمه الله: محرم مى تواند به غير از جماع و بوسيدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه، از عيال خود لذت برد، بنابر اظهر (مانند التذاذ از صدا و يا سخن گفتن با او)، گر چه احوط ترك استمتاع است مطلقا (همان).

آيةاللَّه مكارم: نگاه و لمس بدون قصد لذت مانعى ندارد. و احتياط آن است كه بوسيدن بدون قصد لذت را نيز ترك نمايد (همان).

توضيح: نگاه كردن و لمس همسر و نشستن كنار او و صحبت كردن با وى، بدون قصد لذّت اشكال ندارد.

كبوتر و ملخ

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: پرندگان، جزء شكار صحرايى مى باشند و ملخ نيز در حكم شكار صحرايى است (م 309).

آيةاللَّه فاضل: از كشتن و پا گذاشتن روى ملخ و ساير حشرات در مكه چه محرم باشد يا نباشد، اجتناب شود، ولى اگر آنها را بدون اختيار بكشد، يا پرهيز از پا گذاشتن روى آنها مستلزم عسر و حرج

ص: 89

باشد، كفاره ندارد، و زير پا رفتن حشراتى كه ارزش مالى ندارد و كفاره هم ندارد (استفتائات حج و عمره، س 221).

- كفاره كشتن ملخ در حال احرام، يك كف طعام يا يك دانه خرما است و بهتر است هر دو را بدهد (همان، س 222).

خوردن و بوئيدن ميوه هاى خوشبو:

مانع ندارد: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، مكارم، بهجت، وحيد، تبريزى، نورى، صانعى و فاضل).

احتياط در ترك است: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، خامنه اى، گلپايگانى رحمه الله، سيستانى، صافى و زنجانى)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، نورى، مكارم، اراكى، بهجت و صانعى: خوردن و بوئيدن ميوه هاى خوشبو چون سيب و به، مانع ندارد، لكن احتياط در ترك بوئيدن است (م 340).

آيةاللَّه خامنه اى: بنابر احتياط واجب از بوئيدن آنها (ميوه هاى خوشبو) اجتناب كند (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط از بوئيدن آنها هنگام خوردن بايد خوددارى شود (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: نهايت احتياط در آن ...

(م 340)

آيةاللَّه تبريزى: اولى اين است كه هنگام خوردن از بوئيدن آنها خوددارى شود (همان).

ص: 90

آيةاللَّه وحيد: احتياط مستحب آن است كه از بوئيدن آنها هنگام خوردن خوددارى كند (ص 99، م 235).

آيةاللَّه زنجانى: در موقع خوردن ميوه هاى خوشبو بينى خود را بگيرد تا بوى خوش آن به مشامش نرسد (ص 70، م 260).

گرفتن بينى از بوى بد

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، مكارم، فاضل، نورى و صانعى: اقوى حرمت گرفتن دماغ است از بوى بد، لكن فرار كردن از بوى بد به تند رفتن، عيب ندارد (م 341).

آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب (همان).

آيةاللَّه بهجت: بنابر احوط بلكه اقوى (همان).

آيةاللَّه فاضل: و اگر گرفت معصيت كرده ولى كفاره ندارد (همان).

استفاده محرم از پتو و روانداز

آيةاللَّه بهجت: جايز است محرم هنگام خوابيدن با لحاف و مانند آن از چيزهاى دوخته به جز سر، تن خود را بپوشاند (ص 89، م 242).

همچنين آيةاللَّه تبريزى (ص 105، م 242)، آيةاللَّه سيستانى (ص 175، م 242) و آيةاللَّه وحيد (ص 101، م 239)

آيةاللَّه خويى رحمه الله: انداختن پتوى حاشيه دار كه طرفين آن را با نخ دوخته اند مانعى ندارد (م 347).

ص: 91

گره و سنجاق زدن به لباس احرام

جايز است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، فاضل، نورى، زنجانى، مكارم و صانعى).

احوط ترك است: (آيةاللَّه اراكى رحمه الله)

تفصيل: (ساير آيات عظام).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، نورى، فاضل، مكارم و صانعى: گره زدن لباس احرام اشكال ندارد، ولى احتياط واجب آن است كه آن (تكه اى) را كه به عنوان لنگ قرار داده به گردن گره نزند و سنگ در جامه احرام گذاشتن و با نخ بستن نيز جايز است (م 287 و 351). جايز است كه لباس احرام را با سوزن يا چيز ديگر بعضى را به بعضى وصل كند گر چه احتياط در ترك است (م 352).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: گره زدن بنابر احتياط واجب اشكال دارد و سنگ در جامه احرام گذاشتن و با نخ بستن بنابر احتياط جايز نيست (م 287).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: سنجاق و گره زدن حوله احرام، و سنگ گذاشتن بين دو طرف حوله به نحوى كه حوله به صورت يقه پيراهن درآيد جايز نيست .... بلى قرار دادن سنگ كوچك در جامه احرام براى آن كه آن را سنگين كرده و رداء را حفظ نمايد مانعى ندارد (همان). آيةاللَّه گلپايگانى: (در صورت قرار دادن سنگ در

ص: 92

احرام) اگر بدون گره باشد مانع ندارد، به شرط آن كه دو طرف رداء روى يكديگر نگذارد كه مثل گريبان شود (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: بستن لنگ به گردن جايز نيست، لكن سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعضى آن به بعض مانع ندارد. و در رداء (حوله)، بستن آن مطلقاً مانع ندارد. مادام كه از صدق مسمّاى ازآِ او رداء خارج نشوند (م 287).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى، بهجت و سيستانى: احوط اين است كه لنگ را به گردن بلكه مطلقا گره نزند ولو بعض آن را با بعض ديگر با چيزى مانند سناق نيز آن را بهم وصل نكند، و احوط اين است كه ردا (حوله) نيز گره زده نشوند. ولى فرو كردن سوزن يا سنجاق در آن عيبى ندارد (همان م. 287).

آيةاللَّه وحيد: احتياط بلكه اقوى آن است كه ازار (لنگ) را به گردن گره نزد و احوط آن است كه رداء را نيز گره نزند و وصل كردن رداء با سوزن و مانند آن اشكالى ندارد (ص 101، م 240).

آيةاللَّه زنجانى: دو جامه احرام اگر دوخته باشد اشكال ندارد، ولى براى جامه احرام نبايد از پيراهن و شلوار و قبا و مانند آن كه عرض بدن او را مى پوشاند استفاده كرد. بلكه مى بايست رداء و حوله و لنگ و مانند آن را پوشيد. بنابر اين اگر قسمتى از لنگ يا رداء به قسمتى ديگر دوخته شود اشكالى ندارد، ولى احتياط مستحب در ترك آن است (ص 60، م 194).

ص: 93

هميان، فتق بند، دمپايى، بند ساعت و حمل ساك ...

اشكال ندارد: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، خوئى، گلپايگانى رحمهم الله، بهجت، فاضل، خامنه اى، نورى و مكارم)

اشكال دارد: (آيةاللَّه زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، خويى رحمهم الله، بهجت و نورى: 1- هميانى كه در آن پول مى گذارند اشكال ندارد به كمر ببَندد، هر چند دوخته باشد و بهتر آن است كه قسمى كند كه بى گره باشد. (م 348) احوط اجتناب از مطلق دوخته است هر چند كم باشد، مثل كمربند دوخته و شب كلاه (م 347).

2- فتق بند اگر دوخته باشد، براى ضرورت جايز است ببندد ليكن احتياط آن است كه كفّاره بدهد. (م 349).

آيةاللَّه سيستانى: (كفّاره) لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه صافى: اولى اين است كه (در فتق بند) كفّاره بدهد. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: پوشيدن مخيط از غير انواع لباس مانند: كمربند يا هميان حرام نيست و كفّاره ندارد. (همان م 347).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و صافى: استفاده از اين اشياء براى محرم جايز است، هر چند دوخته باشد. 1- هميان و كمربند كه براى حفظ پول به كمر مى بندند. 2- فتق بند. 3- كفشى كه تمام روى پا را نپوشاند. (همان).

ص: 94

آيةاللَّه مكارم: حمل كيف ها و ساك هاى دوخته هر چند به شانه و گردن بيندازد مانعى ندارد. (م 496) و كمربند دوخته اشكال ندارد (م 347) همچنين بند ساعت و دمپايى دوخته اشكال ندارد (س 230 ص 535).

آيةاللَّه فاضل: اگر بتواند هميان دوخته نشده تهيه كند نمى تواند از هميان دوخته شده استفاده كند. (م 348) اقوى اجتناب از مطلق دوخته است. (م 347) مانند: دمپايى دوخته و احوط اجتناب از بند ساعت دوخته است. (ص 535).

آيةاللَّه تبريزى: (به دوش نيندازد) مانعى ندارد. (م 347) پوشيدن هميان دوخته و كمربندى كه پول در آن گذاشته مى شود جايز است، و همچنين استعمال فتق بند براى كسى كه فتق دارد عيبى ندارد و كفّاره هم ندارد. (ص 105، م 242 و م 349) و همچنين دمپايى و بند ساعت دوخته جايز است. (ص 535 س 22 و 23).

آيةاللَّه زنجانى: 1- احتياط واجب در حال احرام مى بايست از پوشيدن هميان و كمربند و فتق بند پرهيز نمود ولى در حال ضرورت اشكالى ندارد. (ص 60 م 197).

2- به دوش انداختن بند ساك و قمقمه مانعى ندارد هر چند دوخته باشد. (م 199).

آيةاللَّه سيستانى: كمربند و بند ساعت و دمپايى و امثال آن اگر دوخته باشد اشكال ندارد ... و نيز اگر حاشيه لباس احرام دوخته باشد

ص: 95

يا بر آن ماركى باشد كه دوخته باشد اشكالى ندارد. (م 347) در (فتق بند دوخته) ضرورت لازم نيست و كفاره ندارد. (م 349).

امام خمينى رحمه الله: احتياط آن كه (قمقمه آب كه در محفظه دوخته نگهدارى مى شود) به دوش نيندازد و دست گرفتن آن مانع ندارد.

(م 496).

نگاه كردن در آينه

براى زينت و اصلاح خود حرام است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

براى مقصود ديگرى چون راننده ها جايز است: (آيات عظام:

خويى رحمه الله، خامنه اى، مكارم، سيستانى، بهجت، وحيد، تبريزى، زنجانى و صانعى).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى (قدس رهما)، فاضل و نورى:

احتياط آن است كه به آينه نگاه نكند اگر چه براى زينت نباشد. (م 368).

در حال ضرورت جايز است: (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى).

آيةاللَّه خامنه اى: نگاه كردن در آينه بدون قصد زينت مانند راننده و امثال آن اشكال ندارد. (همان).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى، بهجت، مكارم و تبريزى: نگاه به آينه بدون قصد زينت اشكال ندارد. (م 368).

و همچنين آيةاللَّه وحيد: (ص 102 م 244) و آيةاللَّه زنجانى:

(ص 68 م 244).

ص: 96

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: نگاه كردن در آينه براى محرم حرام است مطلقاً مگر در حال ضرورت. (آداب و احكام حج، ص 158، مناسك حج آيةاللَّه صافى، ص 58). نيز به مسأله 363 و 497 مراجعه شود.

عكس گرفتن در حال احرام

اشكال ندارد، اگر معلوم نباشد كه در آينه نظر مى شود. (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى (قدس سرهما)، صافى و نورى) (م 498).

اشكال ندارد. (آيات عظام: بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى رحمه الله، سيستانى، فاضل، مكارم و صانعى) (همان).

جدال

قسم به لفظ جلاله و مانند آن حرام است: (آيات عظام، امام خمينى، اراكى (قدس سرهما)، مكارم، نورى، خامنه اى و صانعى).

نيز احتياط در ترك غير از لا واللَّه و بلى واللَّه است: (آيات عظام:

خوئى، گلپايگانى (قدس سرهما)، تبريزى، وحيد، صافى، سيستانى و زنجانى).

به غير لفظ جلاله اشكال ندارد. (آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه بهجت).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى صانعى، مكارم و نورى:

جدال (گفتن «لا واللَّه» و «بلى واللَّه» است.) (ص 173) قسم اگر به لفظ «اللَّه» باشد يا مرادف آن مثل «خدا» در زبان فارسى، جدال است و اما قسم به غير خدا به هر كس باشد (مانند معصومين، كعبه، حضرت عباس و ...) ملحق به جدال نيست (م 374).

ص: 97

آيةاللَّه فاضل: ظاهراً لفظ «اللَّه» بدون «لا» و «بلى» جدال محرّم نيست، و مرادف (اللَّه) نيز به هر زبانى كه باشد جدال محرم نمى باشد.

(همان).

آيةاللَّه خويى و آيةاللَّه اراكى (قدس سرهما): بنابر احتياط واجب لفظ مرادف «اللَّه» به هر زبانى كه باشد ملحق به جدال است. (همان).

آيةاللَّه وحيد: احوط الحاق مطلق يمين است به اين دو كلمه.

(ص 103 م 247).

آيةاللَّه سيستانى: اظهر اين است كه هر قسمى به خدا بخورد جدال خواهد بود، خواه با كلمه اللَّه باشد يا نباشد. (ص 181 م 250).

آيةاللَّه بهجت: اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق است و اگر به لفظ جلاله باشد ظاهر تحقق حرام به مجرّد آن است.

(م 374).

آيةاللَّه زنجانى: بنابر احتياط واجب مى بايست از مطلق قسم خوردن به خداوند پرهيز شود. (ص 76 م 291).

آيةاللَّه تبريزى: احتياط در اين است كه بغير اين دو كلمه نيز قسم نخورد و همچنين با الفاظى كه مترادف آنهاست از هر لغتى كه باشد.

(م 373).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط لازم، گفتن كلمه «آرى واللَّه» و «بله واللَّه» و «نه واللَّه» ملحق به «جدال» است.

(م 374، مناسك آيةاللَّه صافى، ص 60، م 59).

ص: 98

انگشتر زينتى به دست كردن

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: حرام است انگشتر به دست كردن به جهت زينت و اگر براى استحباب باشد مانعى ندارد. (بعد از مسأله 386- سيزدهم).

آيةاللَّه زنجانى: بايد در حال احرام ساعت مچى به دست نباشد.

(ص 60 م 198).

آيةاللَّه مكارم: انگشتر زينتى به هر قصد باشد حرام است. (بعد از م 386) و همچنين آيةاللَّه خامنه اى. (م 388).

آيةاللَّه سيستانى: انگشتر بدست كردن براى زينت به احتياط واجب جايز نيست. (همان).

حنا بستن

حنا براى زينت، احتياط واجب در ترك است. (امام خمينى رحمه الله و آيات عظام: گلپايگانى، صافى، خامنه اى، فاضل، سيستانى، صانعى و نورى)

حنا براى زينت حرام است. (آيات عظام: خويى، تبريزى و مكارم)

مانع ندارد. (آيةاللَّه بهجت).

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى قدس سره، صافى، صانعى و نورى:

احتياط واجب آن است كه محرم حنا براى زينت نبندد بلكه اگر زينت

ص: 99

باشد ولو قصد نكند احتياط در ترك آن است، بلكه حرمت آن در هر دو صورت خالى از وجه نيست. (م 388).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى و مكارم: حنا بستن در صورتى كه زينت گفته شود بر محرم حرام است. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: بنابر احتياط واجب محرم بايد از به دست كردن انگشتر و به كار بردن حنا اجتناب كند، اگر اين ها زينت حساب شوند، گرچه قصد زينت نكند بلكه بايد از هر كارى كه زينت حساب شود اجتناب كند. (همان).

آيةاللَّه بهجت: حنا بستن اگرچه براى زينت باشد عيبى ندارد.

(همان).

آيةاللَّه فاضل: حرمت محل اشكال است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب براى زن و مرد محرم، ترك هر چيزى است كه عرفاً زينت شمرده شود، چه قصد زينت كردن داشته باشد، چه نداشته باشد و از اين قبيل است حنا ماليدن به روش معمول. (همان).

بستن حنا قبل از احرام

آيات عظام: امام خمينى، خويى، اراكى (قدس سرهم)، بهجت، تبريزى، سيستانى، صانعى و نورى: اگر قبل از احرام حنا ببندد گرچه اثرش تا زمان احرام بماند مانع ندارد، ولى احتياط خوب است.

(م 389).

ص: 100

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و صافى: در صورتى كه اثرش تا حال احرام باقى مى ماند بنا بر احتياط بايد خوددارى كند. (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر قصدش ادامه زينت براى حال احرام باشد اشكال دارد. (همان).

زيورآلات

امام خمينى، اراكى (قدس سرهما)، خامنه اى، نورى و صانعى: اگر زيور، زينت باشد احتياط واجب ترك آن است، هر چند قصد تزيين نداشته باشد. امام: بلكه حرمت آن خالى از قوّت نيست. (م 391).

آيات عظام: خويى، گلپايگانى (قدس سرهما)، بهجت، تبريزى، صافى و سيستانى: پوشيدن زيور براى زينت بر بانوان محرم حرام است. (م 391). آيةاللَّه سيستانى: و اگر به قصد زينت هم نباشد ولى زينت به حساب آيد احتياط واجب در ترك است. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر زيور زينت باشد بدون قصد تزيين احتياط مستحب ترك است، ولو عادت به پوشيدن داشته باشد. (همان).

امام خمينى و ساير آيات عظام: زيورهايى را كه عادت داشته به پوشيدن آن، لازم نيست براى احرام بيرون آورد، ولى نبايد آن ها را به مرد حتى شوهر خود نشان دهد. (م 392 و 393)

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط مستحب به محارم خود نشان ندهد (همان).

ص: 101

ازاله مو

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: ازاله مو از بدن خود يا غير خود چه مُحرم باشد چه محلّ، حرام است. (بعد از مسأله 400، شانزدهم).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر در وقت غسل يا وضو موئى بدون قصد كنده شود اشكال ندارد (م 403).

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى (قدس سرهما)، صافى، نورى، صانعى و مكارم:- اگر دست بكشد به سر يا ريش خود و يك مو يا بيشتر بيفتد احتياط واجب آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد.

(م 409).

آيةاللَّه خامنه اى: وجوب اين احتياط معلوم نيست. (همان).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، فاضل، بهجت، تبريزى و سيستانى: بايد يك مشت طعام بدهد. آيةاللَّه سيستانى: اگر بى جهت دست بكشد.

(همان).

آيةاللَّه وحيد: احتياط مستحب يك كف طعام بدهد. (ص 107 م 257).

پوشاندن سر براى مردان

امام خمينى و ساير آيات عظام: (حرام است) پوشاندن مرد سر خود را به هر چه او را بپوشاند، ولى جايز است دست ها را روى سر بگذارد گرچه احتياط در ترك است، و جايز نيست سر را زير آب كند و در

ص: 102

حكم سر است بعض سر و گوش ها ظاهراً از سر حساب مى شود. (م 412 تا 415) ولى گذاشتن سر روى بالش براى خوابيدن. (م 419) و نيز زير دوش حمام رفتن اشكالى ندارد (م 421) و نبايد چيزى روى سر بيندازد (م 423).

آيةاللَّه بهجت: احوط و اولى ترك پوشاندن سر است با دست در غير موارد ضرورت عرفيّه يا شرعيّه، اگرچه جواز خالى از وجه نيست. (همان) و پوشاندن گوش ها نيز جايز نيست. (ص 95 م 262).

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب (گوش ها از سر حساب مى شود). (م 415).

آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه نورى: گوش ها ملحق به سر است. (همان).

آيةاللَّه وحيد: جايز نيست و پوشاندن سر به قسمتى از بدن مثل دست احوط ترك آن است. (ص 108 م 260).

آيةاللَّه خامنه اى: جايز نيست تمام سررا بپوشاند و يا آن را زير آب كند ولى حرمت آن نسبت به بعض سر معلوم نيست. (م 414).

آيةاللَّه زنجانى: پوشاندن سر هنگام خاراندن با دست جايز است. (ص 61، م 203).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: بردن بعض سر در آب مانعى ندارد. (م 414).

خشك كردن سر با حوله براى مرد

اشكال دارد: (آيات عظام: امام خمينى، خوئى، اراكى (قدس سرهم)، صافى، سيستانى، فاضل، تبريزى، زنجانى، نورى و صانعى).

ص: 103

مانع ندارد (طورى كه سرپوشيده نشود): (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، بهجت، خامنه اى و مكارم).

آيات عظام: امام خمينى، خوئى، اراكى (قدس سرهم)، صافى، نورى، فاضل، تبريزى و صانعى: نبايد سر يا بعض آن را با حوله و دستمال خشك كند. (م 422).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، بهجت و مكارم: خشك نمودن سر به وسيله حوله و دستمال مانع ندارد ولى بايد طورى خشك كند كه سر پوشيده نشود. (م 422).

آيةاللَّه خامنه اى: خشك كردن سر با حوله اشكال ندارد مگر در صورتى كه حوله را بر روى تمام سر بيندازد و سر را با آن خشك كند.

(همان).

آيةاللَّه زنجانى: با پارچه و حوله هنگام خشك كردن جايز است ولى خلاف احتياط استحبابى است. (م 203).

آيةاللَّه سيستانى: هر چند به نحو كشيدن پارچه بر سر باشد بنا بر احتياط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله يا پارچه را بگيرد و به مقدارى كه در مسح سر واجب است خشك كند. (همان).

پوشاندن زن، صورت خود را

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى (قدس سرهما)، صافى، صانعى، نورى و فاضل: (حرام است) پوشاندن زن روى خود را يا بعض

ص: 104

آن را به نقاب و روبند و برقع. (بعد از م 427) ولى اگر صورت را براى خوابيدن روى بالش بگذارد مانعى ندارد. (م 431) پوشاندن اطراف صورت براى نماز مانعى ندارد ولى بعد از نماز فوراً بايد باز كند.

(م 432).

آيةاللَّه خامنه اى: بر زنان حرام است پوشاندن صورت به آن گونه كه عادتاً براى حفظ حجاب مى كنند و امّا پوشاندن گوشه هايى از بالا يا پايين صورت يا دو طرف آن بطورى كه پوشاندن صورت بر آن صدق نكند مانع ندارد، چه در نماز چه در غير آن. (م 429).

آيةاللَّه مكارم: پوشاندن بعض صورت به طورى كه نقاب و برقع به آن نگويند جايز است. (همان) واجب نيست بعد از نماز آن را باز كند.

(م 432).

آيةاللَّه بهجت: بانوان مى توانند چادر و مانند آن را كه بر سر دارند تا زير گلوى خود پائين بكشند. (ص 96 م 267).

آيةاللَّه وحيد: احوط آن است كه بوسيله دست يا چيز ديگر نگذارد به صورت بچسبد. (ص 109 م 264) و نيز آيةاللَّه تبريزى: (ص 13 م 267). و معظم له فرمود: (بعض رو ...) بنا بر احتياط. (م 429).

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب بعض او را نيز نپوشاند.

(م 429).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى و سيستانى: احتياط آن است كه بعد از نماز آن را باز كند. (م 432).

ص: 105

آيةاللَّه فاضل: بنا بر اقوى پوشاندن صورت در قسمت پايين آن، از بينى تا چانه جايزنيست و در قسمت بالاى آن بنابر احتياط واجب. (م 429).

آيةاللَّه زنجانى: بهتر است چادر را با دست يا چيز ديگرى از صورت دور نگهدارد. (ص 63 م 220).

خشك كردن صورت (زن) با حوله

احتياط مراعات شود. (آيات عظام: امام خمينى، اراكى قدس سره، تبريزى، سيستانى، نورى و صانعى).

اشكال ندارد با شرط نپوشاندن صورت: (آيات عظام: خامنه اى، گلپايگانى رحمه الله، صافى، بهجت).

اشكال ندارد: (مكارم).

جايز نيست (خوئى رحمه الله و فاضل).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى (قدس سرهما)، صانعى، تبريزى، سيستانى و نورى: (در پاك كردن زن محرم صورت خود را با حوله) احتياط مراعات شود. (م 506).

آيةاللَّه خامنه اى: اگر حوله را بر روى همه صورت بيندازد اشكال دارد، و در غير اين صورت مانع ندارد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: مانعى ندارد. (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله، آيةاللَّه فاضل: جايز نيست. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، و آيةاللَّه صافى: بنحوى كه صورت پوشيده نمى شود خشك كند. (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر تدريجى باشد مانعى ندارد. (همان).

ص: 106

استظلال (سايه گرفتن) در روز

استظلال در روز در مكه، منى و عرفات

مانع ندارد: (آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى (قدس سرهم)، فاضل، مكارم، خامنه اى، وحيد، نورى، صافى و صانعى).

بنابر احتياط مانع دارد: (آيات عظام: زنجانى، سيستانى، تبريزى، بهجت و خويى): (شهر جديد).

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى (قدس سرهم)، فاضل، صافى، نورى، خامنه اى، مكارم و صانعى: حرام بودن سايه قرار دادن بالاى سر مختص به حال منزل طى كردن است، و امّا در حالى كه در محلى منزل كرد در منى باشد يا غير آن زير سايه رفتن مانع ندارد. و با چتر و مثل آن سايه بر سر قرار دادن مانع ندارد اگر چه در حال راه رفتن باشد پس مانع ندارد كه در منى از چادر خود تا محلى كه ذبح مى كنند يا محلى كه رمى جمرات مى كند با چتر برود. (م 438 و 490) و نيز آيةاللَّه وحيد: (ص 110 م 268).

آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط نمى تواند در حال حركت براى خود سايه اى درست كند مثل آنكه چتر بردارد و يا سوار ماشين سقف دار شود. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: حرام بودن سايبان قرار دادن هنگام حركت، اختصاصى به حال طى كردن منزل ندارد، بلكه اگر در مكه يا منى يا

ص: 107

عرفات بخواهند در حال حركت چتر بسر بگيرند يا بر محمل يا ماشين مسقّف سوار شوند، جايز نيست، مگر اين كار براى شخص وى يا نوع مردم حرجى باشد و در صورتى كه اين كار براى شخص محرم حرجى باشد لازم است به جهت سايبان قرار دادن، كفّاره بدهد ولى در صورت حرج نوعى، كفاره لازم نيست. (ص 64 م 227).

آيةاللَّه سيستانى: (در مكه و منى) حكم به جواز سايه قرار دادن بالاى سر خود به وسيله چتر يا سوار شدن ماشين سقف دار خيلى مشكل و احتياط نبايد ترك شود. (م 438).

آيةاللَّه بهجت: هنگامى كه به مكه رسيد ... مى تواند داخل خانه و خيمه و مانند اين ها برود ولى هنگام تردد بنابر احتياط واجب زير سايه نرود. (ص 97 م 271).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: و در قسمت جديد شهر مكّه بنا بر احتياط سوار ماشين سقف دار نشوند. (م 438).

توجّه: مى توان «احتياط واجب» را به مراجع ديگر ارجاع داد.

استظلال در شب

در شب سوار ماشين مسقف شدن

جايز است: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى (قدس سرهم)، فاضل، نورى، بهجت، صافى و صانعى).

اگر باد و باران نباشد مانع ندارد: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، خامنه اى، مكارم و سيستانى).

ص: 108

جايز (احتياط) نيست: (آيات عظام: زنجانى، تبريزى و وحيد).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى (قدس سرهم)، بهجت، صافى، فاضل، نورى و صانعى: در شب، استظلال نيست بنابر اين جايز است محرم در شب با ماشين سقف دار به مكه برود. (م 485 و 444).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: مراد از استظلال، تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنهاست. پس اگر هيچ كدام از آن ها نباشد به نحوى كه وجود و عدم سايبان يكسان باشد اشكال ندارد. و در اين حكم بين شب و روز فرقى نيست. (م 444).

آيةاللَّه سيستانى: سوار شدن در ماشين سقف دار و مانند آن در شب، در صورتى كه باران نباشد اشكالى ندارد و اگر بارانى باشد كفّاره دارد و به احتياط واجب جايز نيست. (م 444) و (ص 6- 195 م 270).

آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط در حرمت استظلال فرقى بين شب و روز نيست. (م 444).

آيةاللَّه زنجانى: مرد محرم نمى تواند در روز ابرى و شب، سوار هواپيما يا ماشين سقف دار شود. (ص 65 م 229).

آيةاللَّه وحيد: احتياط واجب ترك تظليل در شب است. (ص 110 م 267).

آيةاللَّه خامنه اى: ولى احتياط به ترك تظليل در شب هاى بارانى و سرد ترك نشود مگر اينكه اين احتياط موجب حرج شود. (م 444).

ص: 109

آيةاللَّه مكارم: استظلال در شب جايز است اما در شب هاى سرد و بارانى بايد كفّاره بدهد. (م 444).

احرام از تنعيم

احرام از تنعيم و سوار ماشين مسقف شدن:

مانع ندارد: (آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى (قدس سرهم)، خامنه اى، فاضل، صافى، نورى و مكارم).

بنابر احتياط ترك كند: (آيات عظام: تبريزى، بهجت، سيستانى، خوئى و صانعى).

جايز نيست: (آيةاللَّه زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، اراكى (قدس سرهم)، مكارم، فاضل، صافى و نورى: چون تنعيم جزء مكه شده و مكّه منزل است استظلال مانع ندارد. (م 509).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: بنابر احتياط استظلال نكند تا دخول مكّه متيقّن سابق (همان).

آيةاللَّه زنجانى: كسى كه از تنعيم براى عمره مفرده محرم مى شود نمى تواند با ماشين مسقف تا مسجدالحرام برود، اگر چه در شب باشد. (ص 66 م 233).

آيةاللَّه بهجت: به احتياط واجب جايز نيست. (م 509).

آيةاللَّه تبريزى: احتياط لازم ترك استظلال در تنعيم و در حركت از آن جا تا مسجدالحرام يا محل اقامت است. (همان).

ص: 110

آيةاللَّه سيستانى: حكم به جواز استظلال خيلى مشكل و احتياط نبايد ترك شود. (همان).

آيةاللَّه صانعى: احوط در ترك است. (همان).

خون بيرون آوردن از بدن و مسواك زدن

مسواك زدن اگر خون بيايد:

جايز نيست: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى (قدس سرهم)، فاضل، خامنه اى، صافى، نورى و صانعى).

مكروه است: (آيةاللَّه وحيد).

احتياط واجب: (آيةاللَّه خوئى رحمه الله، آيةاللَّه بهجت).

جايز است: (آيات عظام: تبريزى، سيستانى، مكارم و زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى (قدس سرهم)، خامنه اى، نورى، صافى، فاضل، و صانعى: (جايز نيست) بيرون آوردن خون از بدن خود، به مثل خراشيدن و همين طور به مسواك نمودن اگر از بن دندان ها خون بيرون آورد. (م 451).

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط مستحب (م 451).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و بهجت: بنابر احتياط واجب (در مسواك).

(همان).

آيةاللَّه تبريزى و سيستانى: مسواك عيبى ندارد اگر چه بداند خون خارج مى شود و كفاره ندارد (همان).

ص: 111

آيةاللَّه وحيد: خون بيرون آوردن از بدن مكروه است (ص 111).

آيةاللَّه زنجانى: اگر به جهتى چون ناتوانى لثه، مسواك كردن، موجب بيرون آمدن خون گردد مانعى ندارد. (ص 73 م 278).

ناخن گرفتن

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: ناخن گرفتن دست ها و پاها جايز نيست (م 455) امّا ناخن ديگرى گرفتن اشكال ندارد.

(م 522، 523).

كندن دندان

احتياطاً جايز نيست. (امام خمينى، اراكى 0، فاضل، صانعى، نورى).

جايز است. اگر خون نيايد (آيات عظام: خوئى، تبريزى، بهجت، سيستانى و مكارم).

جايز است. (آيات عظام: خامنه اى، وحيد).

حرام است: (آيةاللَّه گلپايگانى و صافى).

امام خمينى، اراكى قدس سره، نورى، فاضل و صانعى: كندن دندان، هر چند خون نيايد بنابر احتياط (جايز نيست) و احتياط آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد (م 468).

آيةاللَّه خامنه اى: كشيدن دندان بدون خونريزى نه حرام و نه كفّاره

ص: 112

دارد و در صورتى كه كشيدن دندان ضرورت پيدا كند و منجر به خونريزى شود احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد. (م 468).

آيةاللَّه مكارم: (اجتناب) بنابر احتياط مستحب اگر خون نيايد.

(همان)، همچنين آيةاللَّه زنجانى: (ص 73 م 277).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، سيستانى، تبريزى: اگر (خون نيايد) جواز آن بعيد نيست (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: بر محرم حرام است كه دندان خود را بكند، هر چند خون نيايد. (م 468).

آيةاللَّه وحيد: كندن دندان حرام نيست. (ص 112 م 273).

آيةاللَّه بهجت: كندن دندان در صورتى كه موجب خون آمدن شود، حرام است، ولى كفاره ندارد. و اگر موجب خون آمدن نشود و يا كندن دندان ضرورت داشته باشد، مانعى ندارد. (همان).

كندن درخت يا گياه حرم

امام خمينى رحمه الله، و ساير آيات عظام: حرمت كندن درخت يا گياهى كه در حرم روئيده باشد مختص به محرم نيست بلكه براى همه كس ثابت است. اگر بعض درخت را قطع كند اقوى آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد.

ولى اگر بنحو متعارف راه رفته و گياهى از راه رفتن او قطع شود اشكالى ندارد (23 از محرمات، م 475، 478، 479).

ص: 113

آيةاللَّه بهجت: اطلاق حكم در صورت علم به قطع (گياه در صورت راه رفتن) و عدم ضرورت مورد تأمل است. (م 479).

دستور دادن در حال احرام

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: درخواست و دستور دادن به ديگرى در حال احرام، مانند اين كه بگويد: يك ليوان آب يا چاى ... به من بده، اشكال ندارد و موجب كفّاره هم نمى شود (م 527).

ارتكاب غيرعمدى محرّمات

امام خمينى رحمه الله: كسى كه از روى ندانستن مسأله يا نسيان از حكم يا موضوع يا غفلت، بعضى از محرمات احرام را ارتكاب نمود كفّاره ندارد مگر صيد ... (برخى از مراجع عظام توضيحاتى دارند كه در (مناسك محشى م 1320) آمده است.).

ص: 114

فصل هفتم: طواف

اشاره

الف: شرايط طواف، پنج چيز است:

1- نيّت

2- پاك بودن از حدث اصغر و اكبر (وضو داشته باشد و اگر غسل واجبى دارد انجام دهد.)

3- طاهر بودن بدن و لباس از نجاست.

4- ختنه كردن مردان.

5- ستر عورت.

ب: (واجبات طواف) چيزهايى كه در حقيقت طواف، دخالت دارند. و آن هفت چيز است:

1- ابتداء نمودن از حجرالاسود.

2- ختم نمودن هر دورى به حجرالاسود.

3- در حال طواف، خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده باشد.

4- داخل كردن حجر اسماعيل در طواف.

5- طواف بين خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم باشد. (اين مورد اختلافى است كه مى آيد).

ص: 115

6- خارج بودن طواف كننده از خانه و آنچه از آن محسوب مى شود مثل شاذ روان.

7- هفت شوط (دور) تمام بزند، نه كمتر نه زيادتر.

حدّ مطاف

انجام طواف بين خانه و مقام:

لازم است مگر در حال اضطرار: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى قدس سره، تبريزى، زنجانى و بهجت).

لازم نيست: (آيات عظام: خوئى، گلپايگانى قدس سره، صافى، خامنه اى، مكارم، نورى، وحيد، سيستانى و صانعى، فاضل: (اگر ضرورت عرفى اقتضا كند)).

امام خمينى، آيةاللَّه اراكى قدس سره: بايد طواف بين خانه كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام (تقريباً 5/ 26 ذراع) از تمام اطراف باشد.

(بعد از م 591).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت (5/ 26 ذراع) نيز كافى است ... ولى مراعات احتياط با قدرت و تمكن بهتر است. (م 592).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: تا جائى كه جمعيت طواف كننده متصل به يكديگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ، صحيح و مجزى است. ولى مع ذلك با امكان، اولى رعايت حدّ است. (همان).

ص: 116

آيةاللَّه صانعى: بنابر احتياط مستحب (بين كعبه و مقام ابراهيم) باشد. هر چند طواف در خارج از مقام با اتصال صفوف طواف كنندگان خالى از قوت نيست (همان).

آيةاللَّه مكارم: رعايت اين شرط لازم نيست، ولى بهتر است.

(همان).

آيةاللَّه تبريزى: در صورت امكان بنا بر احتياط، طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم باشد ولى در موارد ازدحام طواف در خارج اين محدوده هم كافى است. (همان).

آيةاللَّه نورى: مستحب است طواف بين خانه و مقام ابراهيم عليه السلام.

(همان).

آيةاللَّه زنجانى: رعايت محدوده طواف براى طواف كننده لازم است و طواف در خارج آن حدّ كفايت نمى كند. (ص 108 م 425).

آيةاللَّه وحيد: اقوى آن است كه طواف در دورتر از حدّ مطاف جايز است ولى براى كسى كه تمكن دارد كراهت دارد. (ص 8- 127 م 300).

آيةاللَّه بهجت: ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت نيز كافى باشد براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آن ها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن متعيّن است و با تحرّى اوقات خلوت نسبى و عدم تمكن از طواف در حدّ لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حدّ است با رعايت اختلاف اطراف در مانع (م 592).

ص: 117

آيةاللَّه سيستانى: بعيد نيست كه در بيش از مقدار ذكر شده هم، طواف جايز باشد گرچه كراهت دارد. و در صورت توانائى رعايت احتياط اولى است. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: براى مطاف حدّى وجود ندارد و تا هر جاى مسجدالحرام كه طواف در آن، طواف كعبه صدق كند مجزى است بلى مستحب است كه اگر ازدحام و اضطرار نباشد فى ما بين كعبه و مقام ابراهيم انجام دهند. (همان).

آيةاللَّه فاضل: و چنانچه ضرورت عرفى اقتضا كند طواف در خارج از محدوده، با رعايت الاقرب فالاقرب صحيح است (همان).

حد مطاف در حالت اضطرار

امام خمينى رحمه الله: و در صورت عدم امكان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حدّ مزبور مانع ندارد با مراعات الاقرب فالاقرب.

(م 638).

آيةاللَّه زنجانى: اگر نتواند در محدوده طواف كند، بايد طواف را به تأخير بيندازد تا زمانى كه بتواند- ولو با كمك ديگران- در داخل محدوده طواف كند و اگر با تأخير نيز برايش ممكن نباشد، بايد نايب بگيرد كه در داخل محدوده طواف كند و احتياط مستحب آن است كه خود نيز در خارج محدوده طواف كند. (ص 108 م 425).

توضيح: در حد مطاف فتاواى ساير مراجع در مسأله 592 ذكر شد.

ص: 118

خروج از مطاف در اثر ازدحام

س- شخصى بر اثر شلوغى، مقدارى از طواف را در خارج مطاف انجام داد و بعد بقيه اعمال را نيز انجام داده است تكليف او چيست؟

امام خمينى و آيةاللَّه اراكى قدس سره: اگر ممكن نبوده ولو در وقت ديگر كه در حدّ، طواف كند اشكال ندارد، وگرنه بايد طواف و نماز اعاده شود. (م 699).

آيةاللَّه بهجت: و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند. (همان).

آيةاللَّه مكارم: در هر صورت اعاده لازم نيست (همان).

توضيح: نظر ساير مراجع در مسأله 592 ذكر شد.

خارج شدن از مطاف به هنگام نظافت مسجد

س- گاه به خاطر نظافت، انسان از مطاف خارج مى شود آيا به همين مقدار ضرورت حاصل است كه طوافش در خارج مطاف صحيح باشد يا بايد صبر كند تا نظافت تمام شود؟ و اگر كه ضرورت است و طواف را انجام داده تكليفش چيست؟

امام خمينى و آيةاللَّه اراكى قدس سره: اگر امكان دارد كه در حدّ، طواف كند بايد صبر كند و در حدّ طواف كند، و در اين صورت طواف در خارج حدّ صحيح نيست. (م 666).

ص: 119

آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه خويى: در فرض مزبور طواف صحيح است. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه مكارم: طواف حدّ معينى ندارد (همان).

آيةاللَّه فاضل: افرادى كه به طريق مذكور عمل كردند، طواف و نماز را بايد اعاده كرده و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كنند، و اگر كيفيت مذكور در طواف نساء واقع شده زن بر آن ها حلال نشده است.

بلى، اگر در چنين حالاتى ضرورت عرفى اقتضا كرده و صبر كردن براى انجام طواف در محدوده، مستلزم عسر و حرج بوده و در خارج حد با رعايت الاقرب فالاقرب انجام شده صحيح است و از احرام خارج شده است (همان).

آيةاللَّه بهجت: مى تواند در كنارى قرار بگيرد تا بعد از تمام شدن كار آن ها، از آن جا كه طوافش را قطع كرده بود به طوافش ادامه بدهد و صحيح است. (همان).

توضيح: فتواى ساير آيات عظام در مسأله 592 ذكر شد.

فاصله مطاف از حجر اسماعيل

محاسبه از خانه كعبه (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى قدس سره، تبريزى، بهجت).

محاسبه از ديوار حجر (آيات عظام: فاضل، زنجانى).

ص: 120

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، تبريزى و بهجت: بايد در طواف (در قسمت حجر اسماعيل) بيشتر از 5/ 6 ذراع دور نشوند. (م 595).

آيةاللَّه فاضل: از حجر به مقدار 5/ 26 ذراع عنوان مطاف را دارد لكن رعايت احتياط يعنى طواف در مقدار 5/ 6 ذراع نيكو است.

(همان).

همچنين آيةاللَّه زنجانى: (ص 107 م 424).

توضيح: مراجعى كه فاصله 5/ 26 ذراع را در مطاف شرط نمى دانند در قسمت حجر نيز حدّ خاصّى را واجب نمى دانند.

دست كشيدن به ديوار حجر و كعبه

جايز نيست: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، بهجت، فاضل و نورى).

جايز است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

آيات عظام: امام خمينى، خوئى، گلپايگانى (قدس سرهم)، صافى، تبريزى، سيستانى، مكارم، خامنه اى و صانعى: دست به ديوار كعبه گذاشتن در آن جايى كه شاذروان است جايز است و به طواف ضرر نمى رساند گرچه احتياط ترك آن است. (م 599).

و در حال طواف، دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل جايز است و به طواف ضرر نمى رساند، گرچه احتياط مستحب در ترك آن است. (م 600).

ص: 121

آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتياط واجب جايز نيست، و بايد همان قسمت را اعاده كند. (همان).

آيةاللَّه بهجت: احوط آن است كه در حال طواف دست بر ديوار حجر و كعبه نگذارد. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: بوسيدن خانه كعبه و دست گذاردن روى ديوار حجر و ديوار خانه در بالاى شاذروان در بين طواف، مانعى ندارد.

همچنانكه طواف كردن در حال بوسيدن كعبه بى اشكال است.

(ص 109 م 430).

آيةاللَّه وحيد: احتياط مستحب آن است كه در حال طواف دست روى حجر اسماعيل نگذارد و به ديوار كعبه دست نكشد. (ص 129 م 303).

پشت كردن به كعبه در حال طواف

اعاده آن مقدار كه پشت به كعبه كرده است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

در اثر ازدحام لازم نيست: (آيات عظام: خويى رحمه الله، خامنه اى، مكارم و تبريزى).

عدم اعاده در صورت عسر و حرج: (آيةاللَّه فاضل).

در اثر ازدحام اعاده لازم است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صافى، بهجت، نورى و صانعى).

ص: 122

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صافى، بهجت، نورى، صانعى: اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعيت پشت به خانه شود و قمستى از طواف به اين صورت انجام گيرد يا در اثر فشار جمعيت، شخص را مقدارى جلو ببرند بايد مقدارى از طواف را كه پشت به خانه يا بدون اختيار بوده، اعاده شود و اگر نمى تواند برگردد، با جمعيت بدون قصد طواف برود تا به جايى كه بايد از آنجا طواف را اعاده كند برسد، و از آنجا تدارك نمايد.

(م 641، 640 و 639)

آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه مكارم: اگر از اول نيت مى كند كه خود را در وسط جمعيت قرار دهد و طواف كند، هر چند او را ببرند، اعاده لازم نيست. (م 639)

آيةاللَّه سيستانى: اگر به واسطه كثرت جمعيت نمى تواند برگردد مى تواند بدون قصد طواف، تا حجرالاسودحركت كند و آن دور را از سر بگيرد. (م. 639)

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نمى شود مادامى كه ساير شرايط موجود باشد.

(م 639).

توضيح: منظور از ازدحام جمعيت و بى اختيار طواف كردن، اين نيست كه در اثر فشار جمعيت تندتر برود و در اين صورت اگر قدم ها را به اختيار خود بردارد و طوافش صحيح است. (م 640).

ص: 123

آيةاللَّه فاضل: (اگر بى اختيار او را ببرند) و وقت خلوت پيدا نكند و اعاده نيز مستلزم عسر و حرج باشد به همين مقدار اكتفا كند و طواف در اين فرض صحيح است. (همان).

شكّ در اشواط طواف

آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، خويى رحمهم الله، صافى، نورى، صانعى و تبريزى: اگر در آخر دور يا اثناء آن شك كند بين 6 و 7 و هرچه پاى نقيصه در كار است طواف او باطل است. (م 626).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: و بنا بر احتياط (مستحب) طواف را تمام كند و بعد از آن اعاده نمايد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: بطلان طواف او و لزوم استيناف خالى از قوّت نيست با آن كه فى الجمله احوط است، و احوط از آن، بنا بر اقلّ بگذارد و اتمام. و بعد از آن، طواف را اعاده نمايد. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر شك در نقيصه در غير 6 و 7 باشد طوافش باطل است و اگر شك در پايان شوط بين 6 و 7 باشد، بنابر احتياط واجب طواف را اعاده كند و اگر در اين صورت بنا را بر 6 گذاشت و از روى جهل به مسأله طواف را تمام كرد و متوجه مسأله نشد تا وقت اعاده گذشت، طوافش صحيح است و اگر شك در زياده و نقصان باشد، مثل اين كه شك كند بين 6 و 7 و 8 يا بين 6 و 8، طوافش باطل است. (همان).

آيةاللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب (باطل است). (همان).

ص: 124

گمان و ظن در اشواط

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: گمان (ظنّ) در عدد دورها، اعتبار ندارد و حكم شك را دارد. (م 629).

آيةاللَّه بهجت: حكم آن مانند حكم ظنّ در نماز است. (همان).

طواف در حال گمان

آيات عظام: امام خمينى، اراكى، بهجت، سيستانى، صانعى، مكارم و نورى: اگر بعد از شك در اشواط، چون گمانش به يك طرف بيشتر بود، بنا را بر آن طرف گذاشت و بعد از انجام اعمال يقين به صحت طواف خود پيدا كرد، طوافش صحيح است (م 655).

آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط لازم، طواف را اعاده كند (همان).

آيةاللَّه خوئى: بنابر احتياط صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه صافى، آيةاللَّه گلپايگانى: اگر به قصد رجاء و كشف حال طواف را ادامه داده صحيح است (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر با اطمينان به يك طرف ادامه داده صحيح است و الّا بايد احتياطاً طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند (همان).

ص: 125

شك بعد از طواف

زيادتر از هفت دور، اعتنا نكند. (امام خمينى رحمه الله، و ساير مراجع).

كمتر از هفت دور، احتياط واجب اعاده كند. (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، مكارم، نورى و صانعى).

كمتر از هفت، تفضيل (آيات عظام: خويى و تبريزى).

اعاده لازم نيست (آيات عظام: فاضل، بهجت، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى و سيستانى).

آيات عظام امام خمينى رحمه الله، نورى، صانعى، مكارم: اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شك كند كه آيا طواف را زيادتر از هفت دور بجا آورده يا نه؟ يا شك كند كمتر بجا آورده يا نه؟ اعتنا نكند و طوافش صحيح است. لكن در صورت دوم خالى از اشكال نيست و احتياط ترك نشود. (م 622)

آيةاللَّه فاضل: اين اشكال در صورت عدم انصراف از طواف است. اما اگر شك بعد از انصراف و دخول در نماز طواف باشد اعتنا نكند و طواف او صحيح است بلكه ظاهراً به محض انصراف هم طواف محكوم به صحت است و لازم نيست اعتنا كند. (همان)

آيةاللَّه بهجت: هر گاه بعد از فراغ از طواف شك كند، كه آيا طوافم هفت دور يا كمتر يا بيشتر بوده، اعتنا به شك ننمايد. مانند كسى كه بعد از شروع به نماز طواف چنين شكى بكند. (همان)

ص: 126

آيةاللَّه خويى؛، و آيةاللَّه تبريزى: در صورت دوم (شك در نقيصه) طواف باطل است. مگر اين كه بعد از دخول در نماز طواف شك كند كه به شكش اعتنا نمى كند. (همان)

آيات عظام: اراكى، گلپايگانى و صافى: اين احتياط واجب نيست. (همان)

آيةاللَّه سيستانى: اگر بعد از طواف يا بعد از تجاوز از محل در عدد شوطها يا صحت آن ها شك كند اعتنا نكند. مثلًا پس از فوت موالات يا بعد از وارد شدن در نماز طواف شك نمايد. (همان)

شك در طواف مستحبى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر در طواف مستحبى در عدد دورها شك كند، بنا بر اقلّ بگذارد و طوافش صحيح است. (م 627).

انجام يك شوط طواف مستحبى:

امام خمينى و ساير آيات عظام: نيابت در يك شوط طواف مستحبى صحيح نيست، ولى مى توان مجموع طواف را به نيّت چند نفر انجام داد (م 769).

آيةاللَّه سيستانى: نيابت در يك شوط نيز صحيح است، ولى در اين صورت نبايد مجموع هفت شوط را به عنوان يك طواف انجام دهد (همان).

آيةاللَّه مكارم: و نيز مى تواند ثواب هر شوط را به يك نفر اهدا كند (همان).

ص: 127

كثيرالشكّ

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: شخص كثيرالشكّ در عدد دورها اعتنا به شكش نكند و احتياط آن است كسى را وادار كند كه عدد را حفظ كند. (م 628).

آيةاللَّه مكارم: و بنابر آنچه به نفع اوست بگذارد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: مثل كثيرالشكّ در نماز است (نبايد اعتنا كند (م رساله 973)

آيةاللَّه خويى: كثيرالشك در طواف تا به حدّ وسواس نرسد بايد به شكش اعتنا كند (همان).

آيةاللَّه سيستانى: نبايد اعتنا كند، چنانچه در نماز نبايد اعتنا كند (همان).

قطع طواف

قطع طواف واجب بى عذر:

اشكال دارد: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى و زنجانى).

اشكال ندارد: (آيات عظام: تبريزى، مكارم، بهجت، فاضل و صانعى).

تفصيل: (آيات عظام: خويى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى ف سيستانى و زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله نورى: بعد از انجام مقدارى از طواف (واجب) يا سعى، رها كردن آن اشكال دارد و اگر بعد از شوط

ص: 128

چهارم طواف باشد، بايد آن را اتمام كنند و نماز بخوانند و دو مرتبه طواف و نماز را اعاده نمايند (م 657).

آيةاللَّه عظام: بهجت، مكارم و فاضل: اشكال ندارد (همان).

آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه گلپايگانى: اقوى صحت طواف است و اگر بعد از شوط چهارم بوده، نقصان طواف قطع شده را واجب است به جا آورد و نماز آن را نيز بخواند (همان).

آيةاللَّه صانعى: صحت طواف از سر گرفته ... خالى از وجه نيست، ولى احتياط مطلوب است (همان).

آيةاللَّه تبريزى: در هر دو صورت اگر يك طواف كامل نيست، وظيفه فعليه، اعم از تمام و اتمام به جا آورد كافى است (همان).

آيةاللَّه سيستانى: (اشكال دارد) مگر اين كه جاهل قاصر باشد (همان).

آيةاللَّه اراكى: بعد از نصف شوط چهارم (همان).

آيةاللَّه خويى: در صورت اعتقاد به جواز از سر گرفتن طواف، عمل مزبور مجزى است (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: در اين مسأله فتوايشان يافت نشد.

آيةاللَّه زنجانى: قطع (طواف واجب) جايز نيست ... ولى اگر موالات عرفيه را از بين نبرد مانعى ندارد. (ص 111 م 440).

ص: 129

قطع طواف براى نماز

بعد از دور چهارم، طواف را تمام كند. (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

بعد از 5/ 3 دور، احتياط اتمام و اعاده. (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، فاضل و صافى).

قبل از نصف به احتياط اعاده كند (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خويى رحمه الله، فاضل، صافى، صانعى، نورى و مكارم).

قبل از نصف اتمام كند. (آيات عظام: سيستانى، وحيد، زنجانى و تبريزى).

قبل از نصف، تفصيل. (آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه بهجت).

آيات عظام امام خمينى رحمه الله، خويى رحمه الله، نورى: جايز است بلكه مستحب است قطع كند طواف را براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب و از هر جا كه قطع كرد از همانجا بعد از نماز اتمام كند و احتياط آن است كه به دستور مساله 620 عمل كند و سزاوار نيست اين احتياط ترك شود. (م 621)

مسأله 620: پس اگر بعد از چهار دور رها كرد از همانجا طواف را تمام كند و الا اعاده كند.

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله صافى، فاضل: ولى اگر از نصف گذشته و چهار شوط تمام نشده، احتياطاً طواف را تمام كند و بعد اعاده كند.

(همان)

ص: 130

آيةاللَّه اراكى: در ذيل مساله 620: «والّا بنابر احتياط بعد از اتمام اعاده كند.» (همان)

آيةاللَّه مكارم: ذيل مسأله 620: (والا) بنابر احتياط واجب اعاده كند. (همان) ذيل مسأله 621 (سزاوار نيست اين احتياط ترك شود):

فرمودند: اين احتياط واجب نيست. (همان)

آيةاللَّه خامنه اى: كسى كه براى نماز واجب طواف واجبش را قطع كند، اگر بعد از اتمام نصف باشد، طواف را از همانجا كه قطع كرده اتمام كند و اگر قبل از آن بوده و مدت زمان طولانى بين قطع و اتمام فاصله شود بنابر احتياط، طواف را اعاده كند و گرنه بعيد نيست اين احتياط، واجب نباشد؛ اگر چه احتياط در هر حال خوب است و در تمام صور مذكور مى تواند آن طواف را رها نموده و از نو طواف كند و در اين مسأله فرقى بين اينكه نماز جماعت باشد يا فرادى، وقت نماز تنگ باشد يا نه، نيست (م 620)

آيةاللَّه سيستانى: اتمام كند و احتياط مستحب آن است كه طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند. (همان)

آيةاللَّه تبريزى: اعاده لازم نيست، و احتياط مستحب الخ (شبيه فتواى آيةاللَّه سيستانى).

آيةاللَّه صانعى: و الّا بنابراحتياط بعد از اتمام اعاده كند (م 620)

آيةاللَّه وحيد: (ص 130 م 307) و آيةاللَّه زنجانى: (ص 113 م 446) مى فرمايند: (از همانجا اتمام كند) هر چند قبل از شوط چهارم باشد يا از مطاف خارج شده باشد يا موالات از بين رفته باشد.

ص: 131

آيةاللَّه بهجت: ذيل مسأله 621 (بعد از نماز اتمام كند): اگر موالات عرفيه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اكمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اكمال آن طواف و اعاده آن.

(م 621)

توجه: به مسأله 616 نيز مراجعه شود.

قِران و زياده

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: در طواف واجب، قِران جايز نيست. يعنى جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبال هم آورد بدون آنكه بين دو طواف، نماز فاصله شود. و در طواف مستحب مكروه است (م 611).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط واجب، سبب باطل شدن طواف مى شود. (همان).

آيةاللَّه وحيد: قران جايز نيست و در صورتى كه طواف دوّم را تمام نمايد چه هر دو واجب باشد و يا يكى واجب و يكى مستحب، طواف اوّل بنابر احوط و طواف دوّم بنابر اقوى باطل است و اگر طواف دوّم را ناتمام گذاشت، نه زياده است و نه قران ولى در بعضى از موارد مثل آنكه مكلّف در عين علم به حرمت قِران در آغاز يا اثناء طواف، قِران نمايد، بنابر احتياط طواف او باطل است. (ص 132).

ص: 132

اضافه سهوى بر طواف

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، تبريزى، مكارم و صانعى: اگر سهواً زياد كند بر هفت دور، پس اگر كمتر از يك دور است، آن را قطع كند و طوافش صحيح است. اگر يك دور يا زيادتر است، احوط آن است كه هفت دور به قصد قربت تمام كند، بدون تعيين مستحب يا واجب، و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند. و دو ركعت اوّل را براى فريضه قرار دهد بدون آن كه تعيين كند براى طواف اوّل است يا دوّم. (م 614).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اين احتياط مستحب است.

(همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: اين قسمت (دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند) در مناسك معظم لّه مذكور نيست. (همان).

آيةاللَّه فاضل: احتياط مستحب است كه دو ركعت نماز بعد از سعى براى غير فريضه انجام دهد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: احتياط در اين است كه دو ركعت فريضه قبل از سعى بجا آورد. و دو ركعت نافله را مى تواند بعد از سعى بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر از روى اشتباه چيزى بر شوطهاى طواف بيفزايد اگر بعد از ركن عراقى (ركن بعد از حجرالاسود) يادش آمد، مقدار افزوده را تا يك طواف كامل به اتمام برساند، و احتياط واجب

ص: 133

اين است كه طواف دوّم را بدون نيّت واجب يا مستحب، به قصد قربت انجام دهد. و پس از آن چهار ركعت نماز بخواند و احتياط مستحب انداختن فاصله بين آن هاست، بدين معنى كه دو ركعت قبل از سعى جهت طواف واجب و دو ركعت پس از سعى جهت طواف مستحبى بجاى آورد. و همچنين اگر بنابر احتياط واجب، اگر پيش از رسيدن به ركن عراقى يادش بيايد. (همان).

ترك طواف

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر مشغول سعى بين صفا و مروه باشد و يادش آمد كه طواف بجا نياورده بايد سعى را رها كند و طواف را بجا آورد و پس از آن سعى را اعاده كند (م 630)

آيةاللَّه زنجانى: اگر در اثناء سعى متوجه گردد، سعى را رها مى كند و پس از طواف و نماز، سعى را از سر مى گيرد و اگر بعد از سعى و قبل از تقصير متوجه شود پس از طواف و نماز، سعى را اعاده مى كند. و اگر بعد از تقصير متوجّه شود، طواف و نماز آن را بجا مى آورد و بنابر احتياط واجب سعى و تقصير را اعاده مى كند. و تا اعاده تقصير، از محرمات احرام اجتناب مى نمايد. (ص 94 و 95 م 375).

آيةاللَّه وحيد: اگر در اثناء سعى يادش آمد كه طواف را فراموش كرده، سعى را رها كرده و پس از طواف، بقيه سعى را تمام كند. و اگر بعد از سعى يادش آمد، طواف را بجا مى آورد و سعى را اعاده مى كند.

(ص 135 م 319).

ص: 134

آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى: اگر قبل از شوط چهارم يادش بيايد سعى را رها كند و طواف و پس از آن سعى را انجام دهد. و اگر بعد از اتمام شوط چهارم باشد، بعد از انجام طواف سعى را اتمام و به احتياط واجب آن را اعاده نمايد (همان).

اگر طواف باطل بوده و تقصير نموده است:

از احرام خارج شده، عمل را جبران كند: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، صانعى و نورى).

احتياطاً اعاده سعى و تقصير: (آيات عظام: مكارم، اراكى رحمه الله، بهجت، تبريزى و فاضل).

اعاده سعى و تقصير: (آيات عظام: خويى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى و سيستانى).

اعاده تقصير نه سعى: (آيةاللَّه زنجانى).

س- اگر طواف يا سعى يا نماز طواف در عمره به جهتى باطل شده باشد و شخص بدون توجه به آن، تقصير نموده باشد و لباش پوشيده و بعد متوجه شده كه عمل مزبور باطل بوده است وظيفه او چيست و كفاره دارد يا نه؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، صانعى و نورى: بايد عمل باطل شده را جبران كند و ظاهر اين است كه از احرام خارج شده و كفّاره ندارد. (م 650 و 647).

ص: 135

آيةاللَّه خويى رحمه الله: و اگر طوافش باطل بوده بايد لباس دوخته را بيرون بياورد و سعى و تقصير را نيز اعاده كند. (م 647).

آيةاللَّه سيستانى: اگر طواف يا سعى باطل بوده بايد عمل را با رعايت ترتيب جبران كند و تقصير نمايد و از تروك احرام قبل از آن اجتناب كند و پوشيدن لباس چون عمدى نبوده است كفّاره ندارد و اگر فقط نماز طواف باطل بوده است آن را انجام دهد و لازم نيست لباس احرام بپوشد. (م 650).

آيات عظام: فاضل، اراكى رحمه الله، بهجت، مكارم و تبريزى: اگر طواف باطل بوده احتياطاً بعد از اعاده طواف و نماز آن، سعى و تقصير را نيز اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام محرم را مراعات كند. (م 647).

آيةاللَّه زنجانى: (و اگر بعد از تقصير متوجه شد.) بنابر احتياط مستحب از محرمات اجتناب كرده، تقصير را اعاده مى كند ولى اعاده سعى لازم نيست. (ص 95 م 376).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، آيةاللَّه صافى: (اگر وضو باطل بوده و قبل از شروع اعمال حج فهميده) بايد پس از وضو، طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند. (م 647).

حمل مريض يا طفل براى طواف (اطافه)

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر كسى مريض يا طفل را حمل كند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف كند، طواف هر دو صحيح است (م 633).

ص: 136

استراحت در حين طواف

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: جايز است در بين طواف براى رفع خستگى و استراحت بنشيند يا دراز بكشد، و بعد از همانجا اتمام كند.

ولى نبايد آن قدر طول دهد كه موالات عرفيه به هم بخورد. (م 636).

توضيح: در صورت به هم خوردن موالات عرفيه، با توجه به اختلاف فتاوى در اتمام و اعاده به (م 636) محشى مراجعه شود.

نجاسات عفّو شده در طواف

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى و نورى: احتياط واجب آن است كه از نجاساتى كه در نماز عفو شده، مثل خون كمتر از درهم و جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند، مثل عرقچين، جوراب، حتى انگشتر نجس، اجتناب كند. (م 562).

آيةاللَّه صانعى: اين احتياط مستحب است. (همان).

آيةاللَّه مكارم: نجس بودن اين لباس هاى كوچك (عرقچين، جوراب) ضررى ندارد ولى خون كمتر از درهم معاف نيست. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: خونى كه در نماز معفو است در طواف معفو نيست، و در چيزهايى از قبيل: جوراب و عرقچين و نيز دستمال و انگشتر، طهارت شرط نيست. (همان).

آيات عظام: خويى رحمه الله، بهجت و تبريزى: طواف در جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند (ساتر نباشد)، اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين چيز نجس همراه انسان در طواف مانعى ندارد. (همان).

ص: 137

آيةاللَّه سيستانى: همراه داشتن چيز متنجّس در طواف مانع ندارد. (همان).

آيةاللَّه فاضل: ظاهر آن است كه از نجاساتى ... (امّا) در انگشتر و مانند آن كه ثوب صدق نمى كند، براى صحت طواف، طهارت آن ها شرط نيست. (همان).

آيةاللَّه وحيد: احتياط واجب آن است كه در طواف از نجاساتى كه در نماز عفو شده، مثل خون كمتر از درهم اجتناب كند، ولى اجتناب از خون قروح و جروح اگر حرجى باشد، لازم نيست و نيز همراه داشتن چيز متنجس اشكال ندارد (ص 115، م 293 و 294)

خون قروح و جروح

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: در خون قروح و جروح تا آنجا كه مى شود تطهير كرد يا لباس را عوض كرد، احتياط واجب آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند. و اگر تطهير مشقّت داشته باشد، لازم نيست تطهير كند. و احتياط آن است كه اگر مى تواند طواف را تأخير بيندازد تا بتواند بدون مشقّت تطهير كند (م 563 و 565).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: در صورتى كه تطهير مشقّت داشته باشد احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نائب بگيرد تا براى او طواف نمايد. (م 563).

ص: 138

آيةاللَّه تبريزى: اگر تطهير آن حرجى نباشد، احتياط واجب اين است كه آن را تطهير نمايد (همان).

توضيح: آيات عظام: خويى رحمه الله، خامنه اى و بهجت متعرض مسأله مشقت داشتن تطهير نشده اند.

شك در طهارتِ طواف (وضو و غسل)

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر بعد از تمام شدن طواف شكّ كند كه با وضو يا غسل آن را بجا آورده يا نه، طواف او صحيح است، لكن براى اعمال بعد بايد طهارت تحصيل كند (م 557).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: اگر بعد از حدث اصغر شك كند در اين كه قبل از طواف غسل كرده يا نه بايد غسل كرده و طواف را اعاده كند و براى اعمال آتيه وضو بگيرد. (همان).

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: اگر در اثناء طواف شك كند كه وضو داشته يا نه، پس اگر بعد از تمامى دور چهارم است، طواف را رها كند و وضو بگيرد و از همان جا تتمه طواف را بجا آورد، و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم است، احتياط واجب آن است كه طواف را تمام كند و اعاده كند. (م 558).

آيةاللَّه سيستانى: اگر در اثناء طواف شك كند كه وضو داشته و سابقه طهارت نداشته باشد ... و اگر قبل از دور چهارم باشد اتمام لازم نيست، اعاده كند (همان).

ص: 139

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: بايد وضو بگيرد و طواف را از سربگيرد چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد يا بعد از آن. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اگر بعد از نصف دور چهارم باشد، طواف را رها و وضو بگيرد و از همان جا تمام كند، و اگر قبل از نصف دور چهارم باشد، اتمام لازم نيست بلكه اعاده لازم است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: حكم شك در طهارت در اثناء طواف هم همان حكم شك است در طهارت در اثناء نماز (همان) (نماز باطل است، وضو بگيرد و نماز را اعاده كند.) (رساله م 309).

آيات عظام: خويى رحمه الله، خامنه اى و تبريزى: اگر سابقه طهارت داشته به شك خود اعتنا نكند والّا واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند. اگر بعد از دور چهارم باشد اتمام سپس اعاده كند و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، طواف او باطل است. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر در بين طواف شك كند كه وضو داشته يا خير مسأله سه صورت دارد، اوّل: حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام كند و براى اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن.

دوّم: حالت سابق خود را بداند كه محدث بوده، در اين فرض ظاهراً

ص: 140

هر مقدار طوافى كه انجام داده محكوم به بطلان است چه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن و بايد بعد از وضو از نو طواف كند. سوّم: حالت سابق خود را نداند، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد. (همان).

فتواى آيةاللَّه صانعى، چون فتواى امام خمينى رحمه الله است با اين قيد «اگر بعد از نصف دور چهارم». و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، معظّم له اتمام را لازم نمى داند بلكه اعاده را كافى مى داند.

(همان).

عارض شدن حدث در حال طواف

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: اگر در اثناء طواف، حدث (اصغر) عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم است، بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده تمام كند، و اگر پيش از تمام شدن دور چهارم باشد، احتياط واجب آن است كه طواف را تمام كند و آن را اعاده كند. (م 549 و 550).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه صانعى: اگر بعد از تجاوز از نصف بوده است طواف را قطع مى كند ... (همان) آيةاللَّه صانعى: به جاى احتياط واجب، احتياط مستحب دارند.

ص: 141

آيةاللَّه خويى رحمه الله: اگر حدث بعد از دور چهارم بدون اختيار باشد، بعد از طهارت، طواف را از همانجا ادامه مى دهد، و اگر حدث بعد از نصف و پيش از تمام شدن دور چهارم باشد، يا بعد از تمامى دور چهارم و حدث اختيارى باشد احوط آن است كه طواف را پس از طهارت از جايى كه قطع كرده تمام كرده سپس آن را اعاده نمايد ... و مى تواند يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام انجام دهد (همان).

آيةاللَّه تبريزى: اگر حدث قبل از نصف ولو از روى عمد نباشد طواف باطل است و در غير اين صورت احتياط واجب اين است كه آن را اتمام، سپس اعاده كند و مى تواند يك طواف به نيّت اعم از تمام و اتمام به جا آورد (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر بعد از تجاوز از نصف و از روى سهو و غفلت باشد طواف را قطع كرده و بعد از طهارت آن را ادامه مى دهد و اگر از روى عمد باشد حكم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمّل است.

(همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اگر از نصف گذشته و به چهار شوط نرسيده احتياط به اتمام و اعاده طواف با نمازهاى آن ترك نشود، و اگر به نصف نرسيده طواف باطل است و بعد از طهارت آن را اعاده كند. آيةاللَّه گلپايگانى مى فرمايد: اگر بعد از گذشتن از چهار شوط محدث شود، پس از تحصيل طهارت آن را تكميل و طوافش صحيح است (همان).

ص: 142

آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اگر پيش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود، طواف را قطع كند، پس از تحصيل طهارت آن را اعاره كند. (550).

آيةاللَّه خامنه اى: اگر پيش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است كه قطع كند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده كند. و اگر بعد از نصف و قبل از پايان دور چهارم باشد، بايد طواف را قطع كند و بعد از طهارت، اگر موالات عرفيه به هم نخورده طواف را تكميل و اگر موالات به هم خورده طواف به قصد اعم از اتمام و تمام اعاده نمايد و در هر صورت مى تواند طواف قبلى را رها نموده و از نو طواف كند (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، طواف باطل است و اگر پس از تمام شدن دور چهارم محدث شده بدون اختيار، بايد طوافش را قطع نموده و بعد از طهارت از همانجا كه قطع كرده ادامه بدهد و به اتمام برساند، و اگر با اختيار باشد احتياط واجب بعد از قطع طواف و تحصيل طهارت از همانجا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند و سپس طواف را اعاده نمايد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر پيش از دور چهارم باشد، وظيفه او فقط اعاده است و اتمام طواف سابق، لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر در بين طواف واجب حدث عارض شود مسأله چهار صورت دارد:

ص: 143

اوّل: حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل مى شود كه بايد بعد از تحصيل طهارت آن را از سر بگيرد، خواه محدث شدن اختيارى باشد يا بدون اختيار.

دوم: پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت بنابر احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد يا بدون اختيار.

سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختياراً خود را محدث كند، كه در اين صورت نيز مثل صورت دوّم احتياط كند.

چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بى اختيار محدث شود، در اين صورت پس از تحصيل طهارت، طواف را از آنجايى كه محدث شده تمام كند، و صحيح است، در اين مسأله فرقى بين حدث اصغر و اكبر نيست. (همان).

علم به نجاست بعد از طواف

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر بعد از طواف علم پيدا كرد كه در حال طواف بدن يا لباسش نجس بوده، طوافش صحيح است (م 566).

فراموش كردن نجاست

احتياط واجب اعاده. (آيات عظام: امام خمينى، نورى، خامنه اى و صافى).

اعاده ندارد. (آيات عظام: خويى رحمه الله، مكارم، تبريزى، سيستانى، بهجت و فاضل).

ص: 144

اقوى اعاده كند. (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و صانعى).

احوط اتمام و اعاده. (آيةاللَّه اراكى رحمه الله

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، نورى، صافى: اگر فراموش كند نجاست را و طواف كند، احتياط واجب اعاده است و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد. (م 571)

آيةاللَّه مكارم: در فرض فراموشى اعاده ندارد. (همان)

آيةاللَّه خويى رحمه الله، آيةاللَّه تبريزى: بنابر اظهر طوافش صحيح است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: طوافش صحيح است (همان)

آيةاللَّه بهجت: صحت طواف خالى از وجه نيست و در صورت تذكر در اثنا تطهير مى كند و سپس اتمام مى نمايد (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: احوط آن است كه پس از تطهير بدن يا لباس از همانجا اتمام كند ونماز بخواند و احتياطاً اعاده كند طواف و نماز را (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: اقوى اعاده طواف است. (همان)

آيةاللَّه فاضل: طواف صحيح است ولى مستحب است آن را اعاده كند. بلى اگر بعد از نماز طواف يادش آمد فقط نماز را اعاده كند.

(همان).

آيةاللَّه صانعى: (اعاده) خالى از قوّت نيست. (همان).

ص: 145

استفاده زنان از قرص

س- زن هايى كه براى جلوگيرى از قاعدگى از قرص استفاده مى كنند و در ايام عادت ممكن است يك يا دو لك كم رنگ ببينند براى طواف وظيفه شان چيست؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كند. (م 736).

آيةاللَّه بهجت: مگر آن كه علم پيدا كند در باطن خون است.

(همان).

زنان يائسه

س- اگر زن قرشيه پس از 60 سال و غير قرشيه پس از 50 سال خونى ببيند كه همه صفات حيض را دارد، وظيفه او در طواف و نماز چيست؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: حكم مستحاضه را دارد ...

حتى در صورت توالى يا داشتن صفات (حيض) (م 735).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و تبريزى: اگر بعد از 60 سال باشد حكم مستحاضه را دارد و اگر بين 50 و 60 باشد بنابر احتياط، هر دو بين احكام حائض و مستحاضه جمع كنند. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: يائسگى در هر دو با اتمام 60 سال قمرى شروع مى شود. (م 726).

ص: 146

طهارت در طواف مستحبى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: در طواف مستحبّى طهارت از حدث اكبر و اصغر شرط نيست. (م 546).

حكم مبطون

س- مُحرمى كه مبتلا به خروج ريح است يعنى مرتب ريح از او جدا مى شود، تكليف او چيست؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، نورى، صانعى و مكارم: حكم مبطون را دارد چنانچه نتواند در اثناء طواف وضو بگيرد يا حرجى باشد، اكتفا به يك وضو براى طواف كافى است، ولى اگر بتواند ولو با حمل آب در اثناء طواف وضو بگيرد، واجب است تجديد وضو كند و همچنين است حكم در نماز طواف. (م 738).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه بهجت: مانند مسلوس است و همان وظيفه را دارد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب بايد مثل مبطون نايب هم بگيرد. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: و مبطون براى طواف نايب بگيرد و احتياطاً خودش هم طواف كند. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: در فرض مذكور يك وضو براى طواف و نماز

ص: 147

كافى است مگر آن كه حدثى غير از آنچه مستند به بيمارى اوست از او سر بزند. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط حكم مبطون را دارد (همان).

حكم مسلوس

س- شخصى عمل جراحى انجام داده است و فعلًا كيسه اى بسته است كه بول او قطره قطره در آن كيسه مى ريزد لكن نه از مجراى بول بلكه از موضع جرّاحى كه در پهلو قرار داده اند آيا اين شخص حكم مسلوس را دارد؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: حكم مسلوس را دارد.

(م 740).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر از محل غير معتاد ولو بالعارض خارج شود، آن هم بنابر احتياط واجب همان حكم را دارد. (همان).

س- شخصى مسلوس است براى طواف و نماز آن وظيفه او چيست؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، مكارم، صانعى، صافى و نورى: اگر وقتى دارد كه بتواند طواف را با وضو و نماز را با وضو انجام دهد بايد آن وقت را انتخاب كند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاك بجا آورد و بقيه اعمال را بعد از آن اتيان نمايد. و اگر چنين وقتى ندارد در صورتى كه مشقّت نداشته باشد براى هر بار كه حدث از او صادر شود

ص: 148

يك وضو بگيرد و اگر مشقّت دارد براى طواف يك وضو و براى نماز هم يك وضو بگيرد. (م 750).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: و اگر اين را هم نمى تواند (حكمى كه در متن است) براى طواف يك وضو بگيرد و چهار شوط آن را بجا آورد و بعد تجديد وضو نموده و سه شوط ديگر آن را انجام دهد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه فاضل: و در هر صورت بنابر احتياط واجب نائب هم بگيرد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى گيرد، براى طواف نيز همان نحو عمل مى كند (همان).

آيةاللَّه تبريزى: بعيد نيست كه يك وضو كفايت كند مادامى كه حدث متعارف از او صادر نشود گرچه احتياط اعاده وضو است.

(همان).

آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه خويى: به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى گيرى، براى طواف نيز همان طهارت كافى است (همان).

حجاب زن در طواف

س- آيا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است يا فرق مى كند؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صانعى و صافى: فرق مى كند. فقط وجه و كفّين در طواف مستثنى است على الاحوط.

(م 754).

ص: 149

آيةاللَّه خويى رحمه الله: فرق نمى كند و پوشاندن صورت براى زن از نامحرم بنابر احتياط واجب است ولكن بايد بنحوى باشد كه ساتر به صورت زن مسّ نشود. (همان).

آيةاللَّه فاضل: در حال طواف براى زن، حفظ از نامحرم وجوب نفسى دارد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: در حال نماز پشت پا و كف آن نيز مستثنى است ولى در طواف احتياط پوشاندن آن است، همچنين در نماز، نقاب ضررى ندارد ولى در طواف جايز نيست. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: فى الجمله فرق مى كند گرچه احتياط اين است كه همان مقدار كه در نماز پوشاندن واجب است در طواف نيز واجب است، ولى اگر قسمتى از موها يا بازو و ساق پا پيدا باشد طواف صحيح است. همچنين به احتياط واجب نبايد صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند، حتّى اگر محلّ باشد. (همان).

آيةاللَّه نورى: فرق مى كند چون در نماز مى تواند صورت خود را بپوشاند ولى در طواف واجب است صورت خود را نپوشاند. (همان).

س- اگر مقدارى از موهاى سر زن يا جاهاى ديگر بدن او كه بايد در حال طواف بپوشاند پيدا باشد، طواف او چه حكمى دارد؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صانعى، صافى، تبريزى و نورى: اگر عمدى باشد طواف صحيح نيست

ص: 150

على الاحوط و در غير مورد عمدى صحيح است مگر در جاهل مقصّر على الاحوط. (م 755).

آيات عظام: خامنه اى، فاضل، مكارم و سيستانى: (اگر عمدى نيز باشد)، طواف صحيح است هر چند گناه كرده است. (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: در فرض جهل به حكم، طواف صحيح است.

(همان).

ص: 151

فصل هشتم: نماز طواف

فاصله نينداختن بين طواف و نماز

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: احوط آن است كه بعد از طواف مبادرت به نماز كند و زود به جا آورد. (م 777).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: بايستى بعد از طواف مبادرت به نماز كند، كه در عرف نگويند بين آن ها فاصله شده است. آيةاللَّه خويى رحمه الله: فصل بين طواف و نماز طواف مبطل طواف است و اگر تدارك نشود حج باطل مى شود. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اقوى مبادرت به نماز است و در صورتى كه عالماً عامداً اخلال به فوريت كند، ظاهراً طواف باطل مى شود. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: بايد به نظر عرف بين آن دو فاصله اى نباشد و اما فاصله به اندازه ده دقيقه براى استراحت يا يافتن جاى مناسب و مانند آن اشكال ندارد. ولى كار ديگرى مانند نماز قضا به احتياط واجب نبايد انجام دهد (همان).

آيةاللَّه وحيد: اقوى وجوب مبادرت به نماز است بعد از طواف، به طورى كه ميان طواف و نماز بيش از مقدار متعارف فاصله نيفتد (ص 130، م 325).

ص: 152

محل نماز طواف:

احوط پشت مقام باشد. (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى رحمهم الله، خويى، صافى و بهجت).

واجب است پشت مقام باشد. (آيةاللَّه خامنه اى، مكارم، زنجانى و صانعى: بلكه اقوى).

اظهر پشت مقام. (آيةاللَّه فاضل، سيستانى، تبريزى و وحيد).

هر جاى مسجد بخواند. (آيةاللَّه نورى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خويى، بهجت، صافى و اراكى رحمه الله:

«واجب است كه نماز طواف را نزد مقام ابراهيم بجا آورد و احتياط واجب آن است كه پشت مقام بجا آورد (به طورى) كه سنگى كه مقام است بين او و خانه كعبه واقع شود و بهتر آن است كه هر چه ممكن باشد نزديك تر بايستد، ليكن نه به طورى كه مزاحمت با سايرين كند (م 778).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: بنابر احتياط واجب اين نماز نزد مقام ابراهيم واقع شود. (همان).

آيات عظام: فاضل، تبريزى و سيستانى: و اظهر آن است (پشت مقام باشد) (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: واجب است اين نماز (طواف) پشت مقام نزديك به آن خوانده شود به شرط اينكه مزاحمت براى ديگران نباشد. (م 778).

ص: 153

آيةاللَّه مكارم: واجب است نماز طواف را در صورت امكام پشت مقام ابراهيم عليه السلام بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه وحيد: واجب آن است كه آن را نزديك مقام بجا آورد و ظاهر آن است كه نماز را پشت مقام انجام دهد. (ص 137).

آيةاللَّه زنجانى: نماز طواف را بايد پشت مقام حضرت ابراهيم بجا آورد و بايد به قدرى نزديك مقام باشد كه بگويند نزد مقام نماز مى خواند. (ص 130 م 509).

آيةاللَّه نورى: در هر نقطه اى از مسجدالحرام نماز طواف را بخواند مجزى است هر چند بهتر است كه نسبت به مقام حضرت ابراهيم الاقرب فالاقرب (هر چه نزديكتر باشد بهتر است) را مراعات كند. (م 779).

آيةاللَّه صانعى: بلكه اقوى (همان).

نماز طواف مستحبى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: جائز است نماز طواف مستحبى را در هر جاى مسجدالحرام كه بخواهد بجا آورد. (م 781).

س- آيا در طواف مستحبى مى تواند دو يا سه طواف پشت سر هم انجام دهد و بعد براى هر كدام نماز بخواند؟

آيةاللَّه بهجت: مى تواند. (استفتاء).

آيةاللَّه تبريزى: مانع ندارد. (همان).

ص: 154

آيةاللَّه سيستانى: مى تواند، و مى تواند نماز نخواند. (همان).

آيةاللَّه فاضل: طواف قران در صورت استحبابى بودن مكروه است. (همان).

آيةاللَّه نورى: لازم است بعد از هر طواف نماز آن را بخواند.

(همان).

آيةاللَّه صانعى: قران در طواف هاى مستحبى مكروه است.

(همان).

محلّ نماز در صورت ازدحام:

در يكى از دو جانب. (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى، گلپايگانى رحمه الله، صافى، فاضل، مكارم، بهجت و وحيد).

صدق پشت مقام. (آيةاللَّه زنجانى، خويى و تبريزى، سيستانى، خامنه اى و صانعى).

هر نقطه اى در مسجدالحرام. (آيةاللَّه نورى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صافى و مكارم: اگر بواسطه زيادى جمعيت نتوانست پشت مقام بايستد بطورى كه گفته شود نزد مقام نماز مى كند بواسطه دورى زياد، در يكى از دو جانب به جا آورد، در جائى كه گفته شود نزد مقام نماز مى خواند. (م 779 و نيز 780).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: در صورت عدم تمكن از نماز نزديك مقام، مى تواند با رعايت الاقرب فالاقرب دورتر نماز بخواند ولى به هر حال

ص: 155

بايد پشت مقام باشد. (همان) و همچنين آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط پشت مقام باشد (همان).

آيةاللَّه وحيد: در صورت عدم امكان نماز در نزديك مقام، آنرا پشت مقام بجا آورد و اگر ممكن نشد، نماز را بنابر احتياط در طرف راست يا چپ و نزديك مقام بجا آورد. (ص 137).

آيةاللَّه خامنه اى: (در صورت ازدحام) كافى است در هر نقطه اى كه خلف صدق كند گر چه از مقام دور باشد، بلكه در اين صورت صحت نماز در هر جاى مسجدالحرام بعيد نيست. و نماز خواند در دو طرف راست يا چپ مقام در صورت تمكن از خلف گرچه دور باشد، كافى نيست (همان).

آيةاللَّه سيستانى: و اگر نتواند پشت مقام و نزديك آن بجا آورد احتياط واجب آن است كه هم آن را در نزديكش چه در سمت راست و يا چپ و هم دور از آن ولى پشت مقام بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: در هنگام ازدحام جمعيت مى تواند به فاصله دورترى نماز بخواند ولى بايد در پشت مقام باشد و نماز خواندن در طرف راست يا چپ مقام هر چند به مقام نزديكتر باشد كافى نيست.

(ص 130 م 510).

آيةاللَّه صانعى: نماز طواف را بايد پشت مقام به جا آورد و پشت مقام حدّ معينى ندارد، ميزان صدق عرفى است و تا ايوان ها هم صادق است (م 779).

ص: 156

آيةاللَّه بهجت: در صورت عدم تمكّن و بُعد مفرط، در يكى از دو جانب آن بجا آورد (م 779).

آيةاللَّه نورى: در هر جاى مسجدالحرام مى تواند بخواند. (م 779).

س- اگر بعد از طواف، در پشت مقام ابراهيم جمعيّت زياد باشد يا مأمورين اجازه نماز را ندهند آيا لازم است صبر كند و در وقت خلوت و با فاصله چند ساعت يا چند روز نماز طواف را بجا آورد يا همان موقع در قسمت دورتر نماز بخواند؟

آيةاللَّه بهجت: در صورت عدم تمكّن و بُعد مفرط در يكى از دو جانب آن بجا مى آورد. (استفتا).

آيةاللَّه فاضل: لازم نيست صبر كند بلكه بايد نماز بخواند و بعداً در زمان خلوت اعاده كند. (همان).

آيةاللَّه مكارم: مى تواند عقب تر برود و نماز را در آنجا بخواند.

(همان).

آيةاللَّه سيستانى: در همان موقع با فاصله نماز بخواند و سعى كند هر چه ممكن است نزديكتر به مقام باشد. (همان)

آيةاللَّه تبريزى: در فرض مزبور بايد در همان موقع در فاصله دورتر از مقام با رعايت الاقرب فَالاقرب نماز طواف را بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه نورى: در فرض مذكور در همان موقع به فاصله دورتر از مقام مى تواند نماز طواف را بخواند. (همان).

ص: 157

آيةاللَّه صانعى: بايد هر كجا از پشت مقام كه مى تواند بجا آورد لكن با رعايت الاقرب فَالاقرب و بنابر احتياط واجب بايد نماز را فوراً پس از طواف بخواند. (همان).

قرائت نماز

امام خمينى رحمه الله: واجب است بر هر مكلفى كه نماز خود را ياد بگيرد و قرائت ذكرهاى واجب را پيش كسى درست كند تا تكليف الهى را بطور صحيح بجا آورد. (م 788).

عدم تصحيح نماز

كسى كه قرائت نمازش صحيح نيست:

خودش بخواند و در صورت امكان به وى تلقين شود. (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، نورى، فاضل و صانعى).

احتياطاً خودش و به جماعت بخواند و نائب هم بگيرد. (آيات عظام: خويى رحمه الله، تبريزى، اراكى رحمه الله و وحيد).

به جماعت و فرداى بخواند، بهتر است نائب هم بگيرد. (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى).

خود بخواند. (آيات عظام: مكارم، زنجانى، سيستانى و خامنه اى).

در صورت امكان به جماعت و الّا عمل به وظيفه يوميه.

(آيةاللَّه بهجت).

ص: 158

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، نورى و صانعى: اگر شخصى نتوانست قرائت يا ذكرهاى واجب را ياد بگيرد بايد نماز را به هر ترتيبى كه مى تواند خودش بجا آورد و كافى است و اگر ممكن است كسى را بگمارد كه نماز را تلقين او كند و احتياط آن است در مقام ابراهيم به شخص عادلى اقتدا كند، لكن اكتفا به نماز جماعت نكند چنانچه نائب گرفتن نيز كافى نيست. (م 789).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: نماز طواف را به جماعت بخواند ولى اكتفا به آن اشكال دارد و واجب است بطور فرادى نيز بخواند و اگر نائب هم بگيرد جهت نماز بهتر و مطابق با احتياط است.

(همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: احتياط آن است كه در صورت امكان به جماعت هم انجام دهد و نائب بگيرد ولى به آن ها اكتفا نكند و خودش به هر ترتيبى كه مى تواند بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: نماز جماعت و نائب گرفتن لزومى ندارد. (همان).

آيةاللَّه وحيد: كسى كه به هيچ وجه نمى تواند قرائت نمازش را درست كند به همان كيفيت نماز را بجا آورد، و اگر مى تواند آن را تصحيح كند ولو با تلقين ديگرى بايد آن را تصحيح نمايد و اگر نتوانست تا ضيق وقت آن را ياد بگيرد به همان نحو بخواند و احتياط واجب آن است كه در اين صورت به جماعت نيز بخواند و نائب هم بگيرد. (ص 139 م 328).

ص: 159

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: و اگر سهل انگارى كرد تا وقت تنگ شد بنابر احتياط واجب به هر نحو كه مى تواند نماز را بجا آورد و آن را به جماعت بخواند و نايب نيز بگيرد. (م 791).

آيةاللَّه زنجانى: بايد طواف را تا آخر وقت تأخير بيندازد و قرائت نمازش را تصحيح كند و اگر تأخير نيندازد و با قرائت غلط نماز بخواند، نماز او باطل است. و كسى كه تا آخر وقت قرائتش را تصحيح نكرد در آخر وقت طواف مى كند و به هر شكل كه بهتر مى تواند ولو با تلقين ديگرى نماز مى خواند. اما كسى كه نمى تواند تا آخر وقت هيچ مقدار از قرائتش را تصحيح كند لازم نيست طوافش را به تأخير بيندازد. (ص 134، م 524 و 526).

آيةاللَّه بهجت: و اگر ممكن باشد نماز را در مقام به جماعت بخواند و در صورت عدم امكان با جماعت، عمل به وظيفه يوميه كافى است. (م 789).

آيةاللَّه سيستانى: اگر مقدار زيادى از قرائت حمد را بتواند صحيح بخواند، پس خواندن نماز با اين كيفيت كفايت مى كند، و اگر نتواند احتياط اين است كه همان مقدار و هم مقدار ديگرى از آيات قرآن را به نحو صحيح كه مى تواند ادا كند، بخواند والّا تسبيح بگويد. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: مشروعيت جماعت در نماز طواف ثابت نيست پس به هر نحو مى تواند خودش بخواند و احتياطاً نائب هم بگيرد. (همان).

ص: 160

فراموش كردن نماز طواف

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خويى رحمه الله، بهجت، خامنه اى، فاضل، مكارم، سيستانى، صانعى، نورى و تبريزى: اگر نماز طواف را فراموش كند و در بين سعى بين صفا و مروه يادش بيايد، از همانجا سعى را رها كند و برگردد دو ركعت نماز را بخواند، بعد از آن سعى را از همانجا تمام كند. (م 783).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: در كمتر از نصف، همه آن (سعى) را مجدداً بجا آورد. (همان).

امام و ساير آيات عظام: اگر نماز را فراموش كرد و ساير اعمال بعد از نماز را بجا آورد، اعاده آن ها ظاهراً لازم نباشد. اگر چه احتياط استحبابى در اعاده است. (م 784).

ص: 161

فصل نهم: سعى

اشاره

امام خمينى رحمه الله: واجب است بعد از بجا آوردن نماز طواف، سعى كند بين صفا و مروه كه دو كوه معروفند (م 825).

واجبات سعى

1- نيّت.

2- هفت مرتبه بين صفا و مره باشد.

3- شروع از صفا.

4- ختم به مروه.

5- در وقت رفتن به مروه يا صفا، متوجّه آنجا باشد.

در سعى توجّه به طرف مقابل:

لازم است: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

لازم نيست، مى تواند عقب يا به پهلو برود: (آيةاللَّه زنجانى).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: واجب است در وقت رفتن به طرف مروه متوجّه به آنجا و وقت رفتن به صفا متوجه به آن باشد پس اگر عقب عقب برود يا پهلو را به طرف صفا و مروه كند و برود باطل است. لكن نگاه كردن به چپ و راست بلكه گاهى به پشت سر اشكال ندارد. (م 837).

ص: 162

آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى: (نگاه به پشت سر) در صورتى كه سينه و شانه ها در حال رفتن به مروه يا صفا باشد يا در حال توقف به پشت سر برگردد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: توجّه به كوه مقابل هنگام سعى كردن لازم نيست هر چند مطابق احتياط استحبابى است. اگر به پهلو سعى كند مانعى ندارد، بلكه چنانچه عقب عقب نيز برود ظاهراً صحيح است (ص 141 م 555).

س- شخصى به جهت كنترل همراهان خود در حين سعى گاهى به عقب برمى گشته و بدون توجّه مجدّداً همان مساحت را طىّ مى كرده آيا سعى او صحيح است؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، بهجت، صانعى و نورى: اشكال دارد و بايد سعى را اعاده كند. (م 877).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، مكارم و تبريزى: اشكال ندارد. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: مگر اين كه جاهل قاصر باشد يا مقدار اضافى را به قصد سعى انجام ندهد. (همان).

موالات در سعى

احوط معتبر است. (آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى، فاضل، سيستانى و مكارم).

معتبر نيست. (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى رحمهم الله، صافى، بهجت، نورى و صانعى).

ص: 163

س- آيا موالات در تمام اشواط سعى معتبر است و يا اختصاص به بعضى دارد؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صافى، صانعى و نورى: در سعى موالات معتبر نيست مگر شوط اوّل تمام نشده باشد كه در صورت فوات موالات، احتياطاً از سر بگيرد. (م 884).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: احوط اعتبار موالات عرفيه بين اشواط سعى است. (همان).

آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب موالات عرفيه لازم است. (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه در غير موارد استثناء شده موالات عرفيه رعايت شود. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: موالات در سعى معتبر نيست. (همان).

آيةاللَّه بهجت: دليلى بر اعتبار موالات در سعى در غير شوط اوّل نيست. (همان).

قطع سعى

س- اگر سعى را در وسط دور اوّل رها كند و بلافاصله سعى را از سر بگيرد وظيفه اش چيست؟ اگر اين عمل را در دور دوّم يا چهارم انجام دهد حكم آن چيست؟

آيةاللَّه بهجت: مانعى ندارد. (استفتا).

ص: 164

آيةاللَّه مكارم: رها كردن آنچه بجا آورده از سعى و طواف و اعراض از آن و از سر گرفتن آن ها اشكالى ندارد. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر قبل از شوط چهارم سعى را قطع كرده و بعد از به هم خوردن موالات عرفيه سعى را شروع كرده است سعى او صحيح است والّا سعى او اشكال دارد و بايد اعاده كند. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: سعى او به احتياط واجب باطل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: مانعى ندارد ولكن اين عمل خلاف احتياط است و چنانچه موالات فوت نشده همان سعى را تمام كند. (همان).

آيةاللَّه نورى: اين عمل درست نيست اگر مى خواهد سعى را از سر بگيرد سعى اوّل را به آخر برساند بعد از آن سعى را از سر بگيرد.

(همان).

آيةاللَّه صانعى: اشكال ندارد و سعى از سرگرفته شده مجزى است. (همان).

تأخير سعى

تأخير سعى بدون عذر:

جواز تا شب و عدم جواز تا روز بعد: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

در صورت تأخير گناه كرده است: (آيةاللَّه مكارم).

ص: 165

در صورت تأخير اعاده طواف و نماز. (آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى).

احوط عدم جواز تا شب: (آيةاللَّه وحيد).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خامنه اى، سيستانى، بهجت، صافى، نورى، صانعى و فاضل: جائز است تأخير سعى از طواف و نماز آن بدون عذر تا شب گرچه احتياط در تأخير نينداختن است. (م 839) ولى جايز نيست بدون عذر تا روز بعد تأخير بيندازد. (م 840).

آيةاللَّه مكارم: ولى اگر تأخير انداخت، سعى او باطل نخواهد شد هر چند گناه كرده است. (م 840).

آيةاللَّه تبريزى: تأخير تكليفاً جايز است ولى بايد طواف و نماز را اعاده نمود. (م 839).

آيةاللَّه زنجانى: تأخير سعى از طواف تا شب جايز است ولى تأخير آن براى روز بعد بدون ضرورت جائز نيست و اگر طواف در اوائل شب انجام گرفته باشد تأخير آن تا روز بعد جائز نيست. (ص 137 م 539 و 540).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: اگر تأخير انداخت، طواف و نماز را اعاده نمايد. (م 840).

آيةاللَّه وحيد: احوط تأخير نينداختن سعى است تا شب بدون ضرورت. (ص 144 م 340).

ص: 166

ابتداء سعى

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، خامنه اى، فاضل، زنجانى و تبريزى: احتياط آن است كه ابتداء كند از جزء اوّل صفا و از آنجا شروع به سعى كند و در صورتى كه روى كوه برود و همانطور بنحو متعارف سعى كند كفايت مى كند. (م 829).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: بلكه لازم است (همان).

آيةاللَّه مكارم: واجب است فاصله ميان دو كوه را طى كند و بايد توجه داشت كه هم اكنون قسمتى از كوه صفا و مروه را مفروش كرده اند و تنها قسمتى از كوه نمايان است و لازم نيست به قسمت نمايان كوه برود بلكه همين اندازه كه به قسمت سر بالايى برسد كافى است. (همان).

آيةاللَّه صانعى: از طرف پايين صفا، نه از طرف بالاى كوه صفا. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: بايد تمام مسافت بين دو كوه پيموده شود و بالا رفتن از كوه لازم نيست گرچه احتياط مستحبّ است. (م 829).

آيةاللَّه بهجت: واجب است ابتداء كند از جزء اول صفا به آنكه پاشنه پا را بچسباند به جزء اوّل مسافت. (همان).

شروع سعى از مروه

س- اگر از مروه شروع و به صفا ختم كرده و بعد فهميده است وظيفه او چيست؟ بخصوص اگر تقصير كرده باشد؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: بايد سعى را اعاده كند و اگر

ص: 167

تقصير نكرده، تقصير كند. (م 858).

و اگر در بين سعى هم بفهمد كه از مروه شروع كرده، بايد آن را رها كرده و از صفا شروع كند. (م 828).

آيات عظام: سيستانى، خويى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، تبريزى و صافى: در فرض تقصير دو مرتبه بايد تقصير كند. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصير كرده، تقصير اعاده ندارد، مگر از باب احتياط، و در غير اين صورت بايد تقصير را اعاده كند. (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند، بعيد نيست كفايت كند. (م 828).

فتواى آيةاللَّه خامنه اى در م 828 (و اگر در بين سعى ...) يافت نشد. (همان).

شك در اشواط سعى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر در مروه شك كند كه هفت دفعه رفت و آمد كرده يا زيادتر مثل اينكه شك كند بين 7 و 9، اعتنا نكند. و اگر قبل از رسيدن به مروه شك كند كه اين دور 7 است يا كمتر، ظاهراً سعى او باطل است. و همچنين است هر شكى كه به كمتر از 7 تعلق بگيرد. مثل شك بين 1 و 3 يا 2 و 4 و هكذا. (م 852).

ص: 168

سعى در طبقه فوقانى

اشكال دارد: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

احتياطاً ترك شود: (آيةاللَّه تبريزى).

س- سعى از طبقه دوّم فعلى كه بالاتر از كوه صفا و مروه مى باشد جائز است يا نه؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، فاضل، تبريزى، نورى، صافى و صانعى: اشكال دارد. (م 876).

آيةاللَّه مكارم: طبقه دوّم كه فعلًا وجود دارد ميان دو كوه نيست (و سعى در آنجا اشكال دارد). (م 856).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر دو طرفش ولو قبلًا كوه صفا و مروه بوده و فضاى بدون كوه نبوده صحيح است. (م 876).

آيةاللَّه زنجانى: سعى بين صفا و مروه از طبقه فوقانى كه به دو كوه نمى رسد صحيح نيست. (ص 141 م 559).

آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه احراز شود كه سعى بين صفا و مروه واقع مى شود كفايت مى كند. (م 876).

آيةاللَّه سيستانى: مجزى نيست. (همان).

ادامه سعى در حال شك

امام خمينى، آيات عظام: اراكى، بهجت، خامنه اى، سيستانى، صانعى و نورى: اگر بعد از شك، در حال ترديد به سعى خود ادامه داد

ص: 169

و بعد از انجام مقدارى از آن، يقين به عدد پيدا كرد و با يقين باقى سعى را انجام داد، سعى او صحيح است (م 886).

آيةاللَّه فاضل: در فرض سؤال صحّت سعى محل اشكال است و احتياط واجب در اعاده است.

آيةاللَّه خوئى: ... سعى در حال شك مجزى نبوده، لذا احتياط اعاده سعى است.

آيةاللَّه تبريزى: با شك در عدد اشواط سعى باطل است و بايد اعاده كند.

آيات عظام گلپايگانى، صافى، مكارم: اگر به رجاء كشف حال ادامه داده (سعى او صحيح است).

14 مرتبه سعى

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، صانعى، فاضل و نورى: كسى كه مى دانسته بايد هفت مرتبه بين صفا و مروه سعى كند و با همين نيت از صفا شروع كرده ولى رفت و برگشت را يك مرتبه حساب كرده و در نتيجه چهارده مرتبه سعى نموده احتياط آن است كه سعى را اعاده كند اگر چه اقوى كفايت همان سعى است. (م 854).

آيةاللَّه مكارم: اين احتياط ترك نشود. (همان).

آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه خامنه اى: سعى صحيح است. (همان).

ص: 170

آيةاللَّه سيستانى: اگر جاهل قاصر بوده سعيش صحيح است و اگر مقصّر بوده صحّتش اشكال دارد. (همان).

زيادى سهوى سعى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر از روى فراموشى زياد كند بر سعى چه كمتر از يك مرتبه يا بيشتر، سعى او صحيح است و بهتر آن است كه زايد را رها كند. اگر چه بعيد نيست كه بتواند آن را به هفت مرتبه برساند. (م 844)

آيات عظام خويى رحمه الله، سيستانى و بهجت: اگر زيادى يك شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. (همان)

فراموش كردن سعى

سعى را فراموش كرده و تقصير كرده است:

از احرام خارج شده و هر وقت يادش آمد بجا آورد: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى رحمهم الله، مكارم، صافى، بهجت، تبريزى، نورى، صانعى و وحيد).

بنابر احتياط تقصير را اعاده نمايد. (آيات عظام: زنجانى، سيستانى، خويى رحمه الله و فاضل).

س- اگر كسى سعى را به طور كلّى فراموش كرد و تقصير نمود تكليف او چيست؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، صانعى، نورى و مكارم: از احرام خارج شده و هر وقت يادش آمد سعى را بجا آورد. (م 882).

ص: 171

آيةاللَّه بهجت: هر گاه سعى از روى فراموشى ترك شود هر وقت ياد او بيايد بايد بجا آورد هر چند ياد آمدنش پس از فراغت از اعمال حج باشد. و كسى كه شخصاً نتواند يا برايش مشقت داشته باشد بايستى نائب بگيرد و حجش در هر دو صورت صحيح خواهد بود.

(ص 123 م 344). همچنين آيةاللَّه تبريزى (ص 143 م 344)، آيةاللَّه وحيد (ص 144 م 338).

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط تقصير را پس از سعى اعاده كند و يك گاو كفاره بدهد. (م 882).

آيةاللَّه زنجانى: هر وقت متوجّه شود آن را اعاده مى كند و بنابر احتياط واجب تقصير را اعاده كند و تا اعاده تقصير، از محرّمات اجتناب كند. (ص 144 م 574).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: از احرام خارج نشده وتقصير را اعاده نمايد (م 882).

آيةاللَّه فاضل: بنابر احتياط تقصير را پس از سعى اعاده كند، و بنابر احتياط قبل از اعاده تقصير، محرّمات احرام را مراعات كند ولى كفّاره ثابت نيست. (همان).

استراحت در سعى

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، نورى، صافى و صانعى: جايز است به جهت استراحت و رفع خستگى نشستن يا خوابيدن بر صفا يا مروه يا بين آن ها، و لازم نيست عذرى داشته باشد بنابر اقوى. (م 838).

ص: 172

فتواى آيةاللَّه خامنه اى نسبت به (لازم نيست عذرى داشته باشد بنابر اقوى) يافت نشد. (همان).

آيات عظام: اراكى رحمه الله، خويى رحمه الله و بهجت: احوط ترك جلوس است مابين صفا و مروه بدون عذر. (همان).

آيات عظام: سيستانى، تبريزى و فاضل: بنابر احتياط بايد به مقدارى باشد كه موالات عرفيه به هم نخورد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب رعايت موالات عرفيه در سعى است (استراحت خيلى طولانى نشود) (همان).

آيةاللَّه سيستانى: احتياط مستحب ترك نشستن در وسط راه است مگر براى كسى كه خسته شده است. (همان).

ص: 173

فصل دهم: تقصير

تقصير:

تخيير بين گرفتن ناخن و چيدن مو: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، و ساير آيات عظام).

احتياط واجب عدم اكتفا به گرفتن ناخن: (آيةاللَّه مكارم و آيةاللَّه سيستانى).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: واجب است بعد از آنكه سعى كرد تقصير كند. يعنى قدرى از ناخن ها يا قدرى از موى سر يا شارب يا ريش را بزند. و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند، و از موى، قدرى بزند بلكه موافق احتياط است. در تقصير نيز قصد قربت لازم است. (م 9- 888).

آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: بهتر آن است كه براى تقصير كردن، مو زدن را انتخاب كند. بلكه مطابق احتياط استحبابى است. (ص 147).

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب اكتفا به آن نكند و اگر خواست ناخن بگيرد پس از كوتاه كردن مو باشد. (م 888).

فتواى آيةاللَّه خامنه اى: در مورد (بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند) يافت نشد. (همان).

ص: 174

آيةاللَّه گلپايگانى: قيد (و بهتر آن است كه اكتفا به ناخن ...) ندارد (همان).

توضيح: واجب نيست تقصير بلافاصله بعد از سعى انجام شود.

محل تقصير

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: لازم نيست تقصير در محل كوه مروه انجام گيرد بلكه در هر جا مى تواند تقصير كند. چه در منزل يا جاى ديگر. (م 898).

فراموش كردن تقصير

فراموشى تقصير تا احرام حج- فديه يك گوسفند:

مستحب: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، سيستانى، مكارم و زنجانى).

احتياط واجب: (آيات عظام: وحيد، گلپايگانى، اراكى رحمهم الله، صافى، فاضل و نورى).

احتياط: (آيات عظام: خويى، تبريزى، بهجت و صانعى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، سيستانى و مكارم: اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه احرام حج را ببندد عمره اش صحيح است و مستحب است فديه يك گوسفند، و احتياط آن است كه فديه بدهد (م 890).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى و بهجت: بنابر احتياط يك گوسفند كفاره بدهد. (همان).

ص: 175

آيةاللَّه وحيد: اقوى عدم كفّاره است گرچه كفّاره دادن يك گوسفند احوط است. (ص 149 م 352).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، صافى و نورى: بنابر احتياط واجب يك گوسفند فديه بدهد. (م 890).

آيةاللَّه زنجانى: احتياط مستحب آن است كه يك قربانى فديه بدهد. (ص 148 م 588).

آيةاللَّه صانعى: بلكه احوط است. (م 890).

تقصير كردن از ديگرى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: ... ازاله موى ديگرى نيز قبل از خارج شدن از احرام جايز نيست، ولو براى تقصير، ولى مى تواند ناخن ديگرى را براى تقصير بگيرد (م 1146).

آيةاللَّه بهجت: و بعيد نيست (با ازاله موى ديگرى) تقصير واقع و موجب احلال شود هر چندبا فعلى كه بر غيرحرام است انجام گيرد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: و مجزى نيز نمى باشد. (همان).

تراشيدن سر بعد از عمره تمتع

س- بين عمره تمتع و حج تمتع كه جايز نيست سر بتراشد آيا سر تراشيدن كفاره دارد يا نه؟

امام خمينى رحمه الله: ماشين كردن سر مانع ندارد ولى نبايد سر را بتراشند. و از ماشين كردنى كه مثل تراشيدن است، بايد اجتناب شود على الاحوط (م 912) و كفّاره ثابت نيست (م 913).

ص: 176

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: بايد يك گوسفند كفاره بدهد بنابر احتياط هر چند جاهل يا ناسى باشد. (همان) ولى آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله در مجمع المسائل ج 1/ 465 م 43 مى فرمايد: در صورت علم به مسأله يك گوسفند كفّاره دارد و در صورت جهل و نسيان كفاره ندارد. (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياط يك گوسفند به عنوان كفّاره است. (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده تراشيدن سر تا 30 روز بعد از عيد فطر (جايز) است و اگر بعد از آن باشد بنابر احتياط نبايد بتراشد و در صورت تراشيدن با علم و عمد بنابر احتياط يك گوسفند كفّاره بدهد. (همان).

آيةاللَّه وحيد: اگر بعد از 30 روز از ماه شوال عمداً سر بتراشد حكم به عدم جواز مشكل است، ولى احتياطاً يك گوسفند كفّاره بدهد. (ص 149 م 353).

آيةاللَّه سيستانى: بعد از عمره تمتع بنابر اظهر سر تراشيدن نيز حلال مى شود. اگر چه احوط ترك آن است پس از گذشت 30 روز از عيد فطر، و احتياط مستحب آن است كه در صورت انجام آن از روى عمد و علم يك قربانى كفاره بدهد. (همان).

آيةاللَّه صانعى: بنابر احتياط مستحب سر را نتراشد (م 893).

آيةاللَّه زنجانى: احتياط مستحب آن است كه در بين عمره تمتع و حج تمتع سر نتراشد ولى حرام نيست. (ص 152 م 604).

ص: 177

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: بنابر احتياط واجب تراشيدن سر جايز نيست و اگر تمام سر را تراشيد كفّاره آن بنابر احتياط واجب يك گوسفند است (م 913).

آيةاللَّه فاضل: سر تراشيدن نيز مانعى ندارد (همان).

آيةاللَّه بهجت: ظاهر عدم حرمت احرامى آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفير، محلّ تأمّل است. (م 893).

ص: 178

فصل يازدهم: خروج از مكّه بعد از عمره تمتع

خروج از مكه

احتياط واجب عدم جواز مگر به احرام حج: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، زنجانى و صانعى).

به اطراف و توابع مكه جايز است: (آيات عظام: تبريزى، فاضل، سيستانى و مكارم).

جايز است: (آيات عظام: نورى، خامنه اى، فاضل و بهجت)

جواز در حال حرجى بدون احرام: (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله و صانعى: خروج از مكّه بعد از عمره تمتع جايز نيست على الاحوط، مگر در مورد ضرورت كه در اين صورت هم بايد محرم شود به احرام حج و خارج شود. (م 918 و نيز 910، 911، 916 و 920).

آيةاللَّه خامنه اى: جايز است براى كسى كه اطمينان دارد با خارج شدن از مكه، حج او فوت نمى شود بعد از انجام عمره تمتع و قبل از احرام حج از مكه بيرون رود، اگر چه احتياط مستحب آن است كه نقطه در مورد ضرورت و نياز خارج شود (م 910). همچنين آيةاللَّه فاضل (همان).

ص: 179

آيةاللَّه نورى: اگر اطمينان دارد كه مى تواند برگردد و به اعمال حج در موقع خود برسد، جايز است. (م 920).

آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه اعمال حج تفويت نشود خروج از مكّه مانعى ندارد، مى توانند مانند: حَطّاب، حشّاش بدون احرام بروند و برگردند. (م 910).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: خارج شدن به اطراف و توابع مكه مانع ندارد.

(م 916).

آيةاللَّه مكارم: اين مقدار (در حال ضرورت) ضرر ندارد و احرام لازم نيست. (م 918).

آيةاللَّه سيستانى: منظور از مكه همه شهر توسعه يافته است، پس رفتن به مناطق جديد اشكال ندارد (همان).

آيةاللَّه وحيد: خروج از مكه بعد از عمره تمتع جايز نيست مگر براى حاجتى كه در اين صورت اگر ترس فوت اعمال حج را نداشته باشد، بايد محرم شود به احرام و خارج شود. (ص 63 م 148).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله آيةاللَّه صافى: اگر محرم بودن براى چنين شخصى حرجى باشد بدون احرام نيز مى تواند خارج شود. (م 918).

آيةاللَّه تبريزى: بيرون رفتن از مكه بعد از عمره يا در اثناء آن كه حرام شده، بيرون رفتن به جاى ديگر است. امّا رفتن به اطراف و نواحى مكّه مانعى ندارد. (همان).

ص: 180

آيةاللَّه زنجانى: پس از عمره تمتع خروج از مكه و حوالى آن بدون احرام جايز نيست. بنابر اين خروج به منى جايز است ولى خروج به عرفات اشكال دارد مگر در صورتى كه حاجتى دارد و نمى تواند با احرام خارج شود. (ص 151 م 600).

خروج از مكّه بعد از منى

س- آيا بعد از انجام اعمال منى، قبل از انجام اعمال مكّه مى توان از مكّه خارج شد يا خير؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: مانع ندارد. (م 1202).

آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه تبريزى: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده از مكّه خارج نشوند. آيةاللَّه فاضل: مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه براى اتمام اعمال برمى گردد (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: جايز نيست (همان).

آيةاللَّه بهجت: خلاف احتياط است (همان).

ص: 181

فصل دوازدهم: تبديل حج تمتع به حجّ افراد

تبديل حج تمتع به افراد براى معذورين:

بايد عدول كند: (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

بعد از احرام حائض شد، مخيّر است بين افراد و تمتع: (آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه تبريزى).

تبديل صحيح نيست: (آيةاللَّه زنجانى).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر شخصى كه احرام عمره (تتمع) بسته است بواسطه عذرى دير وقت وارد مكه شد بطورى كه اگر بخواهد عمره بجا آورد وقت وقوف به عرفات مى گذرد، يا خوف آن دارد كه بگذرد، و همچنين زنى كه احرام بست و وقتى به مكه وارد شد بواسطه حيض يا نفاس نتوانست طواف بجا آورد و اگر مى خواست بماند تا پاك شود ترس آن داشت كه وقت وقوف به عرفات بگذرد، بايد عدول كند به حج افراد و پس بجا آوردن آن، عمره مفرده بجا آورد و حج او صحيح و كافى از حجةالاسلام است.

(م 921 و 922).

آيةاللَّه تبريزى: اگر بعد از احرام حائض شود مخيّر است بين حج افراد و اعمال عمره تمتع بدون طواف و نماز طواف كه پس از سعى و تقصير براى حج تمتع احرام مى بندد و بعد از برگشتن از منى به مكّه، قضاى طواف عمره را قبل از طواف حج بجا مى آورد. (م 922).

ص: 182

توضيح: آيةاللَّه وحيد: (ص 65 م 152) تنها در مورد ضيق وقت فتوايشان چون فتواى امام است و مسأله دوّم را ندارند.

آيةاللَّه سيستانى: در مسأله 922 مى فرمايد: در فرض مسأله اگر در حال احرام حائض بوده است حجّش بدل به افراد مى شود و در صورت تمكن بايد بعد از حج، عمره مفرده انجام دهد. و اگر بعد از احرام حائض شده است احتياط مستحب اين است كه عدول كند ولى مى تواند به احرام خود باقى باشد و سعى و تقصير را انجام دهد و پس از اعمال منى قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند. (م 922).

آيةاللَّه زنجانى: اگر (زن حائض) از اوّل بداند كه تا آخرين وقت طواف و نماز، حائض مى باشد يا بداند قبل از آن، حائض مى شود و شكّ دارد كه حيض او تا آخر وقت ادامه دارد يا نه، احرام عمره تمتعش باطل است. و در غير اين صورت احرامش صحيح است و سعى و تقصير را انجام دهد و طواف عمره تمتع و نماز را بعد از برگشتن از منى و قبل از طواف حج قضا مى كند. (معظّم له تبديل را صحيح نمى داند) (ص 38 س 111).

نيز مى فرمايد: ولى زنى كه در ميقات حائض است و مى داند كه تا آخرين وقت عمره تمتع پاك مى شود و همچنين زنى كه در ميقات پاك است و شك دارد كه بعداً حيض مانع طواف او مى شود يا نه، يا مى داند حيض نمى بيند، به احرام عمره تمتع محرم مى گردد، پس اگر حائض شد، سعى را مقدّم بر طواف مى دارد و تقصير مى كند. (ص 35 م 104).

ص: 183

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر بدون احرام وارد مكه شد و نبستن احرام به واسطه عذرى بوده و وقت هم تنگ باشد، بايد در مكه احرام حج افراد ببندد و به دستور مسئله 921 عمل كند.

(م 923).

آيةاللَّه بهجت: اگر ممكن نباشد غير مكّه، والّا رعايت احتمالات در محل احرام اوست. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: نمى تواند عدول به حج افراد يا قِران نمايد. و اگر حج در ذمّه اش مستقر بوده بايد حج تمتع خود را در سال هاى آينده انجام دهد. (همان).

ص: 184

ص: 185

بخش دوم:

اشاره

ص: 186

ص: 187

فصل اول: احرام حج تمتع

اشاره

امام خمينى رحمه الله: واجب است بر مكلّف كه بعد از تمام شدن اعمال عمره، براى حج تمتّع احرام ببندد (م 937).

محل احرام حج تمتع

شهر مكّه فعلى: (آيات عظام: امام خمينى، اراكى، گلپايگانى رحمهم الله، خامنه اى، فاضل، زنجانى، وحيد، صانعى و نورى).

شهر مكه قديم: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، بهجت، تبريزى و صافى).

مكه جديد تا مرز حرم: (آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه مكارم).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، فاضل، اراكى رحمه الله، نورى و صانعى: محل احرام حج، شهر مكه است هر موضع كه باشد گرچه در محلّه هاى تازه ساز، ولى مستحب است در مقام ابراهيم عليه السلام يا حجر اسماعيل عليه السلام واقع شود. (م 946).

آيةاللَّه مكارم: ولى از بيرون حرم (مانند مناطقى كه بعد از مسجد تنعيم است) و اكنون جزء مكّه شده خالى از اشكال نيست و مستحب است در مسجدالحرام احرام ببندد. (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: احتياط واجب آن است كه در مكه قديمى محرم شود. (همان).

ص: 188

آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه تبريزى: مكلف مى تواند از هر جاى شهر مكه قديم بنابر احتياط براى حج احرام ببندد و مستحب است احرام حج از مسجدالحرام در مقام ابراهيم يا حجر اسماعيل باشد. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: احرام بستن از تمام نقاط شهر مكه صحيح است حتى از محلّات تازه ساز و احتياط مستحب آن است كه احرام حج تمتع را در محدوده مكه زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ببندد. (ص 156 م 610).

همچنين آيةاللَّه وحيد: (ص 151 م 358) و معظم له اضافه مى كند: افضل احرام از مقام ابراهيم يا حجر اسماعيل است.

آيةاللَّه خامنه اى: افضل آن است كه در مسجدالحرام مُحرم شود.

(همان).

آيةاللَّه سيستانى: اظهر جواز احرام بستن از قسمت هاى جديد شهر مكّه است مگر قسمت هايى كه بيرون حرم باشد و احوط و اولى احرام بستن از مكه قديم است كه در زمان رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم بوده است. (همان).

آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط لازم تا مى تواند از مكه قديم محرم شود. (همان).

انجام اعمال قبل از رفتن به عرفات

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، صانعى: چند طائفه اند كه براى آن ها جايز است طواف حج و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را بعد از آنكه محرم به احرام حج شدند قبل از رفتن به عرفات بجا آورند و عمل آن ها مجزى است. (م 1176).

ص: 189

اوّل: زن هايى كه ترس آن دارند كه در برگشتن حائض يا نفساء شوند و پاك نشوند و نتوانند بمانند تا پاك شوند.

دوّم: پيرمردها يا پيرزن هايى كه به خاطر ازدحام جمعيت عاجز باشند از طواف يا برگشتن به مكه.

سوّم: اشخاص مريض كه ترس از ازدحام جمعيت داشته باشند يا عاجز باشند از طواف.

چهارم: كسانى كه مى دانند تا آخر ماه ذى حجّه به جهتى، براى آن ها ممكن نمى شود طواف و سعى. (خائف). آيةاللَّه اراكى رحمه الله: بر اين طايفه تقديم واجب است و احوط استنابه نيز مى باشد.

اعمال سه مورد اوّل كافى است گرچه بعد، خلاف آن ظاهر شود.

مثلًا زن حائض نشود، يا مريض خوب شود، يا ازدحام زياد نباشد. بر اين ها اعاده لازم نيست اگرچه احوط است.

و طائفه چهارم اگر از جهت مرض و پيرى و عليلى بود مجزى است. اما اگر از جهت ديگر بود مثل آنكه اعتقاد داشت سيل مانع مى شود و بعد خلافش ظاهر شد، بايد اعاده كند. (م 1178).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: احتياط آن است كه (سه طائفه اوّل) بعد از برگشتن اگر ممكن شود در ايام تشريق والّا تا آخر ذى حجّة، طواف و سعى را دوباره بجا آورند. (همان) آيةاللَّه گلپايگانى:

و در مورد طواف نساء و نماز آن احوط آن است كه اين چند طائفه رجاءً انجام دهند و پس از اعمال منى در صورت تمكن خودش اعاده

ص: 190

كند و اگر تمكن نداشت نائب بگيرد. (م 1176) (اما طايفه چهارم) اگر خلافش ظاهر شد، اعاده اعمال مستحب است. (م 1178) آيةاللَّه صافى: احوط آن است كه پس از مراجعت از منا نايب بگيرد كه اعمال آن ها را انجام دهد و اگر خلاف يقينى كه داشت، ظاهر شد، اعاده لازم است، بدون تفاوت بين صور مذكوره. (م 1178).

آيةاللَّه مكارم: (قبل از رفتن به عرفات) بنابر احتياط واجب اعمال را مقدم بدارند (همان) و احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود.

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: راجع به دو طائفه اوّل مى فرمايد: اين دو مى توانند طواف حج و نمازش را قبل از وقوفين بجا آورند و سعى را در وقت خودش انجام دهند و احوط اين است كه سعى را نيز مقدم داشته و در وقتش هم اعاده نمايند. و اولى و بهتر در صورت امكان، اعاده طواف و نماز است در ايام تشريق يا بعد از آن تا آخر ماه ذى الحجه. و كسى كه از رفتن به مكه بر جان خود مى ترسد، مى تواند طواف حج و نماز و سعى را بر وقوفين مقدّم بدارد. بلكه مقدم داشتن طواف نساء نيز عيبى ندارد (م 1176).

آيةاللَّه فاضل: طائفه (دوّم و سوّم در صورتى مى توانند اعمال را مقدم بدارند) كه نتوانند صبر كنند تا ازدحام تمام شود و يا تا رفع ازدحام نتوانند در مكه بمانند يا با عسر و حرج مواجه مى شوند (م 1176) (طايفه چهارم) و اگر احتمال حدوث مرضى مى داد و بعداً مرض حادث نشد مجزى نيست. (م 1178).

ص: 191

آيةاللَّه مكارم: در صورت امكان احتياطاً اعاده كند. (م 1177 و 1178).

آيةاللَّه وحيد: نظر معظم له در رابطه با چهار طائفه مذكور چون نظر آيةاللَّه خوئى رحمه الله است و در ذيل مى فرمايد: امّا خائف اگر اميد بازگشت به مكه را ندارد، سعى را نيز مقدم بدارد و اعاده هم لازم نيست و چنانچه براى افراد مذكور تمكن به انجام اعمال حاصل شد، اعاده لازم نيست گرچه اولى در اعاده است. (ص 173 و 174 م 409).

آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه بهجت: در همه موارد اعاده را موافق احتياط استحبابى بيان كرده اند (همان).

آيةاللَّه تبريزى: كسى كه از رفتن به مكّه يا از مباشرت به اعمال، بعد از رجوع از منى بر جان خود مى ترسد، او فقط مى تواند طواف نساء و نمازش را مقدّم بدارد و بقيّه طوائف معذورين، طواف حج و نماز آن را مقدّم مى كنند و بنابر احتياط مستحب سعى را هم مقدّم كنند و بعد در وقت خودش اعاده كنند، و چنانچه سعى را مقدّم كردند احتياط واجب آن است كه در وقتش اعاده كنند.

(همان).

آيةاللَّه زنجانى: چهار طائفه اگر مى توانند مجموعه طواف و سعى را بر وقوفين مقدم بدارند، آن ها را انجام مى دهند، ولى طواف نساء را پس از اعمال منى انجام دهند و در صورتى كه انجام طواف

ص: 192

نساء بر آن ها حرجى يا غير مقدور بود نائب مى گيرند. اما اگر نمى توانند سعى را قبل از وقوفين انجام دهند، طواف را نيز ترك كنند.

(ص 224 م 892).

فتواى آيةاللَّه خويى رحمه الله پيرامون م 8- 1177 و آيةاللَّه خامنه اى پيرامون م 1178 يافت نشد.

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: كسانى كه به واسطه عذر، اعمال را مقدم داشتند. تمام محرمات احرام بعد از تقصير يا حلق، بر آن ها حلال مى شود. (م 1180).

ص: 193

فصل دوم: وقوف

وقوف به عرفات

امام خمينى رحمه الله: واجب است وقوف به عرفات به قصد قربت (م 956) و مراد از وقوف، بودن در آن مكان است چه سواره، چه پياده يا نشسته يا خوابيده يا در حال راه رفتن، به هر حال كه باشد كافى است (م 957) و به احتياط واجب لازم است، در عرفات باشد از بعد از زوال روز نهم تا غروب شرعى كه وقت نماز مغرب است (م 959).

- تأخير انداختن از اول ظهر اگر كم باشد، مثلًا به مقدار نماز ظهر و عصر كه جمع بين آن ها كند، معلوم نيست حرام باشد ولى احتياط آن است كه تأخير نيندازد. (م 960).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، صافى، فاضل، نورى، مكارم و اراكى رحمه الله: اين احتياط (عدم تأخير) ترك نشود. (م 960).

آيةاللَّه بهجت: وقوف در عرفات براى شخص مختار بنابر احتياط از اوّل زوال تا غروب است. (م 959) ... اين احتياط (عدم تأخير) لزومى است. (م 960).

آيةاللَّه زنجانى: تأخير (وقوف به عرفات) تا كمى قبل از نماز مغرب مانعى ندارد. به قدرى كه مسمّى وقوف صدق كند. ليكن

ص: 194

احتياط مستحب در آن است كه بيش از مقدار نماز ظهر و عصر به تأخير نيندازد. (ص 160 م 626).

آيةاللَّه تبريزى: وقوف در عرفات بنابر احتياط براى شخص مختار از اوّل ظهر روز نهم ذى الحجّة تا غروب است و اظهر اين است كه مى تواند وقوف را تا يك ساعت بعد از ظهر تأخير نمايد (م 959).

آيةاللَّه خامنه اى: جواز تأخير از اوّل وقت باندازه خواندن نماز ظهر و عصر و مقدمات آن بعيد نيست. (م 960).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: بنابر اظهر تا حدود يك ساعت بعد از ظهر تأخير مانعى ندارد. (همان).

آيةاللَّه وحيد: جايز است تأخير انداختن از ظهر باندازه غسل و نماز ظهر و عصر با يك اذان و دو اقامه. (ص 153 م 365).

آيةاللَّه سيستانى: واجب بودن وقوف از اوّل ظهر مبنى بر احتياط است و اظهر اين است كه جايز است آن را از اوّل ظهر به مقدار انجام يك غسل و خواندن نماز ظهر و عصر پشت سر هم تأخير اندازد (م 959).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: مسماى وقوف به عرفات ركن است. پس اگر مقدار كمى توقف كند حج او صحيح است.

(م 2- 961).

ص: 195

وقوف در مشعرالحرام

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: احتياط واجب آن است كه شب دهم را تا طلوع صبح در مشعرالحرام بسر برد و نيت كند اطاعت خدا را. (م 979) و چون صبح طلوع كرد نيّت وقوف به مشعرالحرام كند تا طلوع آفتاب (م 980) و اقوى جواز كوچ كردن بلكه استحباب آن است كمى قبل از طلوع آفتاب، به نحوى كه قبل از طلوع آفتاب از وادى «محسّر» تجاوز نكند. (م 981) ركن وقوفى، كمى از بين الطّلوعين است، اگرچه به مقدار يك دقيقه باشد. (م 982).

آيةاللَّه خامنه اى: وقت وقوف از طلوع فجر عيد قربان است تا طلوع شمس. و احتياط آن است كه از وقت رسيدن به مشعر در شب، قصد وقوف كند. (م 979).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: ... و احتياط آن است كه در مشعر، ذكر خدا را ترك نكند هر چند مختصر و كم باشد. (م 979). به مقدارى كه عرفاً بگويند در آنجا توقف كرده است (م 982)

آيةاللَّه مكارم: و مقدارى ذكر خدا بگويد. (م 979).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند هر چند وجوب بيتوته ثابت نشده است.

(همان).

آيةاللَّه فاضل: نيّت اين ماندن كه يك احتياط وجوبى است. غير از نيّت ماندنى است كه به عنوان واجب فتوايى در م 980 ذكر شد. بنابر

ص: 196

اين دو نيّت جداگانه بايد صورت پذيرد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: سوّمين امر لازم در مشعرالحرام ياد كردن خداست و در آن فرقى نيست كه به صورت دعا باشد يا ذكر خداوند متعال، و ترك آن، حج را باطل نمى كند. (ص 168 م 658) و بر حجاج واجب نيست كه شب عيد را در مشعرالحرام بسر بزند، لكن اگر شب دهم وارد مشعرالحرام شدند بنابر احتياط مستحب بايد تا طلوع فجر در آنجا قربة الى اللَّه بمانند. (ص 166 م 651 و 652) و وقوف كردن در تمام بين الطّلوعين واجب نيست و حدّاقل واجب، مسمّى وقوف است بقدرى كه بگويند در مشعرالحرام بوده است. بنابر اين اگر كسى كمى قبل از طلوع آفتاب وارد مشعر شود و وقوف نمايد كافى است. ولى كسى كه بين الطلوعين را در مشعر درك كرد نمى تواند قبل از روشن شدن هوا بلكه بنابر احتياط قبل از طلوع آفتاب، از آن خارج شود.

(ص 167 م 655).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، تبريزى، صافى و مكارم:

وقوف در مزدلفه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب، واجب است. (م 982).

آيةاللَّه وحيد: احتياط وقوف از طلوع فجر تا طلوع آفتاب است و آنچه ركن است وقوف مختصر است. (ص 156 م 370).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: احوط و اشهر وجوب ماندن تا طلوع آفتاب است. (م 982).

ص: 197

آيةاللَّه صانعى: واجب است شب را تا بعد از طلوع فجر در مشعر وقوف نمايد و ماندن بيش از آن تا طلوع آفتاب مبنى بر احتياط است.

(م 979).

آيةاللَّه سيستانى: واجب است پس از حركت از عرفات، مقدارى از شب عيد را تا صبح در مشعرالحرام بماند، و پس از آن تا طلوع آفتاب نيز بايد بماند، گرچه كوچ كردن به طرف وادى محسّر قبل از طلوع آفتاب به اندكى، جايز است، و جايز نيست از آن تجاوز كند. (م 979).

خروج از مشعر قبل از آفتاب

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله، فاضل، سيستانى، تبريزى، صافى، نورى و صانعى: اگر قبل از طلوع آفتاب از وادى محسّر تجاوز كرد گناهكار است ولى كفّاره بر او نيست. (م 981).

آيةاللَّه مكارم: اگر عمداً قبل از طلوع آفتاب كوچ كند، حج باطل نيست، ولى گناه كرده و يك گوسفند بايد كفّاره بدهد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: احوط كفّاره يك گوسفند است. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: احوط دادن يك گوسفند است ولى اقوى واجب نبودن آن است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: بعضى يك گوسفند كفّاره واجب دانسته اند.

(همان).

توضيح: فتواى آيةاللَّه خامنه اى يافت نشد.

ص: 198

وقوف اختيارى و اضطرارى مشعر

1- وقوف اختيارى از طلوع فجر تا طلوع آفتاب 2- و وقوف اضطرارى شب، از سر شب تا صبح 3- و وقوف اضطرارى روز، از طلوع آفتاب تا ظهر روز عيد قربان است. (م 986).

كوچ ذوى الاعذار و زنان به منى در شب

كوچ زنان و ذوى الاعذار از مشعر:

احتياط واجب بعد از نيمه شب: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل و نورى).

مقدارى از شب: (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، مكارم، بهجت، خامنه اى، تبريزى، سيستانى، وحيد، خوئى رحمه الله، زنجانى، صافى و صانعى)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى: جايز است براى كسانى كه عذرى دارند، قدرى از شب كه در مشعر توقّف كردند كوچ كنند به منى. مثل: زن ها و بچه ها و بيماران و پيرمردان و اشخاص ضعيف و اشخاصى كه براى پرستارى يا راهنمايى آن ها لازم است همراه باشند. و احتياط واجب آن است كه پيش از نيمه شب حركت نكنند. (م 983).

آيةاللَّه مكارم و آيةاللَّه صانعى: اين احتياط (حركت بعد از نيمه شب) مستحب است. (همان).

ص: 199

آيةاللَّه زنجانى: اين چند گروه مى توانند مقدارى از شب عيد را در مشعرالحرام وقوف نمايند و روانه منى شوند و احتياط آن است كه قبل از نيمه شب وقوف را ترك نكنند. (ص 168 م 660).

آيةاللَّه فاضل: مى توانند (ذوى الاعذار) بعد از نصف شب از مشعر خارج شوند. (ص 335 م 800).

آيةاللَّه بهجت: براى اين (ذوى الاعذار) جايز است شب عيد مقدارى وقوف نموده و قبل از طلوع فجر بسوى منى كوچ كنند.

(م 983 همان).

همچنين آيةاللَّه تبريزى (ص 154 م 378)، آيةاللَّه سيستانى: (ص 374 م 374) آيةاللَّه خويى رحمه الله (ص 189 م 377) و آيةاللَّه وحيد (ص 156 م 371).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: براى مضطرّ و خائف و صاحب عذر و زنان، افاضه از مشعر به منى در شب، جايز است هر چند قبل از نصف باشد. (مجمع المسائل، 1/ 494 م 2).

آيةاللَّه صافى: (ذوى الاعذار و زنان) اگر شب را در مشعر به قصد وقوف مانده باشند مى توانند پيش از طلوع فجر از مشعر به منى بروند. (ص 154، م 159).

آيةاللَّه خامنه اى: متعرض اين (احتياط واجب) نشده است.

نتيجه: بنابر اين بانوان مطلقا مى توانند وقوف ليلى مشعر را انجام داده و قبل از اذان صبح از مشعر به منى كوچ كنند.

ص: 200

برگشت خدمه كاروان ها براى درك وقوف اختيارى مشعر

بازگشت خدمه اى كه شب با زنان به منى رفته اند براى وقوف اختيارى مشعر:

لازم نيست: (آيات عظام: امام خمينى، مكارم، نورى، سيستانى، بهجت، گلپايگانى. صافى، اراكى و صانعى).

در صورت امكان برگردند: (آيات عظام: خويى رحمه الله، تبريزى، فاضل و زنجانى).

س- خدمه كاروان ها و راهنماى بانوان كه پس از نصف شب و انجام وقوف اضطرارى از مشعر به منى مى روند آيا لازم است براى وقوف اختيارى (از اذان تا طلوع آفتاب) به مشعر برگردند؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، بهجت، نورى، مكارم و صانعى: لازم نيست (م 983).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: اگر بتوانند ولو يك لحظه قبل از طلوع آفتاب بايد به مشعر برگردند و در فرض عجز اگر بتوانند بايد قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند. (م 983).

آيةاللَّه فاضل: لازم است همراهان معذورين و ... در صورت امكان براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر ممكن بود و حرجى نباشد برگردند. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: مى توانند به وقوف شب عيد اكتفا نمايند.

(همان).

ص: 201

بازگشت خدمه نايب به مشعر

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خويى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، تبريزى و فاضل: خدمه اى كه (از ذوى الاعذار نبوده اند) و با زن ها قبل از طلوع فجر به منى مى روند، ولى خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر مى رسانند و وقوف ركنى مشعر را درك مى كنند، حجّشان نيابتاً صحيح است هر چند مرتكب حرام شده اند. (م 992).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: با فرض ترك عمدى، نيابت محلّ اشكال است. (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر لازم بوده است با زن ها به منى بروند گناهى نكرده اند. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: نيابت آن ها به هر حال صحيح است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر عذر طارى است صحيح است. (همان).

آيةاللَّه صانعى: ... (اگر ذوى الاعذار نبوده اند) در زمان استنابه، صحيح است. (همان).

توجه: به بحث نيابت خدمه كاروان نيز رجوع شود.

ص: 202

فصل سوم: واجبات منى

اشاره

واجبات منى سه چيز است:

1- رمى جمره عقبه

2- قربانى

3- حلق يا تقصير

1- رمى جمره عقبه

اشاره

امام خمينى رحمه الله: وقت انداختن سنگ از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن (م 1000).

آيةاللَّه مكارم: ضرورتى ندارد كه حجّاج محترم به خود زحمت دهند و سنگ را به ستون ها بزنند، بلكه كافى است، سنگ را به دايره اطراف ستون ها پرتاب كنند و اگر به ستون ها بزنند و در پاى آنها بيفتد كافى است، ولى تحمل اين مشقّت لازم نيست (مناسك حج، م 272 و م 1001).

شرايط سنگ

1- ريگ (حصى) باشد نه شن و نه سنگ بزرگ.

2- از حرم باشد. مانند: مشعر، منى و شهر مكه. ولى از مسجدالحرام و مسجد خيف و بنابر احوط از ساير مساجد نباشد. و

ص: 203

مستحب است از مشعر بردارد.

3- بكر باشد (استفاده نشده باشد) ولى اگر شك كند كه ديگرى از آن استفاده كرده، جايز است از آن استفاده كند. (م 1002).

4- مباح باشد. (م 996- 997، 998 و 999).

شرايط رمى جمره

1- به قصد قربت باشد.

2- سنگ ها را بيندازد.

3- به جمره بخورد. و در صورت شك به اصابت، آنقدر بزند كه يقين حاصل شود، اصابت كرده است. (1005).

4- هفت عدد باشد. و در صورت شك در مقدار سنگ ها آنقدر بيندازد تا يقين به هفت عدد حاصل شود.

5- به تدريج بيندازد. (م 1001).

پاك بودن سنگ ها لازم نيست. (م 1014) آيةاللَّه بهجت: خلافت احتياط است. (همان) و نيز طهارت از حدث و خبث شرط نيست.

(م 1014).

رمى زنان در شب عيد

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: زن ها مطلقا مجازند رمى جمره عقبه را در شب عيد انجام دهند. (م 1283).

ص: 204

رمى زنان در شب 11 و 12

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: رمى روز يازدهم و دوازدهم در صورتى براى آنان (زن ها) در شب صحيح است كه از رمى در روز معذور باشند. (م 1305).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه معذور از رمى در روز است بايد نايب بگيرد و نمى تواند در شب رمى نمايد، مگر چوپانان و كسانى كه از ماندن روز در منا معذور باشند. (م 1257)

نيابت از معذورين رمى در روز

مى توانند نايب بگيرند: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله و نورى).

تفصيل: (آيةاللَّه خامنه اى).

نمى توانند نايب بگيرند: (ساير آيات عظام).

س- كسانى كه با عذر از رمى در روز، مى توانند شب رمى كنند (مثل مريض، عليل، ترس تزاحم جمعيت) آيا لازم است شب رمى كنند يا مى توانند همان روز نايب بگيرند؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله و نورى: مى توانند نائب بگيرند. (م 1286).

آيةاللَّه خامنه اى: اگر از قبيل عذرهايى است كه مجوّز رمى در شب قبل است مانند خوف و شغل و امثال آن، موردى براى استنابه

ص: 205

نيست، ولى اگر از عذرهايى است كه در روز حادث شده است مى تواند نايب بگيرد ولى اگر در شب بعد رفع شد احتياط واجب آن است كه عمل را اعاده كند (همان).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه معذور از رمى در روز است بايد نايب بگيرد و نمى تواند در شب رمى نمايد، مگر چوپانان و كسانى كه از ماندن روز در منى معذور باشند. (همان). (به فتواى معظم له رمى زنان در شب عيد اشكال ندارد).

آيات عظام: اراكى، بهجت، گلپايگانى رحمه الله، صافى، صانعى و تبريزى: بايد شب رمى نمايد (همان).

آيةاللَّه فاضل: احتياط واجب آن است كه شب رمى كنند (همان).

آيةاللَّه مكارم: تا بتوانند در شب رمى كنند نائب گرفتن مشكل است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر رمى در شب و روز بر آن ها (زنان) حرجى باشد مى توانند نايب بگيرند. (ص 182 م 710).

رمى در طبقه دوّم

جايز است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، نورى، بهجت، صانعى، خامنه اى، زنجانى و مكارم).

بنابر احتياط مجزى نيست: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، وحيد، گلپايگانى رحمه الله، صافى، تبريزى و سيستانى).

ص: 206

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، صانعى و نورى: در طبقه دوّم جمرات، رمى جايز است و لازم نيست در طبقه اول رمى نمايد. (م 1284).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: در طبقه تحتانى رمى كنند و رمى در طبقه فوقانى خلاف احتياط است. (همان).

آيةاللَّه مكارم: ظاهر اين است كه رمى از طبقه بالا نيز كفايت مى كند و تا هنگامى كه به حوضچه هائى كه اطراف ستون ها است، سنگ پرتاب شود و از بالا به پائين بيفتد، كافى است. (مناسك حج، م 286).

آيةاللَّه بهجت: جايز است. (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه سيستانى: اكتفا به رمى مقدار اضافه شده محلّ اشكال است. احوط آن است كه به همان مقدارى كه در گذشته بوده (طبقه پائين) رمى كند و در صورت عدم امكان، خود به مقدار اضافه شده (طبقه فوقانى) رمى كند و نائب بگيرد براى زدن به مقدار سابق (طبقه اوّل) (همان)

همچنين آيةاللَّه تبريزى (ص 159 م 383 مناسك معظم له) و آيةاللَّه وحيد (ص 161 م 276).

آيةاللَّه خامنه اى: (رمى در طبقه دوم جايز است) اگر چه احتياط مستحب، رمى از مكان متعارف در گذشته است. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: رمى در طبقه فوقانى كافى است. (ص 175 م 682).

ص: 207

روى ديوار سيمانى جمره عقبه

آيا چهره عقبه را از همه اطراف مى توان رمى نمود؟ (م 1299)

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: ديوار سيمانى (كه سابقاً) پشت جمره عقبه بوده (و برداشته شده است) جزء جمره نيست و رمى ديوار كفايت نمى كند. اگر به جمره بزند كافى است. (م 1299).

آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب رمى آن قسمت كه سابقاً ديوار بوده، كافى نيست. (همان).

2- قربانى

اشاره

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: واجب است بر كسى كه حج تمتع بجا مى آورد ذبح يك هدى، يعنى يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند. و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است. (م 1020) ذبح از عبادات است و در آن قصد قربت لازم است. (م 1044)

شرايط قربانى

1- سن قربانى (بز كمتر از 2 سال و ميش كمتر از يك سال نباشد).

2- سالم باشد.

3- خيلى پير نباشد.

4- تام الاجزاء باشد. (كور، لنگ، گوش بريده، دم بريده، شاخ بريده يا شكسته نباشد).

ص: 208

5- لاغر نباشد.

6- خصى (اخته) نباشد.

7- بيضيه كوبيده نباشد. به احتياط واجب (آيات عظام: خامنه اى، فاضل، بهجت، مكارم، گلپايگانى رحمه الله و صانعى) شرط نمى دانند.

8- در اصل خلقت بى دم نباشد، به احتياط واجب.

9- در اصل خلقت بى بيضه نباشد. (م 1023 جزئيات را در مناسك محشى ببينيد).

قربانى در روز عيد

بنابر احتياط واجب: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خوئى رحمه الله، تبريزى، خامنه اى، فاضل، نورى و صانعى).

واجب نيست: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، زنجانى، صافى، مكارم، سيستانى و وحيد).

واجب است. (آيةاللَّه بهجت).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خويى رحمه الله، صانعى، فاضل، خامنه اى، نورى و تبريزى: احتياط واجب آن است كه ذبح هدى را از روز عيد تأخير نيندازد. (م 1032).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اين احتياط واجب نيست. (م 1032).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط اختياراً جايز نيست ذبح هدى را از روز عيد تأخير بيندازد اگر چه اقوى جواز آن است. (همان).

ص: 209

آيةاللَّه مكارم: تا روز سيزدهم جايز است. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: احتياط مستحب آن است كه قربانى در روز دهم ذى حجّه ذبح شود ولى اگر اختياراً در روز يازدهم و يا دوازدهم هم ذبح شود جايز است و مجزى. (ص 188 م 738).

آيةاللَّه بهجت: واجب است ذبح هدى در روز عيد و اما بعد از عيد پس مجزى است در بقيه ذى الحجّه، اگرچه خلاف احتياط است تكليفاً تأخير آن بدون عذر ... (م 1032).

آيةاللَّه وحيد: بعيد نيست تأخير ذبح تا روز سيزدهم اگرچه احوط و افضل آن است كه در عيد انجام شود. (163 م 379).

آيةاللَّه سيستانى: اين احتياط مستحب است و مى تواند در روزهاى تشريق هم قربانى كند. (همان).

قربانى در شب

آيات عظام: امام خمينى، نورى، صافى: ذبح در شب كفايت مى كند (م 1080).

آيةاللَّه خويى و فاضل: كفايت نمى كند (همان).

آيةاللَّه اراكى: كفايت مشكل است (همان).

آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب اين است كه در شب، قربانى نكند (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى: ذبح در شب يازدهم بنابر احوط جايز نيست.

ص: 210

آيةاللَّه تبريزى: ذبح در شب بعد از عيد، خلاف احتياط است (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر به دلايلى نتواند تا مغرب قربانى كند، بعد از اذان مغرب هم مى تواند (همان).

آيةاللَّه مكارم: تا روز سيزدهم جايز است (همان).

شرايط ذابح

احتياط واجب اينكه ذابح مؤمن باشد: (امام خمينى رحمه الله).

مسلمان باشد كافى است: (ساير آيات عظام) (م 1042).

اگر ذابح نائب در انجام قربانى شده بايد مؤمن باشد امّا اگر در خصوص ذبح است مسلمان باشد كافى است: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، فاضل، نورى، و خامنه اى) (همان).

قربانى بايد بعد از رمى باشد

احتياط واجب: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، مكارم، نورى، سيستانى و بهجت).

واجب است: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، وحيد، تبريزى، صافى و زنجانى).

اقوى (آيةاللَّه فاضل).

احتياط مستحب (آيةاللَّه صانعى).

ص: 211

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، مكارم، بهجت و نورى:

بايد ذبح را بعد رمى جمره عقبه بكند به احتياط واجب. (م 1028).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: واجب است بعد از رمى باشد. (همان).

همچنين آيةاللَّه وحيد (163) و آيةاللَّه تبريزى (ص 160).

آيةاللَّه فاضل: بنابر اقوى. (م 1028).

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط بايد آن را پس از رمى جمره عقبه بجا آورد ولى اگر آن را به علّت ندانستن حكم شرعى يا فراموش نمودن آن، مقدّم نمود اعاده لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه صافى: بعد از رمى قربانى كند. (م 173).

آيةاللَّه زنجانى: تا رمى نكرده جايز نيست قربانى نمايد. (ص 181 م 706).

آيةاللَّه صانعى: بنابه احتياط مستحب. (م 1028).

نيابت در قربانى

نائب نيّت كند و احتياطاً حاجى: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، بهجت، خامنه اى، نورى، صافى، سيستانى و فاضل).

حاجى نيّت كند: (آيات عظام: خويى رحمه الله، صانعى، مكارم، زنجانى، تبريزى و وحيد).

هر دو نيت كند (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله).

ص: 212

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، سيستانى، بهجت، خامنه اى، نورى و فاضل: جائز است كه ذبح را كسى ديگر به نيابت انجام دهد و نيّت را نائب كند، و احتياطاً خود شخص هم نيّت كند.

(م 1041).

آيةاللَّه مكارم: نيّت را حاجى مى كند. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: جايز است ديگرى براى انسان ذبح كند و از باب نيابت نيست و خود شخص مى بايست نيّت كند و نيّت ذابح كفايت نمى كند (ص 190 م 749).

- (و در صورتى كه نيابت داد) نيز بايد منوب عنه (حاجى) قصد قربت داشته باشد ... و تا هنگام ذبح نيز قصد قربت ادامه داشته باشد، در صورت نيابت بنا بر مشهور نائب بايد مؤمن باشد ولى ذابح لازم نيست مؤمن باشد. (ص 190 م 750 و 751).

آيةاللَّه صافى: بايد نائب نيت كند و احوط آن است كه علاوه بر نائب، خودش نيز اگر در وقت ذبح حاضر باشد نيت كند و اگر خودش در قربانگاه حضور ندارد موقعى كه نائب را مى فرستد، خودش نيّت كند و نيّت را تا وقت انجام ذبح مستمرّ بدارد. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: علاوه بر خودش ذابح نيز بايد نيّت كند.

(همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: و نيّت از صاحب قربانى تا هنگام كشتن (بايد) مستمرّ باشد و كشنده لازم نيست نيت كند. هر چند احوط و اولى نيّت كردن اوست (همان).

ص: 213

آيةاللَّه وحيد: لازم است صاحب قربانى نيت را تا ذبح مستمرّ بدارد. و نيت ذابح معتبر نيست. (169 م 396).

آيةاللَّه صانعى: بلكه اقوى است (نيّت خود فرد) (همان).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر به كسى وكالت بدهد كه خودش (وكيل) قربانى كند نمى تواند وكالت را به ديگرى واگذار كند.

(م 1105).

قربانى كردن بدون اذن

س- شخصى بدون گرفتن وكالت در ذبح به اين خيال كه اذن فحوى از او دارد، برايش قربانى مى كند، آيا كافيست؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: كافى نيست مگر او را وكيل كرده باشد. (1088) و پول قربانى از جيب او رفته است، مگر آن كه غرورى در بين باشد (1089).

آيةاللَّه بهجت: چنانچه احراز رضايت كرد و شاهد حال هم دال بر رضايت بود به طورى كه اگر او بفهمد، راضى است، كفايت مى كند.

(همان).

آيةاللَّه خامنه اى: اين ذبح محل اشكال است و احتياط واجب اكتفا نكردن به ذبح نايب است بدون اذن قبلى از منوب عنه.

(همان).

ص: 214

مسلخ جديد

ذبح در مسلخ جديد:

مجزى است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، فاضل، نورى، خامنه اى، مكارم و صانعى) (م 1078 و 1085).

در صورت عدم تمكّن و تعذّر مجزى است: (آيات عظام:

گلپايگانى رحمه الله، خوئى رحمه الله، بهجت، زنجانى، تبريزى، سيستانى و صافى) (همان).

آيةاللَّه وحيد: ... در صورت عدم تمكّن تا آخر ايام تشريق بخاطر تقيه يا حرجى بودن، ذبح در وادى محسِّر، جايز است. (ص 163).

ذبح با كارد استيل

صحيح نيست (امام خمينى رحمه الله، آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله و صانعى).

صحيح است. (ساير آيات عظام).

س- آيا ذبح با كاردهاى استيل كه معلوم نيست آهن است يا نه چگونه است؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى و اراكى: صحيح نيست (م 1094).

آيةاللَّه مكارم و آيةاللَّه نورى: با هر فلزّ برنده اى صحيح است.

(همان).

آيةاللَّه فاضل: اشكال ندارد (همان).

ص: 215

آيةاللَّه بهجت: اگر در تيزى و حدّت مثل آهن باشد تا انتهاى ذبح، بعيد نيست حكم آهن را داشته باشد به الغاى خصوصيت (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: وسيله ى ذبح بايد آهن باشد و استيل (فولاد همراه با موادّ ضد زنگ) در حقيقت همان آهن است و ذبح با آن مانع ندارد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: ذبح با استيل اشكال ندارد هر چند بداند از آهن نيست ولى احتياط مستحب در ترك است. (ص 230 م 805).

آيةاللَّه صافى: اگر محرز نباشد كه استيل آهن است صحيح نيست (همان).

آيةاللَّه صانعى: (صحيح نيست) مگر آن كه محرز شود كه يك قسم آهن است (همان).

آيةاللَّه سيستانى: خالى از اشكال نيست. (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: مانعى ندارد. (همان).

نجس شدن احرام ذابح

س- محرمى كه لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده آيا مى تواند به مقدارى كه براى ديگران ذبح كند در لباس احرام نجس باشد؟

امام خمينى رحمه الله: در صورت امكان بايد لباس را تطهير كند و اگر نكرد ضررى به احرام يا ذبح ندارد. (م 1107).

ص: 216

آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط واجب تطهير كند (همان).

آيةاللَّه بهجت: بنابر احوط تطهير كند (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: احتياط مستحب تطهير يا تعويض آن است. (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط لباس را تطهير كند (همان).

تذكر: ساير آيات عظام موافق امام هستند.

تقسيم قربانى

تقسيم (تثليث) قربانى:

واجب نيست: (آيات عظام امام خمينى رحمه الله، نورى، صانعى و فاضل).

احتياط واجب است: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، بهجت، تبريزى، وحيد و صافى) براى حلّ مشكل، از فقير نيابت در تصرّف ذبيحه بگيرد.

سهم فقير واجب است: (آيات عظام: مكارم، سيستانى و زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، صانعى و نورى: تقسيم قربانى به سه قسم واجب نيست. (م 1077) (امّا) احتياط آن است كه ذبيحه را سه قسمت كنند، يك قسمت را هديه بدهند، و يك قسمت را صدقه بدهند، و قدرى هم از ذبيحه بخورند و صدقه را به مؤمنين بدهند و لكن هيچ يك از اين احتياطها واجب نيست. و اگر صدقه را

ص: 217

به فقراء كفار بدهد يا آن كه تمام ذبيحه را به آن ها بدهد اشكال ندارد و ضامن حصّه فقراء نيست. ليكن احتياط: خصوصاً در خوردن قدرى از ذبيحه، خيلى مطلوب است. (م 1040).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اين احتياطها واجب است (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: اين احتياط واجب است ...

و نسبت به صدقه و اهداء انسان مى تواند از فقراء و مؤمنين آشنا در شهر خود وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آن ها قبول و قبض كرده و بدون تقسيم اعراض نمايد. و در صورتى كه در منى متمكّن از تقسيم نيست اخذ وكالت مزبور لازم است و اگر اين عمل را با فرض تمكّن انجام ندهد بنا بر احتياط واجب ضامن است.

(همان).

آيةاللَّه مكارم: تقسيم ذبيحه به سه قسمت واجب نيست ولى واجب است قسمتى از آن را به فقراء بدهد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: تثليث قربانى احوط است و با فرض عدم امكان، تكليف ساقط است. احوط آن است كه نسبت به سهم فقير از او وكالت در تصرّف بگيرد و از طرف موكّل خود به عنوان صدقه و هديه قبض نمايد و احتياطاً بعداً قيمت هر دو مقدار را به فقير مؤمنى و مؤمن ديگر بپردازد. (استفتاءات 114 س 53).

آيةاللَّه سيستانى: خوردن و هديه دادن به مسلمان واجب نيست امّا ثلث سوّم آن بنابر احتياط واجب به فقراء مسلمان صدقه

ص: 218

بدهد. (همان) و در مناسك ص 294 فرمودند: و اگر صدقه دادن ممكن نباشد يا موجب مشقت و زحمت زيادى بشود وجوب آن ساقط مى شود و رساندن آن به خود فقير لازم نيست بلكه كفايت مى كند به وكيل او داده شود اگرچه وكيل خود قربانى كننده باشد. آنگاه وكيل بر حسب اجازه موكّل در آن تصرف مى كند. به هديه دادن يا فروش يا اعراض از آن و يا غير اينها (همان).

آيةاللَّه زنجانى: بهتر است گوشت قربانى را سه قسمت كرده، قسمتى را هديه دهد و قسمتى را به فقير صدقه دهد و قدرى هم از ذبيحه بخورد و خوردن و هديه كردن واجب نيست. بلى صدقه دادن واجب است و احتياط واجب آن است كه مقدار آن از ثلث قربانى كمتر نباشد. براى صدقه دادن مى تواند از فقير مؤمنى كه در حرم حضور دارد خواه اهل حرم باشد يا از ايران آمده باشد، وكالت بگيرد كه پس از ذبح مقدار لازم را تمليك وى نموده در آن جا رها نمايد يا از او بخرد. (ص 194- 195 م 769).

آيةاللَّه وحيد: لازم است 13 گوشت قربانى را به فقير مؤمن صدقه بدهد و احتياط آن است كه 13 آن را نيز به مؤمن هديه نمايد و مقدارى ولو كم از آن بخورد و مى تواند از طرف فقير مؤمن براى تصرف در سهم فقير، وكيل باشد كه آن را بفروشد، يا ببخشد و يا رها كند.

(ص 169).

ص: 219

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: احتياط واجب آن است كه قدرى از قربانى را خودش بخورد و قدرى را هديه دهد و مقدارى را به فقير مؤمن صدقه بدهد و احتياط آن است كه هر يك از صدقه و هديه كمتر از ثلث قربانى نباشد و احتياط آن است كه هديه را هم به مؤمن بدهد و در هديه فقر شرط نيست. (و در وكالت مى فرمايند: بهتر است كه از بعضى از برادران دينى و فقراى مؤمن كه آن ها را مى شناسند وكالت بگيرد كه از جانب آن ها ثلث قربانى را قبول ... و همانجا بگذارد.) (مناسك آيةاللَّه صافى، م 189، 191 و 192) (آداب و احكام حج م 801) و معظّم له در استفتاءات ويژه ص 114 س 53 مى فرمايد: احتياط واجب خوردن است و در صورتى كه در معرض بيمارى باشد، خوردن آن لازم نيست.

قربانى در وطن

جايز نيست: (ساير آيات عظام) (م 1097).

جايز بلكه لازم است: (آيةاللَّه مكارم) اگر قربانى در منى از بين مى رود و به هيچ وجه قابل استفاده نيست (و نيز در شرايط فعلى كه تعدادى از قربانى ها مصرف مى شود) بايد پول آن را كنار گذارده و در شهر خودش قربانى كند، در ماه ذى الحجه آن سال و اگر نتوانست در سال بعد در ايّام تشريق. (همان) (محشى 1097).

ص: 220

دعاى قربانى

مستحب است هنگام قربانى اين دعا خوانده شود.

وَجَّهتُ و جَهى لِلذّى فَطَر السَّمواتِ وَاْلَارضَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما انَا مِنَ المُشركينَ، انّ صَلوتى وَ نُسُكى وَ مَحْياى وَ مَماتى لِلّهِ رَبّ العالمينَ لاشَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أمِرْتُ وَ أَنا مِنَ الْمُسْلِمينَ، الّلهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ، بِسْمِ اللَّهِ وَاللَّهُ اكْبَر الّلْهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى.

3- حلق يا تقصير

اشاره

حاجى بعد از قربانى بايد حلق يا تقصير كند، و حلق يا تقصير از عبادات است كه بايد با قصد قربت انجام شود. (م 1124) و اگر كسى ديگرى او را حلق يا تقصير كند. بايد خودش نيت كند و بهتر آن است كه سلمانى هم نيت كند (م 1125).

صروره (كسى كه سال اوّل حجّ اوست):

احتياط واجب حلق كند: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، سيستانى و صافى).

مخيّر است: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، فاضل، مكارم، وحيد، بهجت، خامنه اى، نورى، تبريزى و صانعى).

در حجّةالاسلام حلق، و در غير آن مخيّر است: (آيةاللَّه زنجانى).

ص: 221

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صافى و سيستانى: هر مكلفى مختار است كه بعد از ذبح كردن، يا سر بتراشد و يا از ناخن يا موى خود قدرى بچيند، مگر كسى كه سال اوّل حجّ او باشد كه بايد بنابر احتياط واجب سر بتراشد. (م 1120).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، فاضل، خامنه اى، بهجت، نورى و تبريزى:

احتياط مستحب اين است كه سر تراشيدن را اختيار كند، و مخير بودن او خالى از قوّت نيست. (همان) آيةاللَّه خامنه اى: (ولاتيعين عليه الحلق و ان كان صرورة نعم الاحوط له ذلك) (مناسك الحج م 279) همچنين آيةاللَّه وحيد (م 401).

آيةاللَّه مكارم و آيةاللَّه نورى: چنين كسى (كه سال اوّل اوست) نيز مخيّر است و سر تراشيدن متعيّن نيست. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: مردى كه حجةالاسلام خود را بجا مى آورد بايد حلق نمايد هر چند سفر اوّل حج او نباشد، ولى اگر حجةالاسلام نباشد مخيّر است هر چند سال اوّل حج او باشد. (206 م 815 و 816).

آيةاللَّه صانعى: كسى كه سفر اول حج او مى باشد افضل اين است كه حلق را اختيار كند گر چه تخيير بين حلق و تقصير خالى از قوت نمى باشد (همان).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: كسى كه بخواهد ديگرى را حلق نمايد نمى تواند قبل از اينكه خودش حلق يا تقصير كند، سر او را

ص: 222

بتراشد ولى مى تواند ناخن ديگرى را براى تقصير بگيرد، و ازاله موى ديگرى براى تقصير نيز قبل از خارج شدن از احرام جايز نيست. ولو براى تقصير (م 1146).

حلق در شب

صحيح است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، صانعى، سيستانى، بهجت، نورى، فاضل و زنجانى).

احتياط واجب در روز (آيات عظام: خويى رحمه الله، اراكى رحمه الله و تبريزى، صافى، گلپايگانى رحمه الله و مكارم).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، نورى و صانعى: حلق در شب هم صحيح است و كفايت مى كند. (م 1143).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: بنابر احتياط واجب بايد در روز باشد. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد ترك نمود، روز يازدهم بايد حلق نمايد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: تقصير و حلق را در شب انجام ندهند. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: بنابر احتياط واجب حلق يا تقصير بايد در روز عيد باشد و اگر تأخير انداخت انجام آن در شب يازدهم يا بعد از آن كافى است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: انجام آن (حلق يا تقصير) در شب نيز صحيح است و كفايت مى كند. (ص 208 م 828).

ص: 223

آيةاللَّه مكارم: احتياط در ترك حلق در شب است (همان).

آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط حلق بايد در روز باشد، پس اگر در روز عيد انجام نگرفت بايد در روز بعد انجام گيرد (همان).

آيةاللَّه سيستانى: حلق در شب عيد جايز نيست، مگر براى خائف و به احتياط مستحب از روز عيد تأخير نشود. ولى بعد از عيد در شب هم كافى است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: حلق در روز عيد است و در صورت تأخير، شب هم مجزى است (همان).

حلق در منى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: محل تراشيدن سر و تقصير نمودن، منى است و جايز نيست اختياراً در غير آنجا. (م 1130).

حلق در خارج از منى

اگر حلق در خارج منى انجام گرفت:

اعاده حلق و اعمال مكّه: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، خامنه اى، مكارم، زنجانى و صانعى).

صحيح است و اعاده اعمال لازم نيست. (آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه سيستانى).

اجزاء در صورت جهل و غفلت: (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، صافى، فاضل و تبريزى).

ص: 224

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، نورى و صانعى:

اگر حلق و تقصير در منى نبوده بايد اعاده شود (م 1149) و اعمال مكّه چون طواف و ... را اعاده كند (م 1150).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، صافى و تبريزى: در صورتى كه از جهت جهل به مسأله و غفلت در غير منى، حلق كرده باشد، در اين صورت اجزاء بعيد نيست. هر چند احتياط آن است كه در صورت امكان به منى برگردد و حلق كند (م 1148).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: اعاده اعمال مكّه لازم نيست (م 1150).

آيةاللَّه مكارم: اين حكم در صورت عمد مسلّم است و در صورت جهل يا نسيان عمل آن ها صحيح است و اگر مى تواند به منى برگردد و سر خود را بتراشد و يا كوتاه كند، برگردد. و بنابر احتياط اعمال مكّه را اعاده كند. (م 1148، 1150).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه در غير منى اگر چه عمداً سر خود را بتراشد به همان اكتفا كند ولى واجب است در صورت امكان موى خود را به منى بفرستد. و اعمال وى صحيح است. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر حلق يا تقصير در منى درست نبوده بنابر احتياط بايد اعاده شود و اعمال مكه نيز اعاده كند مگر آنكه بعد از كوچ كردن از منى باشد. (211 م 843).

آيةاللَّه فاضل: مگر اين كه از روى جهل قصورى يا غفلت و نسيان در غير منى حلق كرده باشد كه در اين صورت محل شده و ... هر چند

ص: 225

كه در صورت امكان و عدم عسر و حرج بهتر است به منى برگردد و حلق كند و اعمال مترتّبه را اعاده كند. (م 1148).

ترتيب رمى، ذبح و حلق

عدم رعايت ترتيب:

در صورت جهل اعاده لازم نيست، در صورت عمد با امكان احتياط اعاده است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خويى رحمه الله، صافى، گلپايگانى رحمه الله، فاضل، نورى، وحيد و تبريزى).

مطلقاً اعمال صحيح است: (ايات عظام: مكارم، صانعى، خامنه اى، سيستانى و بهجت).

وجوب رعايت ترتيب (آيةاللَّه زنجانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، صافى و فاضل: به احتياط واجب بايد در مِنى، اوّل رمى جمره كند و بعد از آن ذبح كند و بعد تقصير يا حلق. اگر بر خلاف اين ترتيب عمل كند پس اگر از روى غفلت و سهو بوده اعاده لازم نيست، و اگر از روى جهل به مسأله بوده بعيد نيست كه اعاده نخواهد و احتياط به اعاده است، و اگر از روى علم و عمد بوده در صورت امكان احتياط را ترك نكند. (م 1139 و 1140).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: در صورت علم و عمد و امكان بايد اعاده كند. (م 1140).

ص: 226

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: ترتيب واجب است و عدم رعايت آن اگر از روى جهل و نسيان بوده اعاده لازم نيست (1139 و 1140).

آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه مكارم: ترتيب مزبور واجب است و اگر رعايت نكند گناه كرده اما عملش صحيح است. (همان).

آيةاللَّه وحيد: احتياط واجب آن است كه حلق يا تقصير را بعد از رمى و ذبح انجام دهد ولى اگر نسياناً يا جهلًا ترتيب را رعايت نكرد.

اعاده لازم نيست. (ص 171).

آيةاللَّه سيستانى: مى تواند قبل از ذبح حلق يا تقصير كند در صورتى كه قربانى را در منى تهيه كرده باشد. (م 1139).

آيةاللَّه صانعى: ترتيب مستحب است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: در صورت جهل و نسيان اعاده لازم نيست و همين طور در صورت تعمّد بنابر مشهور كه اظهر تماميت آن است.

(همان).

آيةاللَّه زنجانى: حلق و تقصير را بايد بعد از ذبح انجام داد.

(ص 8- 207 م 825).

تأخير قربانى از روز عيد

اگر قربانى از روز عيد تأخير افتاد:

نمى تواند حلق كند: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، زنجانى، بهجت، خويى رحمه الله، مكارم و فاضل).

ص: 227

بايد حلق كند: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، خامنه اى و نورى).

مى تواند حلق كند: (آيات عظام: صانعى، گلپايگانى رحمه الله، صافى، تبريزى و سيستانى با تفصيل).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، فاضل، بهجت و خويى رحمه الله: اگر قربانى به دليلى از روز عيد تأخير افتاد، بنابر احتياط نمى تواند حلق كند و از احرام خارج شود و بعد قربانى كند بلكه ترتيب بين قربانى و حلق و اعمال مترتبه بر آن را بايد مراعات كند، على الاحوط.

(م 1142).

آيات عظام: اراكى رحمه الله و نورى: اگر ذبح را تأخير انداخت، تأخير حلق جايز نيست. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: تأخير حلق يا تقصير از روز عيد بر كسى كه ذبح را تأخير انداخته واجب نيست. بلكه احتياط واجب آن است كه حلق يا تقصير را در روز عيد انجام دهد (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: مى تواند حلق كند و از احرام خارج شود، ولى اعمال مكّه بايد بعد از قربانى و حلق انجام شود (همان).

آيةاللَّه مكارم: اگر رعايت اين احتياط واجب را نكند عمل او باطل نيست. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: تا قربانى نكرده نمى تواند حلق يا تقصير كند.

(ص 208 م 826).

ص: 228

آيةاللَّه سيستانى: اگر قربانى را در منى تهيّه كرد جايز است تقصير يا حلق (در روز عيد). (همان).

آيةاللَّه تبريزى: ... اگر قربانى در روز عيد ممكن نباشد مى تواند بعد از رمى، حلق يا تقصير را در روز عيد انجام دهد و مُحلّ شود و قربانى را تأخير بيندازد. (همان).

آيةاللَّه صانعى: ترتيب بين قربانى و حلق مستحب است. (همان).

حلال شدن محرمات

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: پس از حلق يا تقصير همه محرّمات حلال مى شود جز بوى خوش و زن (بوى خوش با طواف زيارت و نماز و سعى و زن با طواف نساء و نماز آن حلال مى شود).

(م 1179).

آيةاللَّه مكارم: احتياط در ترك صيد است و هر چند در خارج حرم باشد (1179 و 1141).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: صيد وزن بر او حرام است و احوط اجتناب از بوى خوش پيش از طواف نساء و نماز آن است (م 1179).

توضيح: صيد و كندن گياهان حرم همچنان حرمت آن ها تا زمانى كه حاجى در مكه است باقى مى ماند.

ص: 229

رمى روز 11 در صورت عدم ذبح

- كسى كه نتوانسته ذبح كند، و حلق يا تقصير نيز ننموده است، آيا مى تواند رمى روز يازدهم را انجام دهد؟

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: مانع ندارد. (ص 503 س 1303).

بيتوته در منى

وقت بيتوته در منى:

نيمه اوّل: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، نورى، صافى، بهجت و صانعى).

مخيّر بين نيمه اوّل يا دوّم: (آيات عظام: خويى رحمه الله، فاضل، مكارم، خامنه اى، تبريزى، سيستانى، وحيد) (زنجانى: در شب يازدهم).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى، صافى، نورى، اراكى و صانعى: واجب است بر حاجى كه شب يازدهم ذى الحجّة و شب دوازدهم را در منى بيتوته كند، يعنى در آنجا بماند، از غروب آفتاب تا نصف شب. (م 1220) (نيمه شب را بايد از اوّل غروب تا طلوع آفتاب حساب كنند بنابر احتياط واجب) (م 1226) ولى آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى رحمه الله، سيستانى و مكارم مى فرمايند: مى تواند از سر شب تا بعد از نيمه شب و يا از قبل از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند (همان).

ص: 230

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: از غروب شرعى (همان و م 1226).

آيةاللَّه فاضل: و بعيد نيست كه بتوان به نيمه دوّم شب اكتفاء كرد. (همان).

آيات عظام: خويى رحمه الله، مكارم، تبريزى، خامنه اى و سيستانى:

مى تواند از سر شب تا بعد از نيمه شب و يا از قبل از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند. (م 1220) همچنين آيةاللَّه وحيد: (ص 179 م 424).

آيةاللَّه زنجانى: در شب يازدهم حاجى مخيّر است بين نيمه اوّل (از اوّل غروب تا نيمه شب) و بين اصباح يعنى قبل از فجر تا طلوع فجر در منى باشد. و در شب دوازدهم بنابر احتياط واجب از غروب آفتاب تا هنگام طلوع آفتاب در منى باشد. (ص 227 م 6- 905).

آيةاللَّه بهجت: تا بعد نصف شب (همان).

امام خمينى و ساير آيات عظام: بيتوته بر چند طائفه واجب نيست مثل: 1- بيماران و پرستاران آن ها. و كسانى كه بيتوته براى آنان مشقت داشته باشد.

2- كسانى كه شب را در مكه بيدار باشند و به عبادت مى پردازند (م 1222). آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه خوئى: بنابر احتياط در مكه قديم (همان).

توضيح: طايفه اوّل يك گوسفند كفّاره بدهد، (وجوباً يا احتياطاً) (م 1232).

آيةاللَّه صانعى: بنابر احتياط مستحب (همان).

ص: 231

كفّاره ترك بيتوته

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه نورى: كسى كه ترك كند بيتوته به منى را براى هر شبى يك گوسفند بايد قربانى كند، (م 1229) و فرقى نيست بين آنكه از روى علم و عمد باشد يا نسيان و يا ندانستن مسأله.

(م 1230).

آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط واجب (يك گوسفند قربانى كند) (همان).

آيات عظام: اراكى رحمه الله، خامنه اى و مكارم: بنابر احتياط فرقى نيست بين علم ... (همان).

آيةاللَّه فاضل: ثبوت كفّاره در جاهل و ناسى و معذور مبنى بر احتياط است (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، خويى رحمه الله، بهجت، سيستانى، تبريزى و صافى: احتياط اين است كه در صورت فراموشى و يا ندانستن حكم نيز يك گوسفند كفاره بدهد (م 1230).

آيةاللَّه وحيد: اقوى عدم وجوب كفّاره است در مورد نسيان يا جهل به حكم وقتى قاصر باشد گرچه احوط كفّاره است و همچنين احوط براى معذور كفّاره است (ص 180 م 426).

آيةاللَّه زنجانى: در كفّاره (ترك بيتوته) فرقى بين عالم و جاهل، متوجه و غافل، قادر و عاجز نيست. بلكه ترك بيتوته و اصباح اگر

ص: 232

حرجى باشد هر چند جايز است ولى بنابر احتياط واجب كفّاره دارد.

(ص 230 م 912).

آيةاللَّه صانعى: بنابر احتياط مستحب (كفّاره) در غير عمد و غير جاهل مقصّر، بلى در عمد و جهل از روى تقصير كفّاره واجب است.

(م 1230).

بيتوته در مكه براى عبادت

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، خامنه اى، فاضل، مكارم، نورى و صانعى: كسانى كه شب را در مكه بيدار باشند و به عبادت مشغول باشند تا صبح و كار ديگر جز آن نكنند مگر كارهاى ضرورى از قبيل خوردن و آشاميدن بقدر احتياج و تجديد وضو، (واجب نيست در منى بيتوته كنند).

(م 1222).

آيةاللَّه وحيد: (ص 180 م 425)، آيةاللَّه صافى: (ص 191 م 215).

آيةاللَّه سيستانى: كسى كه از منى اوّل شب يا پيش از آن بيرون رفته و در مكّه در تمام مدّت نيمه دوّم شب تا طلوع فجر مشغول به عبادت شده كفايت مى كند (م 1222).

آيةاللَّه بهجت: كسى كه در مكّه در تمام شب مشغول به عبادت بوده بجز حاجت ضرورى مانند: خوردن و آشاميدن و نوم غالب و

ص: 233

تطهير و امثال آن ها، كار ديگرى نداشته و مراد از عبادت، طواف و سعى است على الاحوط. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: كسى كه قبل از غروب از منى خارج شود و اعمالش قبل از طلوع فجر تمام شود، اگر مى تواند بايد هنگام طلوع فجر خود را به منى برساند. ولى اگر از اوّل غروب تا طلوع فجر به اعمال مكّه و مقدمات و آداب آن اشتغال داشته باشد ترك بيتوته و اصباح، بر او جايز ولى مكروه است. (اين مسأله مربوط به شب يازدهم مى باشد) در شب دوازدهم و شب سيزدهم بنابر احتياط واجب بايد از غروب آفتاب روز قبل تا طلوع آفتاب روز بعد در منى بماند و از آنجا خارج نشود حتى براى طواف و سعى واجب. (ص 228 م 908).

آيةاللَّه خويى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: كسى كه در مكّه تمام شب و يا باقيمانده از شب اگر بعد از دخول در شب از منى خارج شده و مشغول به عبادت بوده كفايت مى كند. (م 1222).

كوچ از منى

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: كسانى كه جايز است براى آنان كوچ كردن در روز دوازدهم، بايد بعد از ظهر كوچ كنند و جايز نيست قبل از ظهر، و كسانى كه در روز سيزدهم كوچ مى كنند، مختارند هر وقت را بخواهند كوچ كنند. (م 1236).

ص: 234

خروج از منى در صبح دوازدهم

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، نورى، صافى و صانعى: اگر حاجى صبح دوازدهم به مكه بيايد واجب نيست براى نَفْر، بعد از ظهر به منى برگردد گرچه رفتن او به مكه قبل از ظهر جايز نيست. (م 1237).

آيات عظام: اراكى رحمه الله، مكارم و بهجت: بنابر احتياط برگردد.

(همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر (در منى) متعلقاتى ندارد بنابر احتياط جايز نيست پيش از ظهر خارج شود گرچه نيّت برگشتن داشته باشد، و اگر خارج شد به احتياط واجب بايد براى نفر بازگردد چه پيش از ظهر چه بعد از آن. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: بايد برگردد براى تحقّق نَفْر بعد از ظهر. (همان).

آيةاللَّه فاضل: بنابر احتياط واجب بايد براى نَفْر بعد از ظهر به منى برگردد و ... (همان).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله: اگر مى تواند قبل از ظهر به منى بيايد تا بعد از ظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چيزى نيست. (همان).

خروج بعد از نيمه شب دوازدهم

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: اگر شب دوازدهم بعد از نصف شب از منى خارج شد، واجب نيست براى رمى جمره پيش از

ص: 235

ظهر به منى برگردد بلكه مى تواند بعد از ظهر رمى كند، ولى اگر قبل از ظهر به منى بيايد نمى تواند پيش از آن كوچ كند (م 1249).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله و آيةاللَّه فاضل: بنابر احتياط، لازم است قبل از ظهر بيايد. (همان).

شرايط كفّاره:

شرطى ندارد: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

شرايط قربانى را دارد: (آيةاللَّه زنجانى).

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: گوسفندى كه بايد (جهت كفّاره) قربانى شود هيچيك از شرايط هدى را كه در منى براى حج بايد ذبح كند لازم نيست داشته باشد و محل معينى ندارد، اگر چه احتياط آن است كه در منى قربانى كند (م 4- 1233).

آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه خامنه اى: بنابر احتياط واجب بايد در منى قربانى كند و اگر نكرد بنابر اظهر هر جا كه قربانى نمايد مجزى است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: بايد شرايط قربانى حج تمتع را داشته باشد و محل معينى ندارد (ص 231 م 918).

ص: 236

فصل چهارم: طواف نساء

اشاره

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: طواف نساء و نماز آن اگر چه واجب است و بدون آن زن حلال نمى شود، لكن ركن نيست و ترك عمدى آن موجب باطل شدن حج نمى شود، بلكه واجب است بر كسى كه حج كرده آن را بجا آورد، و اگر بجا نياورد زن بر او حلال نمى شود، بلكه آنچه از زن بر او حرام شده بود مثل عقد كردن و خطبه كردن و شاهد شدن نيز حلال نمى شود بنابر احتياط واجب (م 1182).

طواف نساء اختصاص به مرد ندارد بلكه بر زن و خنثى و خصى و بچه مميز نيز لازم است. كه اگر طواف نساء نكنند، مرد بر زن حلال نمى شود و زن بر آن ها حلال نمى شود (م 1181).

همچنين آيةاللَّه زنجانى: بلكه اگر كسى طواف نساء را ترك كند و فوت كند بايد از تركه او براى انجام طواف نساء نائب بگيرند. (ص 219 م 872) و آيةاللَّه وحيد: (ص 175 م 414).

نيت نائب در طواف نساء

به نيت از منوب عنه (گلپايگانى رحمه الله، خويى رحمه الله، صافى، فاضل، سيستانى و وحيد (م 414)).

ص: 237

به نيابت ما فى الذمّه يا منوب عنه (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، بهجت، مكارم، نورى، صانعى و تبريزى) (م 1204).

يك طواف نساء براى چندين عمره

كفايت مى كند: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، اراكى رحمه الله، مكارم، صانعى و نورى)

كفايت نمى كند: (ساير آيات عظام)

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، مكارم، نورى و صانعى: اگر شخصى چندين عمره مفرده بجاى آورده باشد و در هيچكدام طواف نساء نكرده باشد يك طواف نساء براى تمام آن ها كفايت مى كند (م 1203).

آيات عظام: خوئى رحمه الله، تبريزى و صافى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد (همان).

آيات عظام: فاضل، بهجت و سيستانى: بنابر احتياط واجب براى هر كدام يك طواف نساء انجام دهد (همان).

آيةاللَّه زنجانى: هر عمره مفرده يك طواف نساء مستقل دارد.

(221 م 881).

آيةاللَّه خامنه اى: على الظّاهر واجب است براى هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء بجا آورد اگرچه تحلّل با طواف نساء واحد بعيد نيست (همان).

ص: 238

فصل پنجم: فاصله بين دو عمره مفرده

اشاره

فاصله دو عمره:

كمتر از 30 روز به قصد رجاء: (امام خمينى رحمه الله).

فاصله معتر نيست: (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، خامنه اى، زنجانى، صانعى، بهجت و نورى).

كمتر از ده روز به قصد رجاء: (آيةاللَّه اراكى رحمه الله).

هر ماه قمرى يك عمره: (آيات عظام: خويى رحمه الله، فاضل، مكارم، سيستانى، صافى، تبريزى و وحيد).

امام خمينى رحمه الله: تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه بقصد رجاء بجا آورده شود (م 173).

آيةاللَّه خامنه اى: فاصله معينى شرط نيست ولى بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره براى خود مى تواند بجا آورد لكن آوردن عمره براى غير خود هر نفر يك عمره، جايز است. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: فاصله انداختن بين دو عمره مفرده لازم نيست، بلكه مى توان در يك روز چندين عمره مفرده بجا آورد. (همان).

آيةاللَّه صانعى: بلكه اقوى عدم اعتبار فاصله است. بنابر اين مى تواند هر روز عمره مفرده انجام دهد (همان).

ص: 239

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: و احوط آن است كه در كمتر از ده روز به قصد رجاء آورده شود. (همان).

آيات عظام: خويى رحمه الله، مكارم، صافى، سيستانى، فاضل و تبريزى: فاصله يك ماه شرط نيست بلكه در هر ماه قمرى مى توان يك عمره بجا آورد (م 173 و 186).

آيةاللَّه زنجانى: فاصله انداختن بين دو عمره مفرده لازم نيست.

حتى مى توان در يك روز چندين عمره مفرده انجام داد. (33 م 95).

آيةاللَّه نورى: مى تواند هر روز يك عمره به جا آورد (همان).

آيةاللَّه بهجت: اظهر عدم اعتبار فصل است بين دو عمره، اگر چه افضل در عمره دوّم اين است كه در ماه ديگرى غير از ماه عمره سابقه باشد و يا با فاصله ده روز بين دو احرام باشد، بلكه احدالفصلين احوط است (همان).

آيةاللَّه وحيد: بنابر احتياط دو عمره در يك ماه براى خودش نمى تواند بجا آورد، بلى مى تواند عمره دوّم را (در يك ماه) رجاءً بجا آورد. (ص 55 م 134).

فاصله دو عمره نيابتى

فاصله دو عمره براى ديگرى:

فاصله شرط است: (امام خمينى رحمه الله، آيةاللَّه مكارم).

فاصله شرط نيست: (ساير آيات عظام).

ص: 240

س- آيا فاصله بين دو عمره مفرده اى كه هر دو يا يكى از آن ها به نيابت از ديگران باشد لازم است؟

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه مكارم: فرق نمى كند (م 186).

آيات عظام: خويى رحمه الله، سيستانى، تبريزى، فاضل و صافى:

چنانچه بخواهد يك عمره براى خود و يك عمره براى ديگرى بجا آورد در يك ماه جايز است و همچنين است اگر هر دو عمره براى دو نفر باشد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اگر عمره به نيابت از ديگرى باشد رعايت فاصله لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: آوردن عمره براى ديگران هر نفر يك عمره، جايز است (م 173). همچنين آيةاللَّه وحيد (55 م 134).

آيةاللَّه زنجانى: فاصله معتبر نيست. (33 م 95).

آيةاللَّه نورى: فاصله معتبر نيست (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، بهجت و صانعى: فاصله شرط نيست.

(همان).

س- انجام يك عمره مفرده استحبابى، به نيّت خود و به نيّت تبرّعى ديگران، صحيح است يا نه؟

آيات عظام: تبريزى، سيستانى، صانعى، صافى، خامنه اى، فاضل و نورى: اشكال ندارد و صحيح است (ص 566 س 32).

آيةاللَّه مكارم: احتياط آن است، آن را به نيّت خود به جا آورد و هر مقدار از ثواب آن را كه مى خواهد بر ديگران هديه كند (همان).

ص: 241

عمره مفرده براى چند نفر

آيات عظام امام خمينى و ساير آيات عظام: انجام عمره مفرده يا طواف مستحبى، به نيت چند نفر، اشكال ندارد، و در اعمال، از جمله طواف نساء بايد به نيّت همه باشد (م 128).

عبور از ميقات بدون احرام

آيات عظام: امام خمينى، نورى و صانعى: در صورتى كه از وقت احرام يك ماه نگذشته است لازم نيست محرم شود و مى تواند بدون احرام وارد مكه شود (م 241).

آيات عظام: تبريزى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم، خامنه اى (م 242)، اراكى، گلپايگانى و خويى: اگر در همان ماهى كه محرم شده، مراجعت كند، لازم نيست محرم شود (همان).

آيةاللَّه بهجت: احوط اين است كه اگر در همان ماه يا گذشتن 30 روز وارد مى شود، محرم شود (همان).

برداشتن خاك و سنگ از صفا و مروه و مشعر و ...

جايز نيست (امام خمينى، مكارم، خامنه اى، بهجت و صانعى).

بنابر احتياط جايز نيست (اراكى، تبريزى، گلپايگانى)

مانعى ندارد (سيستانى).

ص: 242

س- آيا مقدارى از خاك و سنگ صفا و مروه يا مشعر يا حرم را مى شود با خود آورد؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه مكارم: از صفا و مروه جايز نيست و از مشعر مانع ندارد. (م 1347).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: (جايز نيست) بنابر احتياط. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: بيرون بردن خاك و سنگ از حرم ممنوع است على الاحوط. (م 1347).

آيةاللَّه بهجت: برداشتن خاك و سنگ از مسجدالحرام و صفا و مروه جايز نيست و اگر آورده بايد برگرداند ولى از ساير اماكن حرام نيست. (م 1347).

آيةاللَّه تبريزى: مانعى ندارد، ولى از مسجدالحرام و مسجد خيف و ساير مساجد جايز نيست و برگرداندن آن لازم است.

(ص 551 س 12).

آيةاللَّه فاضل: از صفا و مروه جايز نيست، و از غير آن دو مانعى ندارد و در هر صورت برگرداندن لازم نيست. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اشكال ندارد و برگرداندن واجب نيست.

(همان).

آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط از آوردن خاك و ريگ حرم خوددارى شود و اگر آورده در صورت تمكن برگرداند. (همان).

ص: 243

آيةاللَّه نورى: از صفا و مروه اشكال دارد و بايد برگرداند.

(همان).

آيةاللَّه صانعى: از صفا و مروه جايز نيست و از بقيه مشاعر احتياط در ترك است و در برگرداندن آن ها در حدّ قدرت اهتمام ورزد.

(همان).

برداشتن قرآن از مسجدالحرام

امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام: برداشتن قرآن از مسجدالحرام بدون اين كه از متصدى ذى ربط بگيرند، جايز نيست و بايد برگردانده شود. (چه كلمه وقف و يا مشابه آن بر آن نوشته شده باشد يا نباشد). (م 1346).

ص: 244

فصل ششم: نماز در مكّه و مدينه

تخيير نماز در مكه و مدينه:

مسجدالنبى و مسجدالحرام: (امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه اراكى رحمه الله).

مسجدالنبى و مسجدالحرام زمان پيامبر: (آيةاللَّه بهجت).

تمام شهر مكه و مدينه: (آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، مكارم، فاضل، خامنه اى، صافى، سيستانى، نورى و صانعى).

شهر مكه و مدينه قديم: (آيات عظام: خوئى رحمه الله، وحيد و تبريزى).

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه اراكى رحمه الله: تخيير بين قصر و اتمام در مكّه و مدينه اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنّبى دارد و در تمام مكّه و مدينه جارى نيست بلى اختصاص به مسجد اصلى ندارد و در جاهاى توسعه داده شده مسجد هم جارى است. هر چند احتياط اقتصار بر مسجد اصلى است. (م 1316).

آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى: ظاهراً اختصاص (به مسجدالحرام و مسجدالنبى) ندارد بلكه اين حكم در شهر قديمى مكه و مدينه جارى است. (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، مكارم، خامنه اى، فاضل، صافى، نورى، صانعى و سيستانى: مى تواند در دو شهر مكه و مدينه نماز را تمام بخواند و اختصاصى به مسجدالحرام و مسجدالنبى ندارد. (همان).

ص: 245

آيةاللَّه وحيد: مسافر در شهر مكّه قديم و مدينه زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مخيّر است نماز را شكسته يا تمام بخواند، و تمام افضل است، هر چند احوط آن است كه در خارج از مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و سلم حتّى ملحقات آن دو مسجد بعد از زمان ائمه عليه السلام نماز را تمام نخواند. (توضيح المسائل م 1364).

آيةاللَّه بهجت: مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجدالنّبى نماز را تمام بخواند و احتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند و احتياط واجب آن است كه در جائى كه اوّل جزء اين مساجد (مسجدالحرام و مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله و سلم) نبوده و بعد به آن ها اضافه شده، نماز را شكسته بخواند. (رساله ص 216 م 1102).

نماز در عرفات و مشعر و منى

تمام است (امام خمينى رحمه الله و ساير آيات عظام).

تفصيل (آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه سيستانى).

س- در صورت قصد اقامه ده روز در مكه، نماز در عرفات، مشعر و منى و بعد از مراجعت به مكه چگونه است؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صانعى، نورى، تبريزى، خامنه اى و صافى: در فرض مذكور تمام است. (م 1358) و در صورتى كه در بازگشت قصد اقامه در مكه را نداشته باشد، اگر از عرفات كه به مكه باز مى گردد، از جهت اينكه محل اقامه است مى رود و بعد از مكه قصد مسافرت مى كند، نمازش تمام است. (م 1359).

ص: 246

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: اگر بعد از بازگشت از عرفات، قصد ماندن ده روز، در مكه را نداشته باشد، نماز در عرفات تمام و در بازگشت، در مشعر و منى شكسته و در مكّه مخير است (م 1358).

آيةاللَّه بهجت: در مواردى كه نماز در مكه تمام است، در عرفات و مشعر و منى هم تمام است و گرنه قصر است (م 1358).

آيةاللَّه زنجانى: كسى كه قصد اقامه ده روز در مكه نموده نماز او در مكه و عرفات و مشعر و منى تمام است، ولى مسافرى كه تصميم دارد در اثناى ده روز براى انجام اعمال خود به عرفات و مشعر و منا برود تمام نمازهاى او قصر است. (همان).

آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه مكارم: اگر در مكه قصد اقامت كرده (قبل از عرفات) نماز او در مكه و عرفات و بازگشت تمام است. (م 1359).

آيةاللَّه سيستانى: اگر در حدّ مسافت شرعى نباشد نماز تمام است و در بازگشت از عرفات اگر قصد بازگشت به وطن را داشته و مكّه به عنوان محل عبور او مى باشد، نه محل اقامت، نمازش در مشعر و منى شكسته و در مكّه مخيّر است. (م 1358).

اقامه نماز جماعت در هتل

جايز نيست. (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى، نورى و صانعى).

در صورت مفسده اشكال دارد. (آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله، صافى، بهجت و زنجانى).

ص: 247

ولو تقيّه نماز را به جماعت نخوانند (آيةاللَّه فاضل).

اگر خلاف تقيه نباشد اشكال ندارد. (آيةاللَّه سيستانى).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى و صانعى و نورى: در مكه و مدينه در مسافرخانه و هتل نبايد نماز را به جماعت بخوانند و مى توانند در جماعت ساير مسلمين در مساجد شركت كنند و نماز را به جماعت بخوانند. (م 1315).

آيةاللَّه مكارم: نمازهاى جماعت كاروانى و بزرگ، اشكال دارد و امّا چند نفرى اشكال ندارد. (همان).

آيات عظام: اراكى رحمه الله، گلپايگانى رحمه الله و صافى: در صورتى كه مفسده داشته باشد. (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر خلاف تقيه ولو تقيه مداراتى است نماز را به جماعت نخوانند. (م 1315).

آيةاللَّه بهجت: مانعى ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: اگر مفسده اى همچون سبك شدن شيعه در كار نباشد اشكال ندارد. (استفتاءات س 63).

آيةاللَّه سيستانى: اگر خلاف تقيه نباشد اشكال ندارد ولى شركت در جماعت مسلمين بهتر است. (م 1315).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: متعرض اين مسأله نشده اند.

ص: 248

شركت در نماز جماعت اهل سنّت

مجزى است (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، صافى، فاضل، صانعى و مكارم).

قرائت را آهسته بخواند. (آيات عظام: سيستانى، تبريزى و خويى رحمه الله).

در شرايط تقيه و اضطرار مجزى است (آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله).

احتياط اعاده نماز (آيةاللَّه زنجانى).

س- شركت در نماز جماعت اهل سنّت و خواندن نمازهاى يوميّه با آن ها (در مساجد)، آيا كفايت از نماز واجب مى نمايد يا نه؟

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، فاضل، صانعى و مكارم: كفايت مى كند. (استفتاءات حج ص 131 س 64)/ (م 1313).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: نماز با عامه در حال ضرورت بى اشكال است و در غير اين حال، شركت در نماز آنان خوب است لكن با تمكن نماز را با شرايط كامل اعاده كند. واللَّه العالم.

(م 1313) آيةاللَّه صافى: اگر موجب تأليف قلوب آنها و رفع اتهام به شيعه باشد (شركت در جماعت آنان خوب است) و اعاده لازم نيست گرچه موافق با احتياط است. (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر كار ضرورى ندارند خارج نشوند و خوب است شركت كنند (همان).

ص: 249

آيات عظام: سيستانى، تبريزى و خويى رحمه الله: در صورتى كه قرائت را خود آهسته بخواند- و اگر نمى شود به نجو حديث نفس بخواند كفايت مى كند. و در نماز جمعه بعد از آن، نماز ظهر را بخواند (م 1313).

آيةاللَّه زنجانى: مناسب است در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند ولى بنابر احتياط نماز را دوباره بخوانند. (استفتاءات س 64).

ضرورت شركت در نماز جماعت

س- گاهى مشاهده مى شود كه هنگام برپايى نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى، بعضى از حجاج از مسجد خارج مى شوند و يا در كنارى ايستاده و تماشا مى كنند، لطفاً نظر مبارك را در اين باره مرقوم فرماييد. (استفتاءات حج ص 133 س 66).

امام خمينى رحمه الله: وقتى كه در «مسجدالحرام» يا «مسجدالنبى» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين نبايد از آنجا خارج شوند و بايد از جماعت تخلّف نكنند و با سايز مسلمين به جماعت نماز بخوانند. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: اين عمل خوبى نيست و حجاج محترم شيعه بايد از اينگونه اعمال بپرهيزند و كارى نكنند كه انگشت نما و مورد اعتراض واقع شوند. واللَّه العالم (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: اينگونه برخورد با نماز جماعت مسلمين بسيار زشت و ناپسند است و اگر موجب هتك نماز و وهن مذهب و تحريك

ص: 250

ديگران به اعتراض و عيب جويى باشد، حرام است. (همان ص 40 س 108).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: احوط آن است كه در نماز جماعت شركت كنند و از آنچه موجب تفرقه مى شود جداً پرهيز كنند. (همان).

آيةاللَّه فاضل: بعيد نيست حرمت اين معنى، زيرا كه موجب اتّهام شيعه مى باشد. (همان).

آيةاللَّه بهجت: اگر شغل ضرورى ندارند خارج نشوند و خوب است شركت كنند. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: كارى كه موجب وهن به شيعه باشد جايز نيست. واللَّه العالم (همان).

آيةاللَّه زنجانى: كار بسيار ناپسندى است و جداً بايد از آن خوددارى شود. (همان).

آيةاللَّه مكارم: بايد از جماعت تخلف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند.

آيةاللَّه صافى: خروج از مسجد در هنگام اقامه جماعت و يا ايستادن و شركت نكردن شايسته نيست بلى اگر ضرورتى ايجاب كند مانع ندارد. واللَّه العالم. (همان).

آيةاللَّه صانعى: وقتى كه در «مسجدالحرام» يا «مسجدالنبى» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين نبايد از آنجا خارج شوند و بايد از جماعت تخلّف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند. (همان).

ص: 251

سجده بر فرش در جماعت

جواز و عدم اعاده: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، صانعى، نورى، مكارم و خامنه اى).

مشروط: (ساير آيات عظام).

س- هنگام شركت در نماز جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبى يا ساير مساجد مكه و مدينه آيا مى تواند بر فرش سجده كرد يا نه (استفتاءات ص 134 س 67)، (م 1334).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، اراكى رحمه الله، خامنه اى، مكارم، صانعى و نورى: در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و سلم (و ساير مساجد) سجده كردن روى فرش هاى مسجد مانع ندارد و مهر گذاشتن جايز نيست و لازم نيست در جايى كه سنگ است نماز بخوانند يا حصير و مانند آن با خود ببرند. (م 1334).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: اگر تمكّن از سجود بر آنچه سجده بر آن جايز است ندارد، سجده صحيح است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر تقيه اقتضاء كند و در همانجا ما يَصّح السّجود عليه نباشد، سجده صحيح است و لازم نيست از آنجا به جاى ديگر منتقل شود. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و صافى: اگر فرادى مى خواند و ضرورتى نباشد نبايد به فرش سجده كند، و اگر به جماعت مى خواند سجده بر

ص: 252

فرش در مواردى كه به خاطر تقيه ضرورت داشته باشد، مانع ندارد. و حكم لزوم اعاده و عدم آن در مسأله 1313 گذشت (همان).

آيةاللَّه فاضل: اگر مخالف تقيد نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد در محلى كه بتواند پيشانى را بر سنگ هاى مسجد قرار دهد سجده نمايد (همان).

آيةاللَّه بهجت: در صورت امكان سجده بر ما يصح السجود عليه، اكتفا به غير آن خلاف احتياط است ... (همان).

آيةاللَّه تبريزى: در صورت تمكن (مهر گذاشتن) لازم است (همان).

آيةاللَّه زنجانى: در صورتى كه محذورى در سجده كردن بر سنگ و چيزهاى ديگرى كه مى توان بر آن سجده كرد نباشد نمى توان بر فرش سجده كرد و در اين صورت اگر بر فرش سجده كرد اعاده لازم است، بلكه با وجود محذور نيز احتياط در اعاده است. (همان).

خواندن نماز مغرب قبل از وقت

س- شركت در نماز جماعت مغرب اهل سنت، با توجه به اينكه نماز مغرب آن ها زودتر از مغرب شرعى نزد شيعيان است، آيا كفايت از نماز مغرب مى نمايد يا نه؟

امام خمينى رحمه الله: در فرض مرقوم جماعت صحيح است و اعاده ندارد (استفتاءات ص 135 س 68).

ص: 253

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله: شركت با آن ها مندوب است ولى در صورت تمكن اعاده نمايد. واللَّه العالم. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: وقت هم مثل ساير شرايط و اجزاء است كه با تقيه ساقط مى شود. (همان).

آيةاللَّه فاضل و آيةاللَّه مكارم: كفايت مى كند. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: معلوم نيست قبل از وقت، داخل در نماز شوند و نمازبا آنان مانع ندارد و كفايت از نماز مغرب مى نمايد. (همان ص 40 س 110).

آيةاللَّه بهجت: اشكال ندارد. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: اگر محرز شود كه آفتاب غروب كرده بعيد نيست مجزى باشد. واللَّه العالم. (همان).

آيةاللَّه زنجانى: چنانچه بدون ضرورت نماز را زودتر از وقت شرعى در نزد شيعيان بخوانند بايد نماز را دوباره بخوانند، بلكه با ضوررت نيز احتياط در اعاده است. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: اگر قبل از دخول وقت، نماز با آن ها بخواند مُجزى نيست. (م 1341).

آيةاللَّه صانعى: در فرض مرقوم جماعت صحيح است و اعاده ندارد. (استفتاءات س 68).

س- خواندن نماز در پشت بام مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و سلم چه صورت دارد؟ (استفتاءات حج، ص 138 س 71).

آيةاللَّه فاضل: چنانچه موقع اقامه جماعت بالاى پشت بام باشد

ص: 254

لازم است همانجا در نماز شركت كند ولى اختياراً رفتن بالاى بام هنگام نماز جايز نيست. (همان).

آيةاللَّه بهجت: احتياط مراعات شود. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: در صورتيكه قرائت را خود اتيان نمايد و ساير شرايط نماز را به مقدار ممكن رعايت نمايد مجزى است. واللَّه العالم.

(همان).

آيةاللَّه زنجانى: صحيح نيست. (همان).

آيةاللَّه مكارم: احتياط آن است در داخل مسجد نماز بخواند.

(همان).

آيةاللَّه سيستانى: جايز است ولى بايد براى خود آهسته بخواند و اگر آهتسه هم ممكن نباشد در دل خود بخواند. (همان).

آيةاللَّه صافى: در صورتى كه خود اهل سنت با همين وضع اقتدا مى كنند شيعيان نيز شركت كنند. واللَّه العالم. (همان).

نماز جماعت به نحو استداره

مجزى است: (آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، نورى، خامنه اى، گلپايگانى رحمه الله، صافى و صانعى).

تقيّةً جايز است: (آيةاللَّه فاضل).

اگر مقدم بر امام نباشد: (آيات عظام: اراكى رحمه الله، بهجت و مكارم).

قرائت را آهسته بخواند: (آيةاللَّه خوئى رحمه الله و آيةاللَّه تبريزى).

ص: 255

س- كسى كه نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره خوانده است، به طورى كه رو در روى امام جماعت و يا طرفين او ايستاده بوده است، آيا اين نماز احتياج به اعاده دارد؟ (م 1336).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله صانعى: با وضع فعلى نياز به اعاده ندارد.

آيةاللَّه فاضل: اگر تقيّةً به طريق مذكور نماز خوانده اعاده ندارد و در غير مورد تقيه صلاة استداره اى جايز نيست. (همان).

آيات عظام: گلپايگانى رحمه الله، صافى و مكارم: نماز به نحو استداره مانعى ندارد ولى بنابر احتياط بايد به حسب دائره مقدم بر امام نباشد و همچنين بنابر احتياط با مراعات قيد قبلى نزديك تر از امام به كعبه هم نباشد. (همان).

آيةاللَّه نورى: با حفظ نسبت در تمام دايره صحيح است (همان).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: جايز نيست، ولى به هر حال چون اقتداء صورى است بايد قراءت را ولو آهسته و اگر نمى شود به نحو حديث نفس بخواند و اين نماز مجزى است. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: در صورت تأخّر مأموم در مواضع سجود و اقرب نبودن به كعبه از امام به حسب دائره. (همان).

آيةاللَّه تبريزى و سيستانى: در هر صورت بايد قراءت را خود ولو بنحو حديث نفس بخواند. (همان).

آيةاللَّه بهجت: با حفظ نسبت در صف مأمومين با امام و نيز امام

ص: 256

به كعبه اگر محفوظ باشد تا تمام دور حتى اطراف حجر اسماعيل عليه السلام و عدم حايل بين مأموم، دور نيست تصحيح نماز جماعت به طور استداره در اطراف كعبه يا مسجد و در امام غيرمرضى مراعات وظيفه منفرد لازم است (م 1336).

آيةاللَّه خامنه اى: نماز كسانى كه پشت سر يا دو طرف امام ايستاده اند صحيح است، لكن نماز افرادى كه روبروى امام قرار دارند صحيح نيست (همان).

اتصال صفوف در جماعت

س 20- در ايام خلوت امام جماعت مقابل در كعبه، يا كنار مقام ابراهيم به نماز مى ايستد، و چند صف دور كعبه تشكيل مى شود و بقيه جمعيت داخل شبستان ها هستند و اتصال صفوف برقرار نيست آيا اتصال صفوف شرط است يا به همان مقدارى كه آنان نماز را صحيح مى دانند كافى است، به علاوه بانوان كه اتصال آن ها به ناچار قطع است، تكليف چيست؟ (ص 558)

آيةاللَّه خامنه اى: همانطور كه آن ها نماز را صحيح مى دانند كفايت مى كند، واللَّه العالم.

آيةاللَّه نورى همدانى: لازم است اتّصال صفوف را مراعات كنند.

آيةاللَّه يوسف صانعى: صحّت بنظر آن ها در باب تقيه كه مورد سؤال از آن موارد است كفايت مى كند.

ص: 257

آيةاللَّه فاضل لنكرانى: چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً داخل شبستان ها بودند همانجا اقتدا كنند و نماز صحيح است هر چند اتصال برقرار نباشد. ولى اختياراً و با وسعت وقت آنجا نروند و نمانند. و در اين مسأله فرقى بين آقايان و بانوان نيست.

آيةاللَّه مكارم شيرازى: در مورد بانوان كه راه ديگرى ندارند، اشكالى ندارد. ولى در مورد آقايان چنانچه بتوانند اتصال صفوف را رعايت كنند، لازم است.

آيةاللَّه شيخ جواد تبريزى: اقتدا به آن ها صورى است و بايد قرائت را خودش ولو آهسته بخواند و اگر آهسته هم نمى تواند بخواند حديث نفس كند واللَّه العالم.

آيةاللَّه بهجت: مراعات آنچه را خود آن ها شرط مى دانند بنمايند و در هر صورت نماز را اعاده كنند على الاحوط.

آيةاللَّه سيستانى: به همان نحو كه آن ها نماز مى خوانند مى تواند نماز بخواند ولى بايد قرائتش را آهتسه و اگر نمى شود مخفيانه بخواند.

آيةاللَّه صافى گلپايگانى: با فرض عدم وجود تقيّه، نماز خود را اعاده نمايد. واللَّه العالم

نماز فرادى در مساجد

س- اگر وارد مسجد شد و ديد جماعت اهل سنت تمام شده و نمازگزاران در مسجد هستند، آيا مى تواند نماز را فرادى بر طبق

ص: 258

شرايط موجود بخواند يا به محل اقامه خود برگردد و نماز بخواند؟ (م 1337).

آيات عظام: امام خمينى رحمه الله، خامنه اى و نورى: مى تواند در همانجا و بر طبق نماز آنان بجا آورد.

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: اگر فرادى مى خواند و ضرورتى نباشد نبايد به فرش سجده كند. (م 1334).

آيةاللَّه خويى رحمه الله: با وجود مكان سنگ فرش، بايد به آنجا برود (م 1335)

آيةاللَّه فاضل: بايد در منزل با رعايت شرايط معتبره بخواند مگر تقيه اقتضاى غير آن را داشته باشد. (م 1337).

آيةاللَّه تبريزى: با وجود مكان سنگ فرش در مسجد بايد در آنجا نماز بخواند و در غير اين صورت اگر روى فرش هم سجده كند مجزى است. (همان).

براى اطلاع از نظر ساير آيات عظام به مسأله 1334 مراجعه شود.

خواندن سوره سجده در نماز

اگر امام جماعت اهل سنت در نماز سوره سجده دار بخواند و در حال نماز به سجده مى رود و برمى خيزد (ص 554، س 16):

اولًا: تكليف مأموم چيست؟

ثانياً: اگر عمداً يا سهواً يا جهلًا سجده را ترك كرد، نمازش چه حكمى دارد؟

ص: 259

ثالثاً: اگر ندانسته به ركوع رفت و سپس سجده انجام داد و مجدداً ايستاد تكليف چيست؟

آيةاللَّه بهجت: در سجده با آنان تبعيت كند و در جميع فروض نماز را اعاده كند.

آيةاللَّه خامنه اى: بايد تبعيت كنند، بلى اگر خلاف تقيه نباشد، مى توانند تبعيت نكنند و در هر صورت تبعيت مضرّ نيست؛ و اگر خلاف تقيه نباشد، نمازش صحيح است، گر چه رعايت احتياط خوب است (همان).

آيةاللَّه فاضل: تكليف تبعيت است و نماز صحيح است. اگر به هر جهت سجده را ترك كرده است به نماز لطمه اى نمى خورد، ولى اگر خلاف تقيه نيست، بعد از نماز احتياطاً سجده را انجام دهد و اگر ندانسته به ركوع و سجده رفته، بعداً به قيام برگشته است، نمازش باطل است و بايد اعاده كند (همان).

آيةاللَّه مكارم: تكليف تبعيت است و احتياطً نماز را اعاده كند و در دو صورت ديگر هم احتياط در اعاده است (همان).

آيةاللَّه صافى: اگر عنوان تقيه داشته، نماز صحيح است، و در غير مورد تقيه، مجرد سماع آيه سجده، موجب وجوب سجده نيست، و ترك سجده لازم است و انجام آن به سماع، هر چند به ايماء باشد موجب بطلان نماز است. بلى در صورت استماع و عدم تقيه به اشاره سجده كند و زياد شدن ركوع در صورت مذكور موجب بطلان نماز است (همان).

ص: 260

آيةاللَّه سيستانى: اگر امام سجده كرد، او هم سجده كند و پس از اتمام احتياطاً اعاده كند و اگر امام سجده نكرد او با ايماء و اشاره سجده كند، نماز صحيح است و اگر عمداً يا جهلًا يا سهواً سجده نكرد نماز صحيح است و اگر به ركوع رفت بنابر احتياط واجب، نماز باطل است (همان).

آيةاللَّه تبريزى: در فرض استماع، بايد با ايماء سجده كند و احوط اعاده آن بعد از نماز است و با ترك آن نماز باطل نمى شود و اگر ركوع كرد، يا سجده زائد، انجام داد بايد نماز را اعاده كند.

آيةاللَّه نورى همدانى: 1- نمازش را بخواند و دوباره اعاده كند.

2- ... اگر مشغول خواندن ذكر شود تا سكوت طولانى كه محو كننده صورت نماز است به عمل نيايد، نماز صحيح است. 3- نماز باطل است.

آيةاللَّه صانعى: تكليف اولى عمل بر وفق تقيّه است ... ولى اضافه شدن ركوع، موجب بطلان نماز است.

ص: 261

فصل هفتم: متفرقه

خمس فيش حجّ

س- پولى كه براى ثبت نام حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز نوبت او نرسيده، مشمول خمس مى باشد يا نه؟

امام خمينى رحمه الله و آيةاللَّه صانعى: اگر قرعه براى همان سال به نام او درآمد خمس ندارد، و اگر سال هاى بعد درآمد، بايد حساب كند و خمس آن را بپردازد، مگر آنكه قبلًا استطاعت داشته و نتواند به حج برود، مگر اين كه پول را بدهد. (استفتاءات ويژه حج ص 50 س 3).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: در صورتى كه پول را از درآمد آن سال براى نام نويسى حج واريز نموده جزء مؤنه محسوب است و خمس ندارد هر چند سال بر آن بگذرد.

آيةاللَّه تبريزى: خمس دارد. (همان).

آيةاللَّه اراكى رحمه الله: اگر حج بر او مستقر بوده و پول براى ثبت نام براى سفر حج پرداخته است على الاحوط خمس دارد وگرنه خمس دارد على الاقوى. (همان).

آيةاللَّه فاضل: چنانچه حجةالاسلام قبلًا بر او استقرار پيدا نكرده، لازم است خمس آن را بپردازد. (همان).

ص: 262

آيةاللَّه مكارم و همچنين آيةاللَّه زنجانى: در صورتى كه در هنگام ثبت نام، سال بر آن نگذشته باشد خمس ندارد. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: خمس ندارد. (همان).

آيةاللَّه نورى: در صورتى كه همان سال كه پول را براى سفر حج پرداخته است مستطيع شده است خمس ندارد. هر چند كه سال هاى بعد به حج مشرف شود. (همان).

خمس فيش عمره

س- كسى كه براى عمره مفرده ثبت نام كرده، و در سال بعد به عمره مشرف شد، آيا سرِ سال خمس، به اين پول خمس تعلّق مى گيرد يا نه؟ (ص 556، س 17).

آيةاللَّه بهجت: در فرض سؤال خمس واجب نيست. (همان).

آيةاللَّه فاضل: در فرض مذكور خمس پول را بايد بدهد مگر اينكه ديگر نتواند پول را از سازمان حج پس بگيرد كه در اين صورت خمس ندارد. (همان).

آيةاللَّه خامنه اى: در فرض مزبور خمس ندارد. (همان).

آيةاللَّه صانعى: متعلّق خمس نمى باشد و مؤونه شده. (همان).

آيةاللَّه گلپايگانى رحمه الله و آيةاللَّه صافى: پول مذكور خمس ندارد.

واللَّه العالم. (همان).

آيةاللَّه سيستانى: خمس دارد. (همان).

ص: 263

آيةاللَّه نورى: خمس به آن تعلّق نمى گيرد. (همان).

آيةاللَّه تبريزى: بايد آن را تخميس نمايد واللَّه العالم. (همان).

نذر روزه

س- آيا انسان زمانى كه در مكه يا مدينه يا شهر ديگرى است مى تواند نذر كند كه در اين شهر در حال مسافرت روزه بگيرد يا لازم است پيش از رسيدن به آن شهر نذر كرده باشد و يا لازم است وقتى كه در محلّ است نذر كند تا بتواند در سفر روزه بگيرد؟

آيةاللَّه سيستانى: در همانجا مى تواند نذر كند. (استفتاء).

آيةاللَّه فاضل: خير، نذر براى روزه مستحبى در سفر بايد قبل از سفر انجام شود و در حين سفر اين نذر صحيح نيست. (همان).

آيةاللَّه مكارم: نذر روزه در سفر اشكال دارد مگر در مدينه با شرايط خاصّى. (همان).

آيةاللَّه نورى: بايد وقتى كه در محلّ است نذر كند. (همان).

آيةاللَّه بهجت: فرق نمى كند و در سفر هم مى تواند نذر كند.

(همان).

آيةاللَّه صافى: اگر در حالى كه مسافر است نذر كند كه در همين سفر روزه بگيرد محل اشكال است. (همان).

ص: 264

ص: 265

اضافه كتاب مى باشد كه از كتاب صفحه بندى شده حذف گرديده است

ص: 266

ص: 267

ص: 268

1- استطاعت

1- داشتن ضروريات زندگى، م/ 16، 17.

2- پول ارث، م/ 151.

3- پول ثبت نام سوريه، م/ 68.

4- اموال مشترك، م/ 97.

5- پول قرضى، م/ 65، 74، 167.

6- پول نيابت، م/ 38، 56.

7- حقوق كارمندى، م/ 77.

8- فروش كتب و اشياى زائد در زندگى، م/ 28، 101.

9- مهريه، م 47، 69، 84.

10- فيش پدر، م/ 70، 71، 88، 155/ س 1، 2، 3 استفتائات جديد.

11- وجوه شرعى، م/ 48، 50، 58، 82، 90، 100، 22، 40.

12- نداشتن پول قربانى، م/ 89.

13- حج با اموال صغير، م/ 96.

14- خدمه كاروان ها و پزشكان، م/ 58، 59، 37.

15- استطاعت خيالى، م/ 66.

16- رجوع به كفايت، م/ 39، 40، 92، 102.

17- نياز به پول فيش، م/ 79.

18- استطاعت مالى، م/ 15، 97، 79.

19- استطاعت بدنى، م/ 46، 60، 80، 83.

ص: 269

20- استطاعت زن و به زحمت افتادن شوهر، م/ 53.

21- اذن شوهر، م/ 87.

22- دادن نوبت به ديگرى، م/ 73.

23- استطاعت ميقاتى، م/ 54، 92.

24- استقرار حج، م/ 78، 81، 116، 3، 55، 76.

25- بخشش پول حج به ديگران، م/ 75، 93، 98.

26- پرداخت پول حج براى دفع ضرر دشمن، م/ 72.

27- خروج از استطاعت، م/ 57، 93، 95، 24، 23.

28- نياز به ازدواج، م/ 18، 98.

29- فروش زمين، م/ 51.

30- تبديل مسكن گران قيمت به ارزان قيمت، م/ 49، 101.

31- بدهى (قرض و خمس)، م/ 21، 106، 22.

32- ديوانه شدن در حج، م/ 1365، 103، 145، 243/ س 25/ 1 استفتائات جديد، م/ 145، 3.

33- شك در استطاعت، م/ 29،

34- شرايط وجوب حجةالاسلام، م/ 4.

35- فوريت در حج، م/ 2.

36- بلوغ قبل از مشعرالحرام، م/ 5.

37- بى هوش شدن، م/ 973، 1/ 34

38- وصيت به حج، م/ 86، 88، 71، 151.

ص: 270

2- شرايط صحت حج

1- شرايط صحت حج، م/ 1350، 1351، 32، 67.

2- ريا در عمل، م/ 256، 542.

3- خمس و هزينه حج، م/ 667، 668، 669، 1350، 1351.

4- نيت ابطال عمره يا حج، م/ 1367.

5- ملاك مشقت و حرج، م/ 1361.

6- وسواس در اعمال، م/ 742، 763.

3- حج كودك

1- حج كودك، م/ 13، 104، 105.

2- بلوغ قبل از مشعرالحرام، م/ 5.

3- استطاعت بعد از بلوغ، م/ 7، 4، 104، 105.

4- صحت حج بچه مميز، م/ 17، 1159.

5- ولى طفل، م/ 9.

6- خوابيدن كودك در سعى، س 19/ استفتائات جديد.

4- نيابت

1- عمره نيابتى، م/ 188.

2- وظيفه نايب در تقليد، م/ 148، 149.

ص: 271

3- نيابت اجير در طواف، سعى و براى ديگرى، م/ 122.

4- نيابت بلدى و فراموش كردن نيت آن، م/ 147.

5- اجير گرفتن براى پدر بدون اجازه، م/ 144.

6- استطاعت و حج نيابى، م/ 82، 88، 124، 141، 146، 151.

7- حج ميقاتى، س 28.

5- اقسام حج

1- اقسام حج، م/ 96.

2- حج تمتع، ص/ 99، 1321، 1325.

3- حج واجب، م/ 1.

4- حج ميقاتى، م/ 45، 81، 127.

5- حج بذلى، م/ 34، 91، 94، 33.

6- حج مستحبى، م/ 44، 165، 166، 167، 169، 170.

7- حج افراد، م/ 174، 177.

8- باطل كردن حج، م/ 255، 289، 1366، 1367.

6- عمره

1- استطاعت براى عمره مفرده، م/ 179.

2- اقسام عمره، م/ 171.

3- اعمال عمره مفرده، م/ 179، 926، 171، 175.

ص: 272

4- استحباب عمره مفرده، م/ 131.

5- عمره مفرده به نيابت چند نفر، م/ 128، س 32/ استفتائات جديد.

6- عمره مفرده بعد از حج نيابى، م/ 121، 179.

7- بطلان عمره، 533، 254، 255، 256.

8- فاصله بين دو عمره مفرده، م/ 173، 186، 187، 188.

9- عمره مفرده زنى كه حائض شده است، م/ 189.

7- ميقات

1- ميقات حج تمتع، م/ 946، 222، 228/ س 15/ استفتائات جديد.

2- مسجد شجره، م/ 202، 220، 249.

3- مسجد تنعيم و مسجد جُحفه، م/ 236.

4- ميقات حج افراد، م/ 933، 936.

5- ادنى الحل، م/ 227، 236، 245، 250.

6- احرام از جده، م/ 212، 222، 239، 443/ س 21/ استفتائات جديد.

7- احرام از رابغ، م/ 224.

8- احرام از محاذات ميقات، م/ 207، 218.

9- احرام از غير ميقاتى كه در مسير است، م/ 231.

10- عبور از ميقات بدون احرام. م/ 219، 215، 947، 949.

ص: 273

8- احرام

1- احرام قبل از ميقات، م/ 209، 211، 217، 232، 233.

2- واجبات احرام، م/ 251.

3- نيت احرام، م/ 251، 291.

4- نيت حج تمتع به جاى عمره تمتع و ...، م/ 257، 258.

5- قصد قربت در نيت، م/ 253.

6- تغيير نيت، م/ 130، 131، 141، 930.

7- تلبيه و مقدار واجب آن، م/ 267، 268، 259، 260، 261، 262، 298.

8- محل تلبيه، م/ 266.

9- غلط خواندن تلبيه، م/ 296، 297.

10- احرام كر و لال، م/ 235، 294.

11- ترك تلبيه، م/ 953، 130، 245، 263، 264، 300.

12- قطع تلبيه، م/ 268.

13- شرايط لباس احرام، م/ 274، 275.

14- نجس شدن لباس احرام، م/ 278، 279.

15- پارچه اضافى بين دو پا، م/ 293.

16- لباس دوخته براى زنان، م/ 253/ س 27/ استفتائات جديد.

17- نجس شدن احرام در مسلخ، م/ 1107، 1114، 1115.

ص: 274

18- تعويض لباس احرام، م/ 282، 284.

19- احرام و حركت بر خلاف مسير، م/ 240.

20- مستحبات و مكروهات، م/ 302، 303.

21- تاخير احرام از ميقات، م/ 201، 210، 218.

22- احرام جنب و حائض در مسجد شجره، م/ 203، 204، 205، 230، 232، 233، 234، 248، 288.

23- احرام با احتمال عادت، م 193.

24- موارد تجديد احرام، م/ 230، 244.

25- نذر احرام قبل از ميقات، م/ 209، 211، 217، 224، 247، 232، 233.

26- نذر احرام قبل از ميقات براى نايب، م/ 247.

27- وقت احرام حج تمتع، م/ 942.

9- محرمات احرام

1- شكار، م/ 304 تا 314.

2- كشتن مارمولك و جانوران، م/ 491.

3- جماع با زن، م/ 1211.

4- التذاد از زن، م/ 493، 494، 1205، 322.

5- بوسيدن زن، م/ 319، 494.

6- عقد كردن زن، م/ 329، 330، 331، 332، 333.

ص: 275

7- خواستگارى، م/ 327.

8- استمنا، م/ 334.

9- عطريات، م/ 335، 336، 337، 338 تا 345.

10- شامپو و صابون بودار، م/ 495.

11- سبزى هاى خوشبو، س 9/ 1/ استفتائات جديد.

12- لباس دوخته، م/ 1319، 1364، 283.

13- دمپايى دوخته براى مرد، س 22/ استفتائات جديد.

14- فتق بند و هميان دوخته، م/ 348، 349.

15- دمپايى و بند ساعت دوخته، س 22، 23/ استفتائات جديد.

16- گره و سنجاق زدن لباس احرام، م/ 287، 351، 352.

17- سرمه كشيدن، م/ 359، 360، 362.

18- نگاه كردن به آينه، م/ 363 تا 368، 497.

19- نگاه به دوربين عكاسى، م/ 498.

20- پوشاندن روى پا، م/ 369، 370، 371، 484.

21- پوشيدن جوراب- چكمه- گيوه و ...، م/ 369، 370، 371.

22- پوشاندن نعلين، م/ 484.

23- فسوق و فحش دادن، م/ 372.

24- دستور دادن، م/ 527.

25- جدال، م/ 373، 374، 375 تا 382.

26- سوگندهاى معمولى، م/ 499.

ص: 276

27- كشتن جانوران، معتاد بدن، م/ 383، 384، 385.

28- انگشتر به دست كردن، م/ 387 تا 390.

29- حنا بستن، م/ 388، 389.

30- زيورآلات، م/ 391 تا 393.

31- عينك زدن، م/ 365.

32- روغن ماليدن به بدن، م/ 395 تا 400، 500.

33- پماد، م/ 500.

34- ازاله مو از بدن، م/ 401 تا 409، 502.

35- تراشيدن سر و صورت، م/ 915.

36- پوشاندن سر، م/ 410 تا 427، 503.

37- دستمال به سر بستن براى سر درد، م/ 481.

38- خشك كردن سر، م/ 503.

39- داشتن موى مصنوعى، م/ 504.

40- پوشاندن زن صورت خود را، م/ 428 تا 436، 505.

41- خشك كردن صورت زن، م/ 505، 506.

42- استضلال از تنعيم تا مسجد الحرام، م/ 509، 510.

43- استضلال در مكه، م/ 508، 513، 519، 520، 490.

44- استضلال در شب و روز، م/ 437 تا 449، 483، 485، 486، 511، 444، 514.

45- استضلال در عرفات، م/ 518.

ص: 277

46- استضلال در مسير راه بين مشعر و منا، م/ 514، 521.

47- استضلال در قسمت جلوى ماشين، م/ 512.

48- مفهوم استضلال، م/ 516.

49- سايه ثابت، م/ 482، 488، 512، 519.

50- خون از بدن بيرون آوردن، م/ 450 تا 453.

51- تزريق آمپول، م/ 487.

52- ناخن گرفتن، م/ 454 تا 467، 522.

53- دندان كشيدن، م/ 468، 524.

54- كندن درخت و گياه حرم، م/ 469 تا 479.

55- سلاح برداشتن، م/ 480.

56- حلال شدن محرمات، م/ 893، 1141، 1179، 1180.

57- انجام محرمات با جهل يا غفلت، م/ 323، 1320.

10- كفارات

1- جماع، م/ 315.

2- ملاعبه، م/ 1213.

3- كفاره استعمال بوى خوش، م/ 343.

4- پوشيدن لباس دوخته، م/ 345، 355، 356، 357، 358، 1319.

5- سرمه كشيدن، م/ 361.

6- نگاه به آينه، م/ 366.

ص: 278

7- پوشيدن روى پا، م/ 371.

8- فسوق، م/ 372.

9- جدال، م/ 377 تا 382.

10- انگشتر به دست كردن، م/ 390.

11- پوشيدن زيور براى زنان، م/ 394.

12- روغن ماليدن، م/ 399، 400.

13- ازاله مو و سر تراشيدن، م/ 405 تا 409، 913.

14- ماشين كردن سر قبل از حلق، م/ 1145.

15- پوشاندن سر، م/ 424 تا 427، 526. 536.

16- پوشاندن صورت براى زنان، م/ 435، 436.

17- استظلال، م/ 448، 449، 483، 486.

18- بيرون آوردن خون از بدن، م/ 453.

19- ناخن گرفتن، م/ 458 تا 467.

20- كشيدن دندان، م/ 468.

21- كندن درخت يا گياه حرم، م/ 474 تا 476.

22- خروج از مشعر الحرام قبل از طلوع صبح، م/ 984.

23- شرايط كفاره، م/ 1327.

24- محل ذبح كفاره، م/ 1317.

25- مصرف كفارات، م/ 1329، 1353.

26- ارتكاب غير عمدى محرمات، م/ 895، 1320.

ص: 279

27- ترك بيتوته به منا، م/ 1229، 1230، 1232، 1233، 1234.

11- عادت و ... زنان

1- دخول مستحاضه به مسجدالحرام، م/ 561.

2- مستحاضه در حال طواف، م/ 729.

3- عادت نشدن بعد از 50 و 60 سالگى، م/ 735.

4- لك ديدن مستحاضه، م/ 730.

5- مستحاضه كثيره در طواف، م/ 725، 727.

6- اعمال زن حائض در عمره مفرده، م/ 189.

7- حيض بعد از شوط چهارم، م/ 722.

8- حيض بعد از علم به بطلان طواف، م/ 723.

9- عبور حائض از مسجدالحرام براى سعى، م/ 870.

10- مصرف قرص، م/ 728، 736.

11- لك ديدن بعد از عمل، م/ 931، 974، 975.

12- لك ديدن زنى كه حيض نمى شود، م/ 734.

13- انجام طواف و سعى به تصور پاكى، م/ 731.

14- سعى در حال حيض، م/ 862.

15- يقين حائض در ميقات به عدم امكان انجام عمره تمتع، م/ 221، 292، 932، 922.

16- ورود حائض عصيناً به مسجد شجره، م/ 248.

ص: 280

17- عبور حائض از ميقات بدون احرام، م/ 216.

18- تجديد احرام در محاذى جحفه براى حائض، م/ 230، 232، 233، 234، 244.

12- آداب و مستحبات حرم و مكه

1- ورود به مكه با احرام، م/ 171، 172، 250، 1364، 923.

2- آداب دخول مسجدالحرام، م/ 530.

3- استحباب انجام اعمال حج در روز عيد در مكه، م/ 1172.

4- تطهير مسجدالحرام، م/ 1349.

5- عبور جنب و حائض در مسجدالحرام و مسجدالنبى (ص)، م/ 1346.

6- غسل مستحبى براى ورود به مسجدالحرام و طواف، س 24/ استفتائات جديد.

13- طواف

1- علم به بطلان اعمال بعد از تقصير، م/ 647، 650، 705.

2- ترك طواف، م/ 670، 689، 630.

3- حجاب زن در طواف، م/ 754، 885.

4- علم به بطلان وضو بعد از اعمال، م/ 1362.

5- ختنه، م/ 572، 573.

ص: 281

6- شك قبل از حجرالاسود بين دور هفتم يا هشتم، م/ 625.

7- كثيرالشك در عدد دورها، م/ 628.

8- شك در طهارت، م/ 556، 559.

9- شك در صحت طواف، بعد از عمل، م/ 623، 1324.

10- شك در اشواط و يقين به صحت بعد از عمل، م/ 655، 660.

11- فراموش كردن طواف، م/ 689.

12- شك در زيادى يا نقص، م/ 622.

13- قطع طواف با عذر، م/ 619، 658، 673، 675، 760.

14- شك بين هفت و هشت، م/ 625.

15- شك در وضو و غسل در اثناى طواف، م/ 560.

16- شك در نيت منوب عنه در اثنا طواف، م/ 695.

17- شك در اشوط طواف مستحبى، م/ 627.

18- گمان به عدد دورهاى طواف، م/ 629، 655.

19- طواف در غير موسم حج، م/ 152، 710.

20- طواف كردن و حمل مريض يا طفل، م/ 633، س 13/ استفتائات جديد.

21- محدث شدن در طواف، م/ 678.

22- ناقص بودن طواف كودك، م/ 759، س 13/ استفتائات جديد.

23- مبطون و مسلوس، م/ 738.

24- طواف مريض، م/ 658، 672، 685.

ص: 282

25- طواف مستحبى به نيابت چند نفر، م/ 128، 769.

26- طواف احتياطى بعد از پايان طواف، م/ 756.

27- طواف از پشت مقام ابراهيم (ع)، م/ 593، 594.

28- طواف از داخل حجر اسماعيل، م/ 587 تا 591، 659، 686.

29- طواف با تيمم براى معذور، م/ 552، 753، 553، 679، 700.

30- طواف بى طهارت، م/ 548، 632، 677، 1362، 647.

31- طواف با خون قروح و جروح، م/ 563، 564، 565.

32- طواف با لباس دوخته، م/ 705، 752.

33- طواف به قصد 14 شوط، م/ 688.

34- حد مظاف، م/ 592، 685، 699، 701، 714.

35- طواف در خارج حد مطاف، م/ 685، 699، 701، 707، 714، 717، 718، 747، 770.

36- طواف در صورت شك در نجاست لباس يا بدن، م/ 567.

37- فراموشى طواف و جماع كردن، م/ 1187.

38- علم به نجاست در حال طواف، م/ 716.

39- استراحت در طواف، م/ 636، 713.

40- اعاده طواف بدون احرام، م/ 751.

41- اعتماد به ديگرى در عدد اشواط، م/ 712.

42- بوسيدن كعبه در حال طواف، م/ 648، 696.

43- حصول عذر در اثناى طواف، م/ 693.

ص: 283

44- وسواس در طواف، م/ 742، 763.

45- حرف زدن در حال طواف، م/ 634.

46- نگاه التذاد در حال طواف، م/ 709، 718، 766.

47- طواف مستحبى، 765، 767، 770، 772، 745، 768، 769، 771، 1201.

48- حمل متنجس در طواف، س 5/ استفتائات جديد.

49- موالات عرفى در طواف، م/ 574.

50- طواف و نظافت مسجدالحرام، م/ 666، 671.

51- توجه به نقص طواف بعد از مراجعت به وطن، م/ 610، 691.

52- نيت طواف، م/ 539 تا 544، 656، 695.

53- سلب اختيار در طواف، م/ 582.

54- عارض شدن نجاست در حال طواف، م/ 568، 694، 716.

55- غش كردن در حال طواف، م/ 674.

56- قطع طواف براى نماز جماعت، م/ 621، 646، 708.

57- خون آمدن از بينى در حال طواف، م/ 694.

58- طواف وداع، م/ 1312.

59- دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل در حال طواف، م/ 600.

60- طواف و شاذروان، م/ 597، 598.

61- شروع طواف از ركن يمانى، م/ 702، 762.

ص: 284

62- توجه بطلان طواف در اثناء عمره دوم، س 33/ استفتائات جديد.

63- مستحبات طواف، م/ 1219.

64- نيابت از مريض در طواف، م/ 537، 619.

65- وقت فوت طواف عمره تمتع، م/ 534.

66- قراه، م 611 تا 614.

14- نماز طواف

1- مبادرت به نماز طواف، م/ 777.

2- كيفيت نماز طواف، م/ 773 تا 775، 777، 786، 799.

3- نماز پشت مقام ابراهيم، م/ 814، 816، 819، 821، 190، 778.

4- نماز طواف حائض، م/ 811.

5- نماز طواف به هنگام ازدحام، م/ 676، 747، 779 تا 780، 797، 798، 804، 821.

6- خواندن نماز طواف به جماعت، م/ 799، 800، 818.

7- صحيح خواندن نماز طواف، م/ 778، 789، 791، 796.

8- نماز طواف در غير مقام ابراهيم (ع)، م/ 815.

9- شك در ركعات نماز، م/ 776.

10- حركت در حال نماز طواف، م/ 805، 809.

11- ترك نماز طواف، م/ 823.

ص: 285

12- نماز طواف مستحبى (محل و ترك آن)، م/ 781، 792.

15- سعى

1- ترك سعى، م/ 813، 823.

2- تاخير سعى، م/ 861.

3- فراموشى سعى، م/ 882، 864.

4- سعى از طبقه دوم، م/ 835، 836، 856، 876.

5- آغاز و انتهاى سعى، م/ 829، 868.

6- حجاب زن در سعى، م/ 885.

7- زيادى سعى از روى فراموشى، م/ 844.

8- زيادى سعى عمداً يا جهلًا، م/ 843، 871، 879.

9- شك در انجام سعى، م/ 853.

10- شك در شوط 5، 6، 7، م/ 852، 881.

11- شك در صحت شرايط بعد از عمل، م/ 850.

12- برگشتن براى هر وله، م/ 866.

13- نقصان سهوى سعى، م/ 845.

14- مستحبات سعى، م/ 887.

15- موالات عرفى در سعى، م/ 884.

16- سعى زن حائض، م/ 862.

17- عقب عقب رفتن در سعى، م/ 837، 869، 875، 877.

ص: 286

18- نيابت در سعى، م/ 870، 872، 675.

19- انحراف از مسير در سعى، م/ 860.

20- ركن بودن سعى، م/ 842.

21- سعى سواره يا پياده، م/ 830.

22- ده دور سعى، م/ 878.

23- 14 دور سعى، م/ 854.

16- تقصير

1- مقدار تقصير، م/ 888، 889، 1123.

2- بطلان تقصير و ارتكاب محرمات، م/ 895.

3- كندن مو در تقصير، م/ 894، 897، 900.

4- تقصير زنان، م/ 1120.

5- زمان تقصير، م/ 902.

6- تقصير قبل از سعى، م/ 901، 906، 863.

7- تقصير به جاى حلق، م/ 1152، 1169، 1170.

8- تقصير در اثناى سعى، م/ 906، 859.

9- تقصير در شب، م/ 1143.

10- تقصير ديگران قبل از تقصير خود، م/ 1146.

11- فراموشى تقصير، م/ 890، 898، 196.

12- انجام تقصير توسط خود يا ديگرى، م/ 1125.

ص: 287

13- تقصير سنّى براى شيعه، م/ 899.

14- ترك تقصير، م/ 907، 908، 891.

15- شك در صحت تقصير، م/ 896.

17- خروج از مكه بعد از عمره و ...

1- خروج از مكه، م/ 1202، 241، 245، 910.

2- خروج خدمه از مكه، م/ 237، 911، 916، 917، 919، 920، 943، 944، س 6 و 26/ استفتائات جديد.

18- تبديل حج و عمره

1- تبديل حج تمتع به افراد، م/ 921 تا 928، 975، 923، 924.

2- تبديل عمره تمتع به حج افراد، م/ 533، 935.

3- تبديل عمره تمتع به عمره مفرده، م/ 1326، 933.

4- تبديل عمره مفرده به عمره تمتع، م/ 196، 929، 930، 1332.

19- احرام حج

1- احرام حج از محلات جديد مكه، م/ 951، 954.

2- احرام حج افراد از حرم جهلًا، م/ 936.

3- احرام حج تمتع، م/ 937، 938، 940، 941، 942، 945.

4- محل احرام حج تمتع، م/ 946.

5- ترك عمدى احرام، م/ 950.

ص: 288

20- وقوف به عرفات

1- وقوف به عرفات، م/ 956، 957، 960.

2- مقدار ركن وقوف، م/ 961، 982.

3- مستحبات وقوف به عرفات، م/ 977.

4- وقوف در حال بى هوشى يا خواب، م/ 958.

5- كراهت صعود به جبل الرحمه، م/ 972.

6- وقوف اضطرارى عرفه، م/ 968، 976.

7- درك وقوف اضطرارى عرفات و اختيارى مشعر، م/ 970.

8- ترك وقوف اختيارى، م/ 994.

9- ترك وقوف اختيارى و اضطرارى، م 969.

21- وقوف به مشعر

1- حدود مزدلفه (مشعر)، م/ 971.

2- وقوف به مشعرالحرام، م/ 978، 979، 980، 981.

3- مستحبات وقوف به مشعر، م/ 995.

4- ترك وقوف ركنى، م/ 963.

5- وقوف اختيارى و اضطرارى، م/ 986 تا 989، 990.

6- ترك وقوف اختيارى مشعر، م/ 991.

7- ترك وقوف اضطرارى مشعر. م/ 993، 1357.

ص: 289

22- منا

1- ترتيب اعمال مِنا، م/ 1139، 1140، 1142، 1298.

2- كوچ كردن از منا بعد از ظهر، م/ 1236، 1238.

3- كوچ كردن از منا قبل از ظهر روز دوازدهم، م/ 1237، 1250.

4- رفتن به مكه بعد از بيتوته شب دوازدهم براى معذورين، م/ 1247، 1248، 1249.

5- حرمت روزه در ايام تشريف، م/ 1060 تا 1062.

23- رمى جمرات

1- رمى بيش از هفت سنگ، م/ 1302، 1307.

2- سنگريزه هاى كه از خارج به مشعر آمده است، م/ 1300.

3- رمى جمرات براى زنان، م/ 1305.

4- رمى جمرات معذورين، م/ 1270.

5- شك در بودن سنگ، م/ 1003.

6- رمى به نيابت مريض و بهبودى وى، م/ 1017، 1270.

7- رمى جمره پياده يا سواره، م/ 1008.

8- رمى جمره در شب راى معذورين، م/ 1018، 1283، 1286، 1285، 1288.

9- اعاده رمى در صورت ..... اصابت، م/ 1006.

ص: 290

10- بودن سنگ ها از حرم، م/ 997.

11- شك در استعمال سنگ ها، م/ 1002.

12- شك در اصابت سنگ، م/ 1012، 1275، 1005، 1292.

13- شك در رمى بعد از ذبح يا حلق، م/ 1011، 1277.

14- رمى مجدد بعد از شك در عدد، م/ 1292.

15- شك در عدد بعد از انصراف، م/ 1010.

16- ظن به اصابت و عدد آن، 1013.

17- عدم شرط طهارت، م/ 1014.

18- نيابت از بچه وها و معذورين، م/ 1015، 1287.

19- رمى جمره عقبه از قسمتى كه قبلًا سيمانى بوده، م/ 1293، 1299.

20- رمى جمره عقبه در شب براى زنان و نيابت آن ها، م/ 1293.

21- رمى جمره عقبه روز سيزدهم، م/ 1301.

22- رمى در شب بدون عذر، م/ 1288.

23- رمى در شب براى نايب در رمى يا نايب در حج، م/ 1289، 1295.

24- رمى در طبقه دوم، م/ 1284.

25- ترك عمدى رمى جمرات، م/ 1253.

26- نيابت رمى براى چند نفر، م/ 1297.

27- يقين به ترك يكى از جمرات در روز، م/ 1278، 1282، 1306.

ص: 291

28- يقين به نقصان عدد بعد از عمل، م/ 1280، 1281.

29- انداختن چند سنگ با هم، م/ 1007.

30- قضاى رمى، م/ 1262، 1263، 1264.

31- عدد رمى، م/ 1255.

32- زمان رمى جمرات، م/ 1256.

24- قربانى

1- تاخير قربانى از روز عيد، م/ 1033.

2- قربانى ناقص، م/ 1039.

3- قربانى با پول غير مخمس، م/ 1100.

4- قربانى بدون گرفتن وكالت در ذبح، م/ 1088، 1089.

5- قربانى براى ديگران قبل از ذبح براى خودش، م/ 1098.

6- قربانى و حلق، قبل از رمى نايب، م/ 1102.

7- شك نايب در قربانى، م/ 1093.

8- فراموشى قربانى، م/ 1095.

9- احتمال نقص قربانى بعد از ذبح، م/ 1046.

10- انواع قربانى، م/ 1020، 1022.

11- تقسيم قربانى، م/ 1040، 1077.

12- ترتيب قربانى و حلق، م/ 1142.

13- تخلف نائب در ذبح صحيح، م/ 1049، 1050.

ص: 292

14- احتمال چاقى در قربانى، م/ 1037.

15- قربانى شاخ شكسته، م/ 1026.

16- نبود قربانى، م/ 1030.

17- توجه به سن هدى بعد از ذبح، م/ 1113.

18- قربانى با پول مشترك، م/ 1082، 1090، 1091، 1021.

19- قربانى با كارد استيل، م/ 1094.

20- قربانى وكيل قبل از حلق يا تقصير، م/ 1081.

21- قربانى خصى، م/ 1024، 1101.

22- قربانى در روز عيد، م/ 1032، 1108، 1110، 1165.

23- قربانى در شب، م/ 1080.

24- قربانى در مسلخ جديد، م/ 1078، 1085.

25- مومن بودن ذابح، م/ 1042، 1043، 1104، 1106، 1117، 1118.

26- وكالت در قربانى توسط نايب حج، م/ 1079.

27- بدل ذبيحه، م/ 1066، 1076.

28- گرفتن روزه در محل، م/ 1068 تا 1073، 1075.

25- حلق يا تقصير

1- حلق صروره، م/ 1162.

2- حلق تمام سر، م/ 1122، 1155.

3- حلق معذور، م/ 1164، 1157، 1126، 1127.

ص: 293

4- حلق بعد از ماشين كردن، م/ 1145.

5- حلق در عمره تمتع، م/ 903.

6- حلق در حج تمتع، م/ 1120.

7- حلق در شب، م/ 1143.

8- مكان حلق، م/ 1148، 1149، 1150، 1151، 1154، 1156، 1158، 1130.

9- حلق ديگرى قبل از خود، م/ 1146، 1160.

10- فراموشى حلق، م/ 1163.

11- حلق توسط خود يا ديگرى، م/ 1125.

12- حلق اگر باعث خونريزى شود، م/ 1161.

13- نيت حلق، م/ 1168.

14- حلق كسى كه قربانى نكرده، م/ 1166.

15- حلق به تصور انجام قربانى، م/ 1144.

16- مستحبات حلق، م/ 1171.

17- زمان حلق يا تقصير، م/ 1130.

18- تقصير در سفر دوّم، م/ 1153.

19- خروج از منا بدون تقصير، م 1132، 1133.

20- حلق خارج از منا، م/ 1158، 1357.

ص: 294

26- بيتوته در منا

1- افرادى كه بيتوته براى آنان واجب نيست، م/ 1222.

2- بيتوته شب سيزده، م/ 1223.

3- بيتوته در غير منا، م/ 1239، 1241، 1245، 1246.

4- وجوب بيتوته منا، م/ 1220، 1221.

5- كفاره ترك بيتوته، م/ 1229، 1230، 1232.

6- نيت بيتوته، م/ 1227.

7- مقدار بيتوته، م/ 1224، 1225، 1226.

8- بدل بيتوته، م/ 1228.

27- اعمال مكه

1- شرايط تقديم اعمال مكه، م/ 1196، 1198، 952.

2- موارد جواز تقديم، م/ 1176، 1177، 1193، 1190.

3- زمان اعمال حج، م/ 1175.

4- جواز تاخير اعمال حج، م/ 1172، 1173، 1200.

5- وظيفه طائفه چهارم بعد از كشف خلاف، م/ 1178.

28- طواف نساء

1- وجوب طواف نساء، م/ 1181، 1218.

ص: 295

2- نيت نايب در طواف نساء، م/ 112، 1204.

3- طواف نساء به نيابت چند نفر، م/ 128.

4- فراموشى طواف نساء، م/ 1216، 1217.

5- رعايت ترتيب در طواف نساء، م/ 1183.

6- ترك عمدى طواف نساء، م/ 1182، 1212.

7- طواف نساء قبل از تقصير، م/ 1209.

8- ترك سهوى طواف نساء، م/ 1186.

9- تقديم طواف نساء بر سعى، م/ 1185، 1184.

10- شك در طواف نساء بعد از مراجعت از مكه، م/ 1210.

11- يك طواف نساء براى چند عمره، م/ 1203.

12- ترك طواف نساء و ازدواج كردن، م/ 1207.

13- تأخير طواف نساء، م/ 1206.

29- محصور و مصدود

1- مصدود شدن در روز عيد قبل از حلق، م/ 129.

2- مصدود و محصور، م/ 1370، 1378، 1381، 1385.

3- نيابت از مصدود، م/ 129.

30- نماز در مكه و مدينه

1- نماز قصر و اتمام در مكه و مدينه، م/ 1316، 1344.

ص: 296

2- وقت نماز عشا، م/ 1341.

3- نماز جماعت و عدم اتصال صفوف، س 20/ استفتائات جديد.

4- نماز استداره اى در مسجدالحرام، م/ 1336.

5- نماز جماعت بر خلاف نظر اهل سنت، م/ 1339.

6- نماز جماعت در مسجدالنبى و مسجدالحرام، م/ 1313.

7- نماز جماعت در هتل، م/ 1315.

8- خواندن سوره سجده دار در نماز جماعت، س 16/ استفتائات جديد.

9- سجده بر فرش، م/ 1334، 1335، 1337.

10- سجده بر پشت دست و روى سجاده، م/ 1342، 1338.

11- نماز در عرفات، مشعر و منا، م/ 1358، 1359.

31- متفرقات

1- انجام اعمال حج بدون تقليد، م/ 1345.

2- ثبوت ماه و تبعيت از حكم قاضى، م/ 1352، 1360.

3- خمس عمره مفرده، س 17/ استفتائات جديد.

4- برداشتن سنگ از مشعر، م/ 1347، س 12/ استفتائات جديد.

5- رفتن به غار حرا، م/ 916، 919.

6- لقمه حرم، م/ 1330، 1331، 1332، 1355.

7- ماشين كردن سر بعد از عمره، م/ 912، 913.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109